بنام خدا

با توجه باینکه انتشار کاریکاتور پیامبراسلام مورد اعتراض مسلمانان واقع شده ودرهرکشوری بنوعی واکنش نشان داده شده است لذا بنده درمورد این امر نکات زیررا مطرح میکنم.

یک:کاریکاتور تصویری خیالی همراه بانقد ویاتمسخر ازیک شخصیت است. واین امر هنری جدید ودر میان مردم بسیار مورد توجه قرار گرفته است.گاه باطرح یک کاریکاتور بسادگی میتوان آن شخصیت واقدامات اورا به نقد کشید ویا بسخره گرفت .که البته این امر خود نوعی هنر در دنیای امروزی است . بنابراین استفاده ازاین ابزار هنری جدید فی نفسه هیچ ایرادی ندارد ودر مورد هر شخصیتی با هر درجه علمی ودینی وسیاسی میتوان ازآن بهره گرفت اما یک استثنا در این مورد مطرح است وآن پیامبران الهی وامامان هستند چه در همه ادیان الهی بدون استثنا قائل به معصومیت پیامبران بوده وهمچنین امامان اهل تشیع .بنابراین اگرچه آزادی مورد حمایت است وباید ازآن درهمه زمینه ها دفاع نمود این امر نیز دارای یک استثنا ست وآن عدم استفاده از کاریکاتور برای نقد وتمسخر است.چه در هیچ امر دیگری ما بی مرز نیستیم ودر دنیای غرب نیز دربیشتر مسایل خط قرمزوجود دارد بنابراین درمساله آزادی مطبوعات هم باید حداقل یک استثنا پذیرفته شود واگر درفرانسه مایلند که آزادی مطبوعات جدی گرفته شود مساله خطقرمز هولوکاست حذف وبجای آن حفظحرمت پیامبران وامامان معصوم قرارگیرد.

دو:کشیدن کاریکاتوریا تصویر اگر بنوعی باشد که درآن نقد یا تمسخر ویا اهانت نباشد شاید بتوان آنرا پذیرفت (البته با نظر مراجع دینی) چه این کاریکاتوریا تصویر بمانند یک نقاشی میباشد ومسبوق به سابقه نیز هست .هم اکنون درکشور ایران تصاویری ازپیامبر وامامان توسط برخی ازنقاشان کشیده شده ومردم ازآنها درمنازل ومکانهای مذهبی استفاده میکنند وعملا نیز مورد ایراد قرار نگرفته است. اگرچه کشیدن تصویر صورت پیامبر وامام معصوم حرام است اما چهره جوانی پیامبر اسلام که درگذشته دور توسط یک کشیش مسیحی کشیده شده بود مورد احترام امام راحل قرار گفت. واخیرا نیز در مورد برخی از بزرگان شیعه اجازه بازی درنقش آنان را با رعایت حرمت آنان داده شده است .بنابراین اگر یک مطبوعه تصمیم بگیرد تصویری خیالی از پیامبر اسلام با حفظ حرمت آن بزرگوار منتشر کند قاعدتا مورد نقد قرار نمیگیرد.

سه:نقد پیامبران ویا امامان بدون تصویر ودر نوشتار هیچ اشکال ندارد چه آنان خود نیز خواستار این بوده اند که اگر مطلبی درموردشان دارند گوشزد کنند تا رفع ابهام شود ولذا مطبوعات میتوانند حتی اگر نقدی برروایتی ویا رفتاری ازآنان داشته باشند منصفانه بنویسند والبته این درصلاحیت حوزه های علمیه است که پاسخ مناسب را بدهند .اینجاست که باید بدون مرز ازهرنقدی دفاع کرد حتی از پیامبران وامامان چه آنان هراقدامی انجام داده اند قابل دفاع است مگر آنچه بنادرستی به آنان نسبت داده شده است مانند هزاران روایتی که جعلی بوده وبه آن عزیزان منتسب شده است. بدیهی است که وقتی نقد آن بزرگان بلاایراد است سایر شخصیتها دیگر نباید خودرا ازدایره نقد کنار گذاشته وبرای خود همانند پیامبران وامامان حریم قائل شوند.