بنام خدا
من هرروز که ازخواب برمیخیزم زندگی را باشک آغاز می کنم همه داشته های خودرا سرند میکنم واین تلاش تا انتهای روز ادامه دارد وسرانجام با یقین بخواب میروم. دوست ندارم اگر ازخواب برنخاستم مرا ناکام بنامند.
واگر چنین روشی را در زندگی نداشته باشم روزهایم بسان مردگان است .پس برای چه زنده ام ؟بهتراست بجای مرده متحرک مرده ساکن باشم . برای من زندگی یعنی شک کردن بهمه چیز حتی با بد بینی ولی سرانجام باید پیش از خوابیدن آنهارابرطرف کنم .
من معتقدم آنکه میخوابد قطعا شکهایش برطرف شده که آرام میگیرد وآنکه میمیرد حقیقت را یافته است.
در محاکمه گلسرخی دردادگاه رژیم گذشته هرگز در چهره ورفتار او نگرانی از مرگ مشاهده نشد چرا که او حقیقت را یافته بود ودیگر چیزی نبود که مطالبه کند .اما در مورد محکومیت رجوی به اعدام او هنوز حقیقت را نیافته بود که تلاش نمود تا نجات پیدا کند و نجات یافت .در محکومیت درویش ثلاث او حقیت را بهنگام مرگ دریافته بود چه اگر اقدام به قتل کرده بود با کسب حلالیت از صاحبان دم مرگ را با آغوش باز پذیرفت تا تسویه حساب بدهد واگر مرتکب قتل نشده بود آزادی خودرا در رهائی ازاین دنیا یافت ودیگران را درگیر نمود. امام حسین ع در تعریف زندگی فرمودند زندگی داشتن باور وتلاش درراه آن است .
بنابراین روز خودرا با شک آغاز کنید تا آنجا که فرصت دارید به علم برسانید وپیش ازخواب شک خودرا به یقین بدل کنید وآرام بخوابید تا آنجا که برای همیشه بخواب میروید.