* مصاحبه

پرسش:

 سلام و ادب احترام خدمت استاد ابراهیم زاده

می خواستم با توجه به بحث حقوق شهروندی ،مسئله تکریم بانوان و چالش ها و موانع این تکریم و ارتباط طلاق عاطفی در جامعه و صدمه خوردن بانوان به صورت اخصاصی در صورت صلاحدید با راهکار های مناسب ارائه مطلب فرمایید.

 

باسلام  وکسب اجازه ازخدمت شما وهمه  اساتید وبزرگوارانی که دراین حوزه صاحب نظرند

 محبت وحس احترام پذیری در هرم مازلو جز نیاز های اساسی و مابین نیاز متعالی بشر واقع شده است

اگربخواهیم انسان رااز درون برای موجودات دیگر بشکافیم می گوییم

انسانها تابع  وشیفته ی محبتند.

 محبت انسان اصلا حسابگر پذیر وعقل پسند نیست. کسی نمی تواند روی محبت وعشق وارادت   قیمت بگذارد.

شما هرگز نمی توانید در اظهاراتتان بگویید قسم به  انگشتر طلای نامزدی ام !! اما قسم به عشقی که درقلبتان جاریست رواست.

چیزی که مارا پایبند به زندگی مشترک می کند. صداقت وصمیمیت است که  قداست محبت را در پی دارد

نمی شود به درخت سیبی که دوتن بارمی دهد گفت دوستت دارم.نمی شود به حساب میلیاردی بانکی این حرف را زد.

پول وشهرت وشهوت وهرچه که به مادیگری ربط دارد را برای جلب احترام ورفاهتان می خواهید نه درد سر زندگی.

انسانها کارمی کنند تا پول بگیرند وباآن رفاه  آرامش بسازند .

 اما اگر کسی رفاه می فروشد تا پولدارشود بنظر می رسد قمار باز شکست خورده ای بیش نیست

امازندگی مشترک برپایه محبت وآرامش خواهی شکل می پذیرد و هرگونه قماری ان را معلول وناقص ویا منهدم می کند

قمار عواطف با خیانت ها. قمار زیاده خواهی ها. قمار دروغ . قمار اعتیاد. قماراقتصادی و...

عواطف انسان دربانک قلب حجم پذیراست وابراز احساسات را شکل می دهد

 این احساس مملو از عشق است وسادگی وصداقت وهرکار نیکو و رفتار ومعاشرت خوب تان بر حجم این رابطه می افزاید

اما اگر ذره ذره با بی صداقتی وبی توجهی خود از حجمش کم کنید چیزی جز چند کلمه ثبت شده در شناسنامه و گواهی زوجیت برایتان نمی ماند وبازنده ای بیش نیستید.

درحقیقت عقد ازهمین لحظات دچار ابطال  ورکود می شود

زیرا واقعه ی عقد زوجیت  بارضایت ومحبت شکل می گیرد نه با  اکراه وواجبار. ورکودش هم به همین منوال است.

 با تلخی ومرارت ،تدریجا عواطف حذف می شود وبه جایش اجبار واکراه وخیانت  وترس و... می آید

بانوان دراین مقطع آسیب پذیرترند زیرا باابزارعقل وارد زندگی نمی شوند وتمام حجیت آنها برای قبول زوجیت قطعا محبت است

وحتا آنهایی که مهریه بالا ومسکن واتوموبیل شیک را ضمن عقد می طلبند بدون عاطفه وارد  زندگی مشترگ نمی شوند.

آنها مهریه ی بالا را وجه الضمان می پندارند. خانه وماشین را  دلخوشی ورفاه خود می دانند. نه اصل زندگی.

پس طبیعی است که درگذار تغییر سبک زندگی احتمال دارد امر بر بانوان مشتبه گردد که  اینها لازمه زندگی مشترکند واگر بااین پندار زوجیت شکل گیرد شوهر چیزی جز اسباب واثاثیه ی زندگی برایشان محسوب نیست.

 شوهر وسیله ای است درحد موبایل که بودنش لازم است ونبودنش هم فرقی ندارد. وبالعکس ...

به نظرم گریز مردها از ازدواج اغلب بخاطر همین پندارهای غلط  مادیگرایانه است .مطالبات حواشی ازدواج ازمتن آن سنگین تر وپررنگ تراست. وهروقت 0پای حاشیه درازتر امتن می شود گلیمی برای نشستن برروی آن  نمی ماند

وزنجیره وار پای اختلالات اجتماعی به زندگی همه باز می شود

که بالارفتن سن ازدواج یکی از علایم ان است و درکنار خود با بروز عوارضی نظیر مشکلات اخلاقی. خیانت. جنایت واعتیاد و... روبروست. کما اینکه یکی ازمعضلات اجتماعی امروز خیانت همسران محسوب می شود که درلوای بهانه های اقتصادی ویا اتاق خواب نامنظم  مشهود است

وبزرگترین عوامل رشد صعودی وسرسام آور طلاق ازهمین زاویه شکل می پذیرد

  اخلاق مداری درزندگی تعطیل شده است وزنان به راحتی برای خودشان فتوای جهاد برای دستیابی به آرامش می دهند. ومردان هم  که قانون دستشان را بازگذاشته است...

بنابراین عنصر عاطفه مقدسترین عنصری است کهدرروان بشر بعنوان خواستگاه ونیاز مطرح است

تعطیلی عواطف تعطیلی مقدسات ونظم هست.

بانوان درمقطع کنونی شیوع این بیماری خطرناک درجامعه به مراتب خیلی  بیشتراز آقایان آسیب می پذیرند .

 هم به لحاظ هنجارهای حاکم برجامعه وهم به خاطر عدم امنیت اقتصادی واخلاقی وهم ازمنظر امنیت روانی و...این ناامنی ها درجامعه ما برزنان مستولی است.

چیزی که بر جامعه شناسان مسلم است  رعایت حدود شرعی. وایجاد محبت وعاطفه وصمیمیت وصداقت در زندگی است.

پذیرش تجملات. وتغییر سبک زندگی با توجه به توسعه نیافتگی اقتصادی واجتماعی وبالتبع فرهنگی یکی ازبزرگترین معضلات فروپاشی اخلاق در خانواده هاست

وعلمای حقوق می دانند واشراف دارند که تغییرات اجتماعی اولین تاثیراتش رادرحوزه اخلاق خانواده می گذارد

حمیدرضاابراهیم زاده

هفتم بهمن1393

 

* مصاحبه مندرج در سایت متخصصان

http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=157921&Msg=OK

 

 تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است