علم اخلاق در واقع با یک سری از سوالات گوناگون درباره اینکه چه چیز خوب است، درست است، فضیلت و حسن است یا ارزش و اهمیت دارد روبروست.

قانون ارسطو: حد وسط طلایی  اخلاق راه گشای بسیاری از مسائل است .

تصمیم گیری اخلاقی در حد وسط پیوستار افراط و تفریط تعریف می شود.

اخلاق حرفه ای: عبارتست از مجموعه قوانین اخلاق حرفه ای که از ماهیت حرفه یا شغل بدست آمده است. اولین و مهمترین وظیفه آن رشد و توسعه قوانینی مبتنی بر اخلاق در شغل مورد نظر است که مشاوران و روان شناسان قوانین اخلاق حرفه ای از طریق نظام نامه ای اخلاقی و حرفه ای به اعضای نهادها یا انجمنهای مربوطه ابلاغ می شود.

اولین قانون تدوین شده ، سوگند نامه بقراط در یونان است درباره وظایف و مسئولیت های اخلاقی پزشکان

نظام نامه اخلاقی: عبارتست از مجموعه مدونی از معیارها یا استانداردهای اخلاقی برای متخصصانی که مسئولیت بهداشت روانی افراد را بر عهده دارند.

مهمترین وظیفه متخصصان بهداشت روانی: بالا بردن سطح سلامت مراجعان است. راهنما و راهگشای چالشهای اخلاقی است. راهنمای مشاوران در تصمیم گیری و مشخص کردن اصول، استاندارها و اهداف اخلاقی است.

عمل اخلاقی: انجام هر عملی که منجر به رفاه دیگران شود.

چهار مولفه رفتار اخلاقی از دیدگاه رست :

  1. حساسیت اخلاقی: فرایند تشخیص موقعیت زمانی که شخص بخواهد برای رفاه دیگران کاری کند.
  2. استدلال اخلاقی: زمانی که از بین چند گزینه، یک موقعیت که مناسب ترین است انتخاب کند.
  3. تصمیم برای انجام راه حلهای اخلاقی: پس از بررسی همه گزینه ها، ارزیابی می کند کدام بهتر است
  4. انجام عمل اخلاقی: یعنی تثبیت عمل اخلاقی که شخص باید واقعأ عمل اخلاقی را انجام دهد.

نظام نامه اخلاقی:

این نظام نامه ها اسامی گوناگونی دارند اما هدف آنها ارایه قوانینی است که هدایت اعضای انجمن های علمی را بر عهده دارند.

اگر نظام نامه به اندازه کافی جامع و یا مانع نباشد، باید برای حل مسئه به سراغ اصول اخلاقی رفت. این اصول برای تصمیم گیری درباره موضوعات اخلاقی است که همراه با یک دوراهی اخلاقی خاص هستند.

دو راهی اخلاقی: عبارتست از موقعیتی که در آن باید بین احکام اخلاقی متضاد و متناقض، یکی را انتخاب کرد. اصول اخلاقی، چهارچوبی را برای حل دو راهی ها و جهت دهی به تفکر اخلاقی آینده ارائه می دهد.

اساس بحث اخلاقی در روانشناسی و مشاوره، پنج اصل زیر است:

  1. خودمختاری: به استقلال و خودکفایی اشاره دارد. طبق این اصل، مشاوران، به آزادی مراجعان در انتخاب مسیر، اتخاذ تصمیم و کنترل زندگی خود احترام می گذارد.
  2. نیکوکاری: یعنی کمک به پیشرفت و ارتقای بهداشت روانی فرد.
  3. عدالت: یعنی در نظر گرفتن عواملی چون: کیفیت خدمات، تعیین زمان، مکان، حق الزحمه، دسترسی به خدمات مشاوره ای برای همگان است.
  4. عدم آسیب رسانی: عملکرد مشاور حتی بصورت سهوی، خطری برای مراجع نداشته باشد.
  5. وفاداری: یعنی صادقانهیمان ببندند و به تعهداتشان در قبال مراج احترام بگذارند.

 

 

 

 

 

فصل دوم: مسائل اخلاقی و قانونی

مشاوران باید از قوانین و عواقب انحراف از این موضوعات، آگاهی داشته باشند.

انواع ضوابط و رهنمودها:

  1. رهنمودهای اخلاقی: توسط سازمانهای حرفه ای و انجمن های علمی تدوین می شود و در واقع ضوابط پیشنهاد شده ای از رفتار هستند که بهترین عملکرد را به همراه دارند.
  2. رهنمودهای قانونی: توسط جامعه و دولت اعمال می شوند و شهروندان مجبور به اطاعت از آنها هستند و در صورت تخلف از این استانداردها مجازات می شوند.

مسائل اخلاقی:

سئوالات اخلاقی در هر شغلی، ریشه در اعتماد عموم دارد. اساسی ترین مسائل اخلاقی امروزه عبارتند از:

ارزشها                              تصمیم گیری

رازداری                            روابط دوگانه

حقوق مراجعین                   صلاحیت مشاور

آموزش مشاور                    نظارت مشاوره ای

مسائل قانونی:

جنسیت و سن                                               طلاق و حضانت فرزند

حقوق بیکاری                                                مراجعی که برای خود و دیگران خطر دارد

ارجاع دادگاه                                                 مراجعی که مورد سوء استفاده قرار گرفته

اقدام به جرم                                                دادخواهی اشتباهی

رازداری

فصل سوم:    ارزشها

ارزشها و عقاید شخصی در مشاوره دارای اهمیت است و می تواند بر تصمیم گیری اخلاقی اثر بگذارد. ارزش های مشاور بخشی از شخصیت اوست. ارزشها یک سری اولویتهایی هستند که منجر به گرایش به عمل به گونه ای خاص می شود.

اخلاقیات حرفه ای: اکثر افراد یک جامعه دارای ارزشهای متعدد مشابهی هستند از طریق این ارزشهای مشترک و اهداف یک حرفه خاص است که اخلاقیات حرفه ای شکل می گیرد.

اخلاقیات: بیانی است از انتظار جامعه از رفتار متناسب فرد، با توجه به کار حرفه ای که انجام می دهد. اولین مسئله اخلاقی این است که مراجعان نیز دارای ارزشهای خودشان هستند. وظیفه مشاور کمک به مراجع است برای یافتن پاسخهایی که با ارزشهای خودشان، بیشترین هم خوانی را داشته باشد.

ده ارزش مهم :

  1. درک کافی و بیان احساسات                    6- بقای خود و تناسب فیزیکی
  2. مسئول بودن و آزاد بودن                        7- داشتن هدف
  3. گسترش راهی برای کنترل فشار                8- عفو و گذشت
  4. آگاهی از خود و رشد خود                       9- ارضای جنسی منظم
  5. تعهد به زناشویی و خانواده                       10- معنویت و دینداری

مشاور حق آموزش مستقیم ارزشهای خود به مراجع را ندارد. مشاوران به دو نوع عمل می کنند:

  1. مشاور ارزشهای خود را از طریق اهداف درمانی و شیوه هایی که برای رسیدن به این اهداف بکار میگیرد، مطرح می کند. نقطه نظرات مشاور در مورد آنچه برای مراجعانش می خواهد، با کارکرد سالم و مطلوب، ارزشهای او را نمایان می کند.
  2. گروهی از مشاوران ارزشهای خود را کاملأ از کارشان دور نگه میدارند و مشاوره برایشان عاری از ارزشهای ایده آل است.

مشاوران چه بخواهند و چه نخواهند، آگاهانه و یا غیر آگاهانه ارزرشهای خود را به مراجع ارائه می دهند. موضوع اخلاقی در اینجاست که نباید ارزشهای خود را به مراجع تحمیل کنند و اصل خودمختاری و استقلال مراجع در هر روش مشاوره ای و ضوابط اخلاقی، قابل احترام است.

 

فصل چهارم :  تصمیم گیری اخلاقی

لازمه حل مشکلات حرفه ای، مهارتهای تصمیم گیری مناسب است.

اخلاق: یک نظام فلسفی است که هدایت و تصمیم گیری معنوی انسانها را در بر دارد.

کینچر معتقد است تصمیم گیری مناسب، نیاز به استقلال و قضاوت اخلاقی دارد. وی به دو نوع قضاوت اخلاقی اشاره می کند:

  1. قضاوت شهودی: خودجوش و نا آگانانه است. بیشتر بر اساس احساس است تا منطق. بر اساس الگوی اخلاقی رست: فرد طوری عمل می کند که حساسیت اخلاقی آنی داشته، استدلال اخلاقی شهودی خوبی به کار گرفته و آنچه را که فکر می کرده صحیح است، انجام داده است.
  2. قضاوت انتقادی – ارزیابی: بررسی آگاهانه و عمیق از مسائل اخلاقی. بررسی معیارهای حرفه ای. حل سریع مسئله مبنی بر اصول اخلاقی. بررسی مبتنی بر تعهد به فضایلی که حرفه برای آن ارزش قائل است.

الگوی نه مرحله ای کیچنر برای تصمیم گیری اخلاقی: ( این الگو نیازمند وقت بسیار است)

  1. حساسیت اخلاقی
  2. شناسایی نوع مشکل و راه کارها
  3. مراجعه به نظام نامه اخلاقی و استانداردهای حرفه ای
  4. بررسی اطلاعات و ادبیات اخلاقی
  5. به کارگیری اصول اخلاقی مناسب با موقعیت
  6. مشورت با همکاران و ناظر
  7. تفکر و تعمق برای تصمیم گیری
  8. اطلاع به ناظر و اجرای تصمیم
  9. تفکر و تعمق در عمل

استفاده از این الگو برای مشاوران مدرسه، باعث می شود که درصورت وجود فشار زمانی، مسئولانه تر عمل کنند و فرآیند را تسریع کنند. همچنین این روش به مهار تنش در مواجهه با یک تنگنای اخلاقی کمک می کند.

مرحله اول: حساسیت اخلاقی

با توجه به مشکلات گوناگون حرفه مشاوره و نقش چندگانه ، مشاوران مسائل بسیار مهمی دارند تا درباره آن فکر کنند و مسائل اخلاقی فقط یکی از نگرانی های بیشمار آنهاست. مراجعان همیشه با پای خود به مشاور رجوع نمی کنند و معمولأ مشکلات بغرنجی را برای مشاوران مطرح می کنند. به همین دلیل اغلب مشکلات اخلاقی، آخرین چیزی است که در طی جلسه درمانی به ذهن مشاور خطور می کند. بهترین روش برای بالا بردن حساسیت اخلاقی مشاوران، آموزش رسمی در زمینه اخلاق است. ثبت نام در دوره هایی که هم با محتوای معیارهای حرفه ای و هم با فرآیند تصمیم گیری ارتباط دارد، امکان آگاهی مشاور از مسائل اخلاقی را افزایش می دهد. مشاوران، می توانند حساسیت اخلاقی خود را از طریق ادامه آموزش و تبادل نظر با همکاران رشد دهند.

مرحله دوم: تشخیص نوع مشکل و راهکارهای ممکن

روبرو شدن یک مشاور با موقعیت اخلاقی ایجاب می کند که همه اطلاعات ضروری را سازمان دهی کند. سپس به شناسایی مقوله گسترده مسئله اخلاقی بپردازد. سپس راه های عملی احتمالی که به ذهنش می رسد را فهرست کند. اساسأ بارش فکری مشاور درباره راههای احتمالی برخورد با این موقعیت گزینش بدون سانسور نامیده می شود. مشاوران از راههای موجود راهی را بطور شهودی انتخاب می کنند که در آن ارزشهای اخلاقی فردی شان تصمیم گیری حرفه ای را تحت تأثیر قرار دهد.

مرحله سوم : مراجعه به نظام نامه اخلاقی و استاندارهای حرفه ای

پس از انتخاب گزینه  مورد نظر توسط مشاور، رجوع به نظام نامه اخلاقی برای تعیین کاربرد آن گزینه لازم است.

  مرحله چهارم: بررسی اطلاعات و ادبیات اخلاقی مربوط به موضوع

مراجعه به کتب و مقالات متخصصان بهداشت روانی که درگیر همان موضوع مشاوره بوده اند. تا از کارهای مشاوران قبلی مطلع شود.

مرحله پنجم : به کارگیری اصول اخلاقی متناسب با موقعیت

نظم و انسجام بخشی به مطالب گذشتگان و آثاری که شباهت به مشکل مشاور داشته است و انتخاب بهترین راه حل . بر اساس کار بیوچمپ و چیلدرس، پنج اصل اخلاقی حاکم بر حرفه های خدمات انسانی:

  1. خودمختاری یا احترام به استقلال عمل: احترام به آزادی فطری و کرامت هر فرد با حفظ حریم خصوصی افراد.
  2. عدم آسیب رسانی : با اصول پزشکی مشترک است.
  3. نیکوکاری : نیکوکاری یا سودمندی به عنوان قبول مسئولیت برای انجام کار خوب است.
  4. عدالت : وظیفه ای سات برای منصفانه عمل کردن. عدم تبعیض.
  5. وفاداری : وظیفه شناسی به همکاران و حرفه را در بر می گیرد و ما را ملزم می کند آنچه را انجام دهیم که مورد توافق است.

 

اصل عدم آسیب به دیگران به گفته فلاسفه بیش از همه ضرورت دارد و در جایی که ایجاب می کند بر اصول اخلاقی دیگر اولویت دارد.

هدف نهایی مشاور یافتن راهی است برای پیروی از همه اصول اخلاقی اما وظیفه نخست او تعیین احتمال آسیب به مراجع است.

مرحله ششم : مشورت با همکاران و ناظر درباره مشکل

مشورت آرامش می آورد و انزوای عاطفی و اخلاقی را که اغلب مشاوران احساس می کنند کاهش می دهد. همکاران همیشه پاسخ های آسان ندارند ولی بینش، تجربه و دلسوزی برای مشارکت را دارند.

در مشورت کردن بجز در مواقع قانونی باید رازداری و حفظ هویت مراجع رعایت شود. اگر مشاور تحت بازآموزی است باید ناظر وی اظهار نظر کند و نظر وی بر نظر دیگر همکاران ارجحیت دارد. مشاورانی که هنوز مجوز خود را کسب نکرده اند باید از معیارهای حرفه ای پیروی کنند و در نهایت افرادی می توانند از طریق کمیته ها بصورت تلفنی مشکلات را بررسی کنند اگر چه آنها راهنمایی حرفه ای نمی کنند ولی مشاوران را در درک نظام نامه ها کمک می کنند.

مرحله هفتم : تفکر و تعمق برای تصمیم گیری

جمع آوری اطلاعات پایان می یابد و دسته بندی شروع می شود و بهترین راه حل اخلاقی انتخاب می شود. مشاوران باید بهای تصمیمات اخلاقی خود را که گاهی باعث استرس و اضطراب بیشتر می شود، بدانند. حتی اگر به قیمت مخالفت با ناظر و عواقب غیر منتظره باشد که در این صورت مشاور باید تمام نیروی خود را در رفع آن بسیج کند. اجرای نظام نامه های اخلاقی مشاوران را در بین همکاران خود فردی قابل احترام نشان می دهد و باعث رضایت آنها می شود.

مرحله هشتم : اطلاع به ناظر و افراد ذیربط جهت اجرای تصمیم

ناظر باید از هر تصمیم مشاور و دلیل آن مطلع باشد. در اجرای تصمیم گیری اخلاقی مشاور باید به یاد داشته باشد زمانی که با مقاومت مواجه می شود، از موارد زیر استفاده کند:

  1. مشورت با همکاران.
  2. بازخوانی معیارها  یا تألیفات اخلاقی.

 

 

شهامت اخلاقی مشاور چنین منشأ دارد:

  1. ویژگی اخلاقی مشاور.
  2. سازمان دهی محیط برای کاهش وسوسه.
  3. عادات.
  4.  اسناد رسمی ثبت شده، یاد داشتهای موردی، یا سایر پرونده ها.

بهترین وسیله حمایتی از مشاور، استفاده از اطلاعات کتبی درباره راه حل مورد قبول و دلیل منطقی برای آن تصمیم است. یادداشتها برداری از فرآیند باید در مرحله دوم با فهرستی از راه حلهای مورد نظر آغاز شود.

مرحله نهم : انعکاس تفکر و تعمق در عمل

تصمیم گیری اخلاقی بدون تفکر و تعمق به پایان نمی رسد. تفکر باعث می شود مشاوران شیوه مسئولانه را شناسایی و خطاهای افکار و اعمال خود را بررسی کنند. این تفکر و تعمق، حساسیت اخلاقی را افزایش می دهد.

 

معرفی الگوهای تصمیم گیری

نه الگوی متفاوت در تصمیم گیری توسط صاحبنظران ارائه شده است :

  1. کاربرد موارد اخلاقی با توجه به شرایط هر مراجع، منحصر به فرد است. ( کوری کوری کالانان)
  2. مبتنی بر بارش فکری مشاور درباره راه حلهای احتمالی در فرآیند تصمیم گیری است. ( فوستر میلر دیویس)
  3. دارای مراحلی است که در این مراحل عوامل زیر نقش دارند: ارزشهای مشاور، گرایش های نظریه ای، تجربیات درمانی او. ( کیت- اسپوچر کوچر)
  4. مربوط به کودکان و نیازهای خاص آنهاست که محیط و مسائل چندفرهنگی در آن نقش دارد. (رای، فورنیر و رابرتز)
  5. ده گام دارد و بر لزوم مشورت با دانش جویان کارآموزان و ایجاد چالش ذهنی برای آنها و ارزیابی تأثیر آن تأکید دارد. ( استدلر )
  6. شامل مبانی کمک به مشاوراتن برای تصمیم گیری اخلاقی است که این اصول شامل : محرمانه بودن، رفاه مراجع، نظارت، تحقیق، آموزش و مشورت متمرکز است. به افراد متفاوت به گونه ای متفاوت توجه می شود که مشاوران مهمترین گروه هستند. این الگو نقطهمقابل الگوی فوستر است که عدم آسیب رسانی را مهمترین الزام اخلاقی می داند. ( کوری، کیت، رای، استدلر و ولفل)
  7.  به جنبه های روان شناختی اصول و سطوح تصمیم گیری که مشاور را هدایت می کند می پردازد. بر تفکر، احساس و زمینه های تصمیم گیری تأکید دارد. وی فرآیند تصمیم گیری را بر اساس اطلاعاتی که از مشکل بدست آمده است، بر اساس معیارهای خاص مراجع بررسی می کند و در نهایت مجموعه ای از راهکارها را که توسط ناظر و بر اساس مشورت با وی و همکاران بدست آورده است، انتخاب می کند. سپس به ارزشیابی تصمیمات گرفته شده می پردازد. ( تاروید )
  8. اولین گام ارزشیابی قضاوتهای انجام شده است که توسط مراجع، خانواده ، مشاور یا دیگران که بطور مستقیم تصمیم گیری بر آنها تأثیر دارد می پردازد. عدم آسیب رسانی اصل مهمی در این نظریه نیست و مدافع فرآیندی است که در آن تمام راه حلهای متصل همزمان با در نظر گرفتن دیگر الگوهای ارائه شده مورد توجه قرار گیرد. این الگو بر ارزشهای مستمر در فرآیند تصمیم گیری تأکید دارد. (تیم چاک)
  9. مشاور باید با اصول اخلاقی آشنا باشد تا بتواند تصمیم دقیق و کارآمد اتخاذ کند و باید با عالمان علم اخلاق مشورت کند. در این اصل، نظارت و مشورت دو رکن اساسی است که نقش مهمی در فرآیند اخلاقی مشاوره ایفا می کنند. تصمیم نهایی با سنجش دقیق مشاور اخذ می شود. فوستر، میلر و دیویس بر اهمیت مشورت در حین فرآیند تصمیم گیری ، تأکید می کنند. آنها مشورت را سنگ زیربنای تمام فرآیند مشاوره می دانند و مشورت مستمر در تسهیل تصمیم گیری  حال و آینده را مفید ارزیابی می کنند.

 

 

فصل پنجم : رازداری

رازداری محور گسترش اعتماد و رابطه سازنده مشاور و مراجع است و مهمترین موضوع در روابط مشاوره ای محسوب می شود. زیرا مراجع با تکیه بر رازداری مشاور بدون هیچ ترسی از افشای بی دلیل راز خود، مشکلی را با مشاور در میان میگذارد.

رازداری وسیله است جهت امنیت و حفظ حریم شخصی مراجع و استقلال و خودمختاری مراجع را مورد حمایت قرار می دهد.

رازداری هم موضوعی قانونی به شمار میرود و هم موضوعی اخلاقی.

مراجع باید بداند رازداری همیشه مطلق نیست و بعضی اجبارها ممکن است مشاور را ملزم به نقض رازداری کند ولی باید اطمینان داشته باشد صحبت های او بجز مواردی که قانون اجازه داده، و یا ضرورت شغلی ایجاب می کند، هرگز فاش نخواهد شد.

پنج تفاوت در رازداری مشاور و دوست:

  1. در مشاوره هر موضوع بی اهمیتی نقش راز دارد و باید حفظ شود.
  2. در مشاوره مسائل کاملأ محرمانه گفته میشود که ممکن است به دوست گفته نشود.
  3. چون مراجع به مشاور اطمینان دارد بیان نمی کند که این مسائل را با کسی در میان نگذار.
  4. اگر دوست، نقض رازداری کند، رابطه دوستی خدشه دار می شود ولی در مشاوره عواقب قانونی و حرفه ای دارد.
  5. رازداری در مشاوره فقط مختص کلمات نیست بلکه شامل تمام رفتارها و هویت مراجعان است.

مشاوران باید راجع به تبادل نظر حرفه ای و درمانی با همکاران نیز مراجع را آگاه سازد.

مشاور نباید در حضور دیگران راجع به مراجعی که کسی او را نمی شناسد صحبت کند. زیرا به شأن خود لطمه می زند.

تأکید بر رازداری و بیان محدودیتها باید در آغاز رابطه صورت گیرد.

رازداری از اصول خودمختاری، وفاداری، نیکوکاری و عدم آسیب رسانی مشتق می شود.

محدودیت های رازداری

  1. درخواست مراجع برای افشای اطلاعات. اولین محدودیت رازداری بر پایه حق آزادی مراجع است مراجع در صورت تمایا حق افشاگری را نیز دارد. مگر اینکه قانون آن مورد را منع کرده باشد. مثال: بسیاری از مراجعان حق رازداریشان را برای استفاده از بیمه لغو می کنند.
  2. دستور دادگاه برای دریافت اطلاعات محرمانه.
  3. شکایت و دادخواهی مراجعان بر علیه مشاوران: اگر مراجع از مشاورش برای غفلت  یا نقض قرارداد شکایت کند، به دلیل آغاز یک شکایت، از حق رازداری خود صرفنظر کرده است.
  4. دادخواهی مراجع بر علیه کسی که برای او مزاحمت ایجاد کرده است. مثلأ فردی که از کارفرما به علت آزار جنسی و صدمات روانی پیش آمده شکایت می کند از حق رازداری خود صرفنظر می کند
  5. محدودیت های مقرراتی-کشوری: بعضی موضوعات از لحاظ رازداری حرفه ای توسط مقررات ممنوع شده است. مانند: سوء استفاده از کودکان در قانون امریکا.
  6. مشاوره با مراجعان مبتلا به بیماری های مسری یا واگیردار مانند ایدز.
  7. مراجعان خطرناک و وظیفه هشدار و حفاظت از آنان: افرادی که برای خود و دیگران خطرناک هستند. در این حالت مشاور باید موقعیت را ارزیابی کند و ضوابط قانونی و اخلاقی را رعایت کند. در زمانی که دچار تردید هستند در صدد مشورت برآیند.

از مشاوران انتظار نمی رود که سلامت شخصی خود را به خطر بیندازند تا از قربانیان دفاع کنند. بلکه انتظار می رود بین مراجع و قربانی میانجی گری کنند.

در قانون هیچ استثنایی برای نقض رازداری در مورد خانواده مشاور نیست . پس حفظ رازداری در خانواده نیز ضروری است.

در مشاوره با کودکان و نوجوانان، افراد صغیر اجازه ندارند موارد پنهان از والدین یا قیمشان داشته باشند. ولی مشاور اصول رازداری با دیگران را کاملأ حفظ می کند.

در گروه درمانی، محدودیت های رازداری باید اعلام شود و بیان کنیم که رازداری تضمین شده نیست.

در خانواده درمانی، اختلاف نظر است . عده ای معتقدند اطلاعات شخصی به هیچ عنوان نباید در اختیار اعضای دیگر قرار گیرد و عده ای دیگر می گویند هیچ اطلاعاتی نباید بصورت خصوصی در خانواده باشد.

 

فصل ششم : رابطه دوگانه     

رابطه دوگانه زمانی ایجاد می شود که مشاور علاوه بر رابطه مشاوره ای، رابطه دیگری با مراجع داشته باشد.

از آنجا که بخشی از مشاوره در گرو ایجاد فضای تعهد و بی طرفی است، خطر عمده ای که در روابط دوگانه ایجاد می شود، این است که روابط غیر حرفه ای در قضاوت حرفه ای مشاور و واکنش مراجع تأثیر بگذارد.

تفاوت زیاد بین نقشها، خطر نارضایتی از نتایج مشاوره را در پی دارد. نقشهای متفاوت، در بردارنده انتظارات متفاوت از فرد است. در نظام نامه بیان می شود مشاوران در حد امکان نباید رابطه دوگانه یا چندگانه با مراجعان داشته باشند. زیرا روابط آنها با مراجعان از لحاظ قدرت و موقعیت برابر نیست .

هرچند رابطه دوگانه ماهیتأ پرخطر است ولی همیشه غیرحرفه ای، غیر اخلاقی و مضر نیست. در برخی موارد ممکن است بجای داشتن خطر بالقوه، منفعت بالقوه داشته باشد.

 

سه عامل زیربنایی که میتواند به مشاوران در ارزیابی خطر رابطه دوگانه کمک کند:

  1. تعهد مشاور به افزایش رفاه مراجع:  در رابطه دوگانه مشاور نسبت به تمایلاتی که با افزایش رفاه مراجع در تضاد است قرار می گیرد.
  2. ارزش و اهمیت مشاور و درمانگر برای مراجع: مشاور حداقل در طول تماس حرفه ای، تبدیل به فرد مهمی برای مراجع می شود.
  3. اختلاف قدرت بین مشاور و مراجع.

مشکلات مشاوره در مناطق روستایی:

  1. برای پرهیز از رابطه دوگانه امکان دوری  محل سکونت و محل کار نیست.
  2. امکان ارجاع به متخصصین دیگر نیست.
  3. اگر مراجع و مشاور بطور تصادفی در محل عمومی یکدیگر را ببینند، نگرانی از اشاره به جلسه درمانی هست.

ترکیب روابط شخصی و حرفه ای نوع دیگری از روابط دوگانه است.

 

دو مبحث قابل تأمل در برقراری روابط شخصی با مراجعان عبارتست از: 1- وابستگی     2- نیاز مشاور

  1. وابستگی: در جریان مشاوره ، به آسانی و گاهی بصورت اجتناب ناپذیر، وابستگی ایجاد می شود. مراجعان به دلایل مختلفی به مشاور خود وابسته می شوند:

الف) ماهیت رابطه مشاوره ای به گونه ایست که مشاوران ت و اغلب ارتباط گرمی با مراجعان برقرار میکنند.

ب) مراجعان خصوصی ترین را به مشاور میگویند و از کودکی یاد میگیریم راز را شخصی که دوستش داریم در میان بگذاریم.

ج) بعضی از افرادی که به مشاور مراجعه می کنند در دنیا بسیارهستند و خویشاوند و دوستی ندارند که با او مشکلات و مسائلشان را مطرح کنند.

    2- نیاز مشاور: مشاور مانند هر انسان دیگر دارای نیازهایی است که باید آنها را شناسایی کند. از جمله: نیاز به تأثیر گذاشتن روی دیگران، نیاز به مراقبت از دیگران، نیاز به قابل دسترس بودن، نیاز به پاداشهای مادی، نیاز به مقام و وجهه اجتماعی، نیاز به نصیحت کردن و پاسخ دادن و نیاز به کنترل کردن دیگران.

مهم اینست که یک مشاور نیازهای خود را بشناسد و بداند که نسبت به چه موضوع هایی آسیب پذیرتر است. اگر نیازهای افراطی مشاور کنترل نشود، جلسه درمان نه تنها سودمند نیست، بلکه ممکن است ضررهای جبران ناپذیری هم برای مشاور و هم برای مراجع داشته باشد.

قبول هدایا از مراجعان

گاهی اوقات مراجعان برای مشاوران هدایایی می اورند. میل یه هدیه دادن دلایل متفاوتی دارد:

  1. بدست آوردن جایگاه خاص نزد مشاورشان.
  2. عزت نفس پایین. 
  3. رشوه برای گزارش مثبت.
  4. قدرشناسی از تجربه موفقیت آمیز.
  5. نشان دادن ناراحتی از پایان جلسات مشاوره.

 

اگر هدیه از ضوابط زیر برخوردار باشد، دریافت آن از نظر اخلاقی مانعی ندارد:

  1. افزایش رفاه مراجع بیش از در معرض خطر قراردادن او باشد.
  2. به بیطرفی درمانگر لطمه نزند.
  3. وقوع آن در جلسه مشاوره نادر باشد.
  4. به عنوان نشانه ای از حق شناسی باشد و از نظر مادی گران نباشد.

 

معامله و مبادله کالا در مشاوره

روانشناسان معمولأ از پذیرش خدمات، کالا یا سایر هدایای غیر نقدی از بیماران یا مراجعان در ازای خدمات روانشناسی، خودداری می کنند. زیرا چنین توافقاتی باعث ایجاد تعارضات بالقوه، سوء استفاده و تحریف رابطه حرفه ای می شود. صرفأ زمانی معامله می کند که :

  1. مراجع به لحاظ بالینی، مسئله ای نداشته باشد.
  2. رابطه سوء استفاده جویانه نباشد.

ممکن است مشاور بترسد اگر از معامله اظهار نارضایتی کند، مشاور، جلسه مشاوره را خاتمه دهد.

به دو دلیل احتمال معامله را بطور کامل حذف نمی کند:

  1. برای مراجعانی که خدمات رایگان را رد می کنند، معامله میتواند پیشنهاد خوبی باشد.
  2. در جوامع روستایی و بعضی از خرده فرهنگها، معامله کاملأ رایج است.

قبل از هر گونه معامله ای مشاور باید از انگیزه واقعی معامله مطلع شود.

 

در روابط دوگانه باید:

  1. مراجع حق دارد از خطرات احتمالی رابطه دوگانه مطلع باشد. جلب رضایت آگاهانه او لازم است.
  2. از مراجع بخواهد مرزهای روابط حرفه ای را مشخص کند و هدف از آمدن به جلسه مشاوره را معلوم کند.
  3. مشورت با همکاران برای اطلاع از مشکلات احتمالی بسیار مفید است.
  4. هنگامی که رابطه دوگانه مشکل ایجاد می کند و یا احتمال خطر و آسیب احتمالی باشد، بهتر است مشاور کار خود را با نظارت مشاور دیگر انجام دهد. 

 

روابط جنسی با مراجع

در همه سازمانها آنرا محکوم کرده اند. مراجعان معمولأ آسیب پذیرتر از مشاوران هستند.

درمانگرانی که رابطه نامناسبی را با مراجعانی که درباره رازها، ترسها و ... صحبت کرده اند، آغاز می کنند، به اعتماد اولیه آنها آسیب می رسانند.

 

برقراری رابطه دوگانه در اغلب موارد منع شده و غیر اخلاقی است زیرا قدرت ناعادلانه بین مشاور و مراجع است و امکان سوء استفاده وجود دارد.

فصل هفتم : حقوق مراجعان

اصول اخلاقی برای مشاوران و درمانگران مسئولیت های خاصی ایجاد می کند و برای مراجعان حقوقی را در نظر می گیرد. لازم است جهت تضمین حقوق مراجعان، اطلاعات صحیحی از فرآیند مشاوره به مراجع داده شود این کار هم مشاور و هم مراجع را از انتظارات غیر واقعی حفظ می کند.

رضایت آگاهانه یعنی مراجع فرآیند مشاوره را درک می کند و با میل خود آن را می پذیرد.

مشاوره با تضمین موفقیت یا تسهیل تغییر، انجام نمی شود. مراجعان اغلب تغییراتی را در جلسات مشاوره احساس می کنند که ممکن است در دراز مدت به تغییرات مثبت منتهی شود.

رضایت آگاهانه دو جنبه اساسی دارد:

  1. مشاور تمام اطلاعات مورد نیاز مراجع را مشخص کند.
  2. رضایت آزادانه.

برای موافقت آزادانه، داشتن این دیدگاه که مراجع یک موجودی مستقل است که قادر به هدایت زندگی خود می باشد، لازم است.

 

اصول اخلاق زیر بنایی

استقلال فرد- یکی از اصول اخلاقی که زیربنای رضایت آگاهانه است، احترام به استقلال فرد است

 عدالت- عدالت ایجاب می کند همه افراد برای اداره زندگی خود صاحب حق باشند. و عدالت حکم می کند که مشاور شایستگی همه افراد را بپذیرد مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.

چگونگی دادن اطلاعات به مراجع :   ( شفاهی، کتبی، سمعی یا نوار ویدئو )

این اطلاعات می تواند توسط مصاحبه شونده، مشاور یا درمانگر ارائه شود. میتوان حق الزحمه این جلسات را کاهش داد یا از آن صرفنظر کرد.  بیشتر روانشناسان به بحث شفاهی برای رضایت آگاهانه اکتفا می کنند.

بحث شفاهی چند مزیت دارد:

  1. به مشاور اجازه می دهد عبارات رضایت آگاهانه را با نیازهای فرد، مرتبط و سازگار سازد و این فرآیند را شخصی و انسانی کند.
  2. شکل شفاهی ممکن است مراجع را بیشتر به پرسش و درگیری در بحث تحریک کند.

ضررهای بحث شفاهی:

  1. ممکن است شنونده در تمام آن اطلاعات غرق شود و مقدار زیادی از آنچه می شنود، جذب نکند و فراموش کند.
  2. اگر مراجع مدرک مکتوبی با خود نداشته باشد که به خانه ببرد راهی برای مرور اطلاعات نیست.
  3. مطالب مکتوب در پرونده مراجع باقی می ماند.

اشکالات فرم مکتوب:

  1. باید بصورت کاملأ اداری و قبل از ملاقات با مشاور داده شود و از او امضا گرفته شود.
  2. مراجع ممکن است سواد لازم برای خواندن آنرا نداشته باشد.
  3. چون فرمها برای همه ثابت است، ممکن است این پیام را برساند که نیازهای فرد نادیده گرفته شده.

درصد کمی از مشاوران به مراجع نوار صوتی و ویدئویی می دهند. بسیار مفید و قابل استفاده هستند. چون:

  1.  مراجع می تواند آنرا به خانه ببرد و در زمان مناسب از آن استفاده کند.
  2. در مقایسه با فرمهای مکتوب شکل انسانی تری دارد.
  3. نوارها می توانند اضطراب مراجع را کاهش دهند. زیرا اطلاعاتی را از مشاوره قبل از جلسه میدهد.

کسب رضایت آگاهانه در مشاوره با کودک و مراجعان با ظرفیت شناختی کم:

از نظر قانونی نمی توان به کودک فرصت رضایت آگاهانه را داد و باید از والدین یا قیم آنها خواست. البته کودکانی که به دوره نوجوانی نزدیک می شوند ظرفیت شناختی بیشتری برای انتخاب دارند.

برای بزرگسالانی که ظرفیت شناختی کمتری دارند، یک فرد از خانواده این نقش را بر عهده می گیرد. یا دادگاه برای او قیم تعیین می کند.

بررسی نشان میدهد مراجعینی که فرآیند رضایت آگاهانه را مسئولانه تر تجربه کرده اند، خودآشکارسازی بیشتری دارند و انتظارات خوش بینانه تری از نتیجه مشاوره دارند.

مراجعین سالمند درمانگرانی را که رضایت آگاهانه را با دقت بیشتری انجام میدهند، قابل اعتماد تر و ماهرتر می دانند.

 

نقش قراردادها در حمایت از حقوق مراجعان:

قرارداد درمانی شیوه ای جهت حمایت از حقوق مراجع ، شرکت فعال او در درمان و ارتقای رابطه درمانی است. قرارداد مورد توافق، انتظارات و مرزهای درمانی را تعیین می کند. قرارداد از ایجاد درک اشتباه درباره مسئولیتها، روشها و درمان جلوگیری می کند.

قرارداد بهتر است پس از شروع جلسه مشاوره ای و توضیح مراجع درباره مشکل و انتظاراتی که از جلسه درمانی دارد مطرح شود.

اریک برن می گوید: قرارداد تعهدی دو طرفه است برای انجام یک رشته اقدامات تعریف شده.

برن سه سطح از قرارداد را معرفی کرد:

  1. قرارداد اجرایی.
  2. قرارداد حرفه ای یا تخصصی.
  3. قرارداد روانشناختی.

قرارداد اجرایی: در مورد تمام الزامات عملی مثل: زمان، مکان، طول مدت، هزینه ها، تغییرات، توافق با موسسات یا اشخاص، رازداری و محدودیتهای ان است.

زمان، مکان و طول مدت- وقتی جلسات مانند کلاس درس در زمان و مکان ثابتی باشد، مراجع احساس امنیت بیشتری می کند و میتواند احساسات عمیق خود را ابراز کند.

هزینه ها- هر بحثی در این خصوص باید قبل از اینکه مراجع متحمل هزینه شود باید انجام شود.

تغییر در قرارداد- این امر یا از قبل و یا بر حسب نیاز مراجع انجام می شود.

توافق با موسسات یا اشخاص- هر گونه مداخله با سازمان یا فرد باید به وضوح مورد توافق قرارگیرد.

رازداری-مراجع میتواند انتخاب کند مسائل حساس زندگی را بصورت خصوصی فقط با مشاور بیان کند.

قرارداد حرفه ای یا تخصصی: این قرارداد اهداف و وظایف را مشخص می کند و چگونگی سیر پیشرفت را نشان می دهد. مراجع و مشاور بر روی مشکل توافق کرده و بر کار متمرکز می شوند. ممکن است قرارداد اولیه با گذشت زمان توسعه یافته و یا تغییر کند. در قرارداد مشاور باید بپذیرد که مراجع فعال و مسئول است و نباید تمام مسئولت جلسه را بر عهده گیرد. برن قراردادهای درمانی را به دو نوع تقسیم کرد:

  1. قرارداد محکم و قاطع: هدف به وضوح در رفتار فرد تعریف می شود.  تا شش ماه شغلی برمیگزینم
  2. قرارداد منعطف و ملایم: مشاور در قرارداد اولیه می پذیرد که موقعیت مراجع را "کشف" کند.

ممکن است مشاور و مراجع در قرارداد به این نتیجه برسد که در هر جلسه بر سر موضوع همان جلسه با هم به توافق می رسند.

قرارداد روان شناختی: مربوط به انتظارات گفته نشده و غالبأ ناخودآگاه است که منجر به نوعی توافق ضمنی می شود و پیامدهای مثبت و منفی ای به همراه دارد:

  1. قرارداد روانشناختی مثبت: مشاور در آغاز نمشاوره یک احترام معنوی و اعتماد متقابل برقرار میکند و به مراجع اطمینان می دهد که مطالب خود را آزادانه در میان گذارد و آنچه را که میگوید، شنیده شده و به آن توجه می گردد. این یک ارتباط یا پیوند ناگفته است که چشم انداز مثبتی روی مشاوره می گذارد.
  2. قرارداد روانشناختی منفی: دو حالت وجود دارد.

الف) اگر تشخیص داده نشود، میتواند بر مشاوره تأثیر منفی بگذارد و پیامدهای ناخواسته به دنبال داشته باشد. مثلأ مراجع ممکن است با این هدف بیان نشده به اتاق مشاوره بیاید که مشاور همسر او را از طلاق منصرف سازد.

ب) مشاور نه بر اساس هوشیاری خودآگاه خود بلکه بر اساس تجربیات گذشته خود و ارتباط فبلی عمل می کند. مثلأ مردی که از صمیمیت و نزدیکی وحشت دارد، ناخودآگاه میخواست و توقع داشت که مشاور او با تحکم و عصباتیت با وی برخورد کند.

 

فصل هشتم :  صلاحیت مشاور

هرچند آموزش و تجربه میتواند راهنمای مفیدی برای تعیین صلاحیت مشاور باشد،  با این حال یک مشاور با صلاحیت علاوه بر داشت مدرک تحصیلی قابل قبول، به کسب تجربه کافی، نیز برای اخذ پروانه اشتغال نیاز دارد. و برای بروز کردن صلاحیت خود باید مداوم در برنامه های جدید آموزشی و کسب مهارت شرکت کند. سه عامل در صلاحیت مشاور نقش دارد:    1) دانش     2) مهارت     3) پشتکار

دانش: دانش مستلزم برخورداری از اطلاعاتی است که هم فراگرفته شده است و هم مجموعه ای از استانداردها یا معیارهای عینی برای ارزیابی نظریه و پژوهش جدید است.

از آنجا که دانش در حالت سکون نیست و تحقیق بر رفتار بشر همیشه اطلاعات جدیدی را آشکار می سازد، یک مدرک فارق التحصیلی، حتی با یک برنامه معتبر فقط نقطه آغازی برای صلاحیت مشاور است. اکثر پژوهشگران معتقدند نیمی از اطلاعات متخصصان سلامت روان، بعد از یک دهه منسوخ و بلااستفاده می شود. لذا تداوم آموزش برای اعضا الزامی است.

مهارت: مهارت نه تنها با شناخت روش های درمانی، بلکه در مداخلات درمانی با مراجعان واقعی، کاربرد موفقیت آمیزی دارد. در یک مفهوم کلی مهارت یعنی صلاحیت قضاوت درباره مداخلاتی که در یک موقعیت خاص، مناسب ترین شیوه است.

 

دو نوع مهارت مطرح وجود دارد:

  1. مهارت بالینی: توانایی پرسیدن سئوالات باز و بررسی دقیق جنبه های ناخوشایند مشکل مراجع .
  2. مهارت فنی: توانایی حساست زدایی مراجع با استفاده از آزمون اضطراب یا نظارت بر آزمون هوش است.

چون دامنه نوسانات مسائل بشری که افراد را به مشاوره می کشاند بسیار متنوع است و ارائه صلاحیت در همه موارد غیر ممکن است . مشاوران باید کارشان را به زیر مجموعه ای از مشکلات و یا جمعیت ها محدود کنند.

پشتکار:  پشتکار، توجه مداوم به نیازهای مراجع است و نیازهای مراجع را مقدم بر نیازها و علائق دیگران در در نظر بگیرد. این توجه تا پایان مشاوره تداوم می یابد. پشتکار به این معناست که متخصص تمایل دارد برای کمک به مراجع سخت کوشش کند و این آمادگی را دارد که اگر احساس کند قادر به کمک شایسته به مراجع نیست، او را به دیگری ارجاع دهد. این توجه در دانش فرد ریشه دارد و تنها مشاورانی که توانایی ها و محدودیت های خود را درک کرده اند می توانند واقعأ کوشا باشند.

پشتکار در رضایت مشاور از پرداختن به تحقیق و مطالعه بیشتر درباره مشکل و مشورت با همکاران درباره موضوع نیز آشکار می شود.

یک مشاور کوشا به پی گیری مشکل مراجعی که جلسات درمان او پایان یافته ، جهت بررسی اثرات طولانی مدت مداخلات علاقمند است. این اطلاعات می تواند به مراجعان قبلی و مراجعان آینده نیز کمک کند.

پشتکار به این معنی است که مراجع علاقمند است برای کمک به هر مراجع و نیز برای رشد و اصلاح مهارتهای خود با سرعت عمل بیشتری کار کند.

بنابراین صلاحیت حرفه ای انرژی عاطفی و منطقی زیادی میطلبد.

صلاحیت به عملکرد حرفه ای مشاور اشاره دارد نه به توانایی های او . یک فرد ممکن است توانایی ایفای یک وظیفه را بطور شایسته داشته باشد ولی صلاحیت لازم را در انجام وظیفه مشاوره نداشته باشد.

توانایی و قابلیت شرط لازم برای صلاحیت است ولی کافی نیست.

فرسودگی    حواس پرتی   استرس   عواملی هستند که به صلاحیت مشاور لطمه میزنند.

 

فصل نهم :  آموزش مشاور

برنامه های آموزشی مشاوران فقط به تحصیلات دانشگاهی محدود نمی شود بلکه آموزشهایی در جهت کسب مهارت و تجربه عملی و به روز رسانی معلومات لازم است.

حرفه مشاوره در علوم و رشته های زیر ریشه دارد:

راهنمایی شغلی، روان شناسی، سنجش و اندازه گیری، بهداشت روانی، نهضت اصلاحات اجتماعی.

  پیشنهادات  هولیس در زمینه کارهای عملی و کارآموزی:

  1. برنامه آموزشی نباید تنها به تخصص و اخذ مدرک محدود شود. دانشجو باید بطور عملی با مراجع درگیر شود و تجارب عملی بیاموزد.
  2. واحد های عملی و کارآموزی باید افزایش یابد.
  3. با توجه به تنوع درمان، مشاوران باید با استادان گوناگون، برنامه های بیشتری بیاموزند.
  4. دانشجو باید در صدد کسب مهارت عملی بیشتری در حرفه خود باشد.
  5. برنامه کلینیکی و تجربه بالینی باید بصورت چرخشی و نوبت کاری در ساعات مختلف و ایام تعطیل نیز دایر باشد.

ناظران و استادان باید به مسائل زیر توجه کنند:

  1. چندفرهنگی بودن.
  2. کار در مراکز کلینیکی و مراقبتی.
  3. پاسخگویی.
  4. فن آوری. استفاده از اینترنت و آموزشهای راه دور و ...

جهت کار در مراکز کلینیکی، برنامه های آموزشی زیر پیشنهاد می شود:

  1. آموزش شیوه های درمان کوتاه مدت.
  2. آموزش مهارتهای مدیریتی و اجرایی.
  3. آموزش برنامه های درمانی.
  4. آموزش خدمات در مراکز مراقبتی و کلینیکی.
  5. درمان گروهی.

به سه دلیل ممکن است دانشجو از برنامه آموزشی اخراج شود:

  1. دانشجو دچار مشکلات روانی شود. به گونه ای که رفاه او به خطر افتد.
  2. مردودی مرتب در دروس دانشگاهی. هنوز هم اعتقاد بر این است که امتحانات کتبی عینیت بیشتری از مشاهدات بالینی دارد.
  3. دانشجو مسائل اخلاقی و ضوابط حرفه ای را اعایت نکرده باشد و منجر به ایجاد مشکلاتی برای مراجعان شود.

 

نقشها و کارکردهای مربوط به حرفه مشاوره:

  1. مشاوره با گرایش مدرسه: به نیازهای دانش آموزان در مراکز و مقاطع مختلف می پردازند.
  2. مشاوره با گرایش شغلی: در صنایع و سازمانهای دولتی. آموزش کارکنان، بازآموزی و نگهداری شغل
  3. مشاوره در محیط های نظامی جهت پیشرفت شغلی و یا انتخاب شغل مجدد.
  4. در محیط های بیمارستانی و کلینیکهای خصوصی و دولتی.
  5. مشاوره کودکان، نوجوانان و بزرگسالان.

 

 

فصل دهم : نظارت مشاوره ای

ناظر، فردی است که به مشاور کمک می کند ابعاد بسیار مهم مشکل مراجعش را طبقه بندی کند و روشهای مناسبی را جایگزین روشهای سابق کند. مشاور، مراجع و ناظر، بر رفتار یکدیگر تأثیر می گذارند.

نظارت مشاوره ای اصطلاحی است که در سرتاسر متون مشاوره یافت می شود. از دو واژه Super  به معنای "برتر" و Vision به معنای "دید" تشکیل میشود. این واژه به معنای سرپرستی ، بازدید و نظارت است و اشاره به این امر دارد که نظارت، فرآیندی است که در آن یک شخص مجرب (ناظر) با آموزشهای خاص و متناسب، به مشاوران تحت نظر خود، رسیدگی می کند.

نظارت یک فرآیند رشد شخصی و حرفه ای است که در آن ناظر، مشاور را به چالش وامیدارد و تشویق میکند که به سطوح بالاتری از شایستگی و صلاحیت دست یابد. ناظر علاوه بر تشویق، رشد حرفه ای و آموزش مشاوران، به عنوان ابزار ارزیابی صلاحیت و توانمندی مشاور نیز هست.

 

تفاوت نظارت اداری و نظارت بالینی:

این تفاوت مربوط به وظایفی است که انجام می دهند و نقشهایی که برمیگزینند.

نظارت اداری در سازمان های اداری یا اجرایی صورت میگیرد که ناظر به فرد تحت نظارت کمک می کند تا بطور موثر به عنوان بخشی از سازمان انجام وظیفه کند. که معمولأ بر مسئولیتهای سازمانی، ثبت موردی، ارجاع ها و ارزیابی های انجام شده نظارت دارد.

نظارت بالینی مشاوره ای در ارتباط با خدماتی است که مراجع دریافت می کند. در نظارت بالینی ناظر بر اموری چون: رفاه و سعادت مراجع، رابطه مشاوره ای، ارزیابی سنجش ، تشخیص و مداخلات درمانی، پیش آگهی و فنون ارجاع تأکید دارد.

 

 

ویژگی های نظارت

  1. نظارت مشاوره ای، توسط مشاوران موفق و باتجربه صورت می گیرد.
  2. نظارت مشاوره ای به گونه ای انجام می شود که منجر به رشد و ترقی حرفه ای شود.
  3. نظارت مشاوره ای بر کار دانشجویان مشاور و یا مشاوران فعال از طریق مجموعه ای از فعالیتهای نظارتی که شامل مشورت، آموزش و ارزیابی است صورت میگیرد.

نقش ناظر

ناظر، متخصص ماهری است که می تواند همکاران کم تجربه تر و کارآموزان را هدایت کند. کارآموزان را توسط ارتقای دانش، انتقال یادگیری از محیط های آموزشی به محیط های واقعی که حرفه در آنجا تجربه می شود، هدایت می کنند.

ویژگی های ناظر

دارای درجه دکترا و تحصیل کرده دانشگاه هستند. در محیط های تخصصی به تبحر رسیده اند. به عقیده برادلی و لادانی، یک ناظر حرفه ای باید شرایط زیر را دارا باشد:

  1. متخصص متعهد و جدی باشد که مشاوره و نظارت شغل دائمی او باشد.
  2. فعال و پرانرژی و دارای اهداف عالی باشد. در امر نظارت خودخواه عمل نکند و نسبت به توسعه و تداوم خدمات یاورانه، متعهد باشد.
  3. دارای ویژگی همدلی، احترام، عینیت و عمل گرایی باشد و خصوصیاتی نظیر اصالت، مواجهه و فوریت را داشته باشد.
  4. نگران رشد و رفاه فرد نظارت شونده (کارآموز) باشد و نیز رفاه و سلامت مراجع را درنظر بگیرد.
  5. صداقت، جرأت و ش