بيابان زدايي و تغيير اقليم مهمترين چالش زيست محيطي مناطق خشك جهان هستند كه عوارض ناشي از آنها از جمله الودگي هوا مردم همه جهان را تحت تاثير قرار ميدهد الودگي هوا اگرچه براي همه افراد و در همه سنين پديده اي مضر و بيماري زا است اما طيف وسيعي از افراد از جمله سالمندان، خانمهاي باردار، كودكان و افراد بيمار آسيب پذيري بيشتري نسبت به آن دارند. بيشتر اسيبهاي ناشي از الودگي هوا مربوط به سيستم تنفسي و ريه ها، سيستم ايمني، قلب و همچنين سيستم بينايي افراد مي شود در بررسي مواد و ذرات الوده كننده هوا گردوغبار و ريزگردها بخش مهمي را به خود اختصاص ميدهند در اين تحقيق سعي شده تا پس از اشنايي با اين مواد و چگونگي بوجود امدنشان نحوه عملكرد آن ها بيماريهاي حاصل از آنها و همچنين راههاي پيشگيري از ايجاد اين الاينده هاي مضر تا حدودي تشريح شود.
ریزگردها تنها گرد و خاکی نیستند که از زمین بلند شده اند و شاید بتوان با تحمل کردن چند روزه این پدیده سلامت خود را از خطرات آن رهانید بلکه این ریزگردها در صورت استمرار می توانند تبعات خطرناکی به دنبال داشته باشنددر مورد منابع آلوده کننده هوا نباید تصور کرد که تمامی ذرات آلاینده هوا در حالت گازی هستند چرا که در سال های اخیر ذرات معلق که حاوی ذرات جامد کوچک و قطرات مایع هستند نیز مسائل و مشکلات زیادی را برای ما انسانها به وجود آورده اند.در حال حاضر منشا این ذرات معلق که غرب و مرکز ایران را فلج کرده است هم دارای منشا داخلی است و هم منشا خارجی دارد.
خشک شدن تالاب ها و رودخانه ها در کشورهای همسایه و همچنین غرب و جنوب ایران تاثیر بسزایی در به وجود آمدن این ذرات معلق داشته به طوریکه در سالهای اخیر بیابان زایی در مناطق یاد شده با افزایش چشمگیری روبرو بوده است.این ذرات معلق در برخی موارد حاوی ذرات قابل زیستی هستند که برای سلامتی مردم به شدت خطرناک می باشند.این ذرات معلق می توانند انواع باکتری ها، جلبک ها و کپک ها را با خود به دورترین نقاط ممکن انتقال دهند.
ریزگردها حیات تمامی زیستمندان را تحت تاثیر قرار می دهند
این در حالیست که این ذرات همچنین می توانند مواد غیر زنده دیگری را نیز با خود جابجا کنند که می توان به ترکیبات آلی، فلزات و گرد و غبار اشاره کرد.تمامی ذرات معلق موجود در جو زمین سرانجام بر روی زمین ته نشین می شوند و بدین ترتیب حیات تمامی زیستمندان این کره خاکی را به خطر می اندازند.
در حال حاضر جنگلهای زاگرس و پوشش گیاهی این منطقه از فرو نشست این ذرات معلق آسیب های فراوانی را متحمل شده اند چرا که گرد و غبار هنگامی که با نم باران و یا رطوبت ترکیب شود، تشکیل یک لایه ضخیمی را در طبقات فوقانی برگ ها می دهد که به سادگی نمی توان آن را پاک کرد.ورود ذرات معلق به بدن انسان تقریبا تنها از راه مجاری تنفسی است که اثرات این ذرات کار قسمت تنفسی بدن را مختل خواهد کرد.
عفونت های ریوی و اختلالات تنفسی از جمله تبعات ریزگردها
اما باز هم امکان عبور برخی از ذرات معلق که قطر کمتری دارند وجود دارد به طوریکه این ذرات در نایژه ها ته نشین می شوند و تعدادی از آنها وارد کیسه های هوایی خواهند شد.مطابق بررسی کارشناسان امر اگر ذرات معلق وارد ریه ها شوند و در آنجا باقی بمانند به چند طریق می توانند اثرات سمی خود را اعمال کنند به طوریکه مطالعات نشان می دهد افزایش غلظت ذرات معلق در هوا می توانند در دراز مدت بیماری هایی همچون عفونت های دستگاه تنفسی، اختلالات قلبی، برونشیت و ... را به وجود بیاورند.اگر این ذرات معلق با مواد حاوی کربن همراه شوند برای سلامتی مردم بسیار خطر آفرین خواهند شد.
همان طور که گفته شد بخش عمده ای از این ذرات معلق منشا خارجی دارند که باید مسئولین از طریق روابط بین المللی در تثبیت شن های روان این مناطق مشارکت های موثرتری را در دستور کار خود قرار بدهند.
از سوی دیگر سدسازی های متعدد در حریم بالادست رودخانه های کشور عراق توسط ترکیه و سوریه موجب رشد بیابان زایی در این کشور شده است که باید سازمانهای جهانی در این زمینه اقدامات لازم برای تامین حق آبه پایین دست را انجام دهند.
عدم تثبیت شن های روان بیابانهای منطقه نیز موجب تشدید پدیده ریزگردها شده است، بر ضرورت پیگیری در این زمینه توسط نهادهای متولی امر تاکید کرد.تا زمانی که چاره اندیشی جدی در زمینه ریزگردهای و برنامه های عملیاتی در این زمینه در دستور کار قرار نگیرد 18 استان کشور همچنان با پدیده ریزگردها دست در گریبان خواهند بود.
متاسفانه در سال های اخیر برخی از نقاط غرب کشور به سرعت در حال بیابانی شدن هستند که برای جلوگیری از به وجود آمدن این ذرات معلق باید در قسمت های غربی کشور حق آبه تالاب ها و رودخانه ها داده شود تا بدین ترتیب از به وجود آمدن ذرات معلقی که منشا داخلی دارند جلوگیری به عمل آید.مهم ترین عامل حیات بر روی کره زمین هوا است که باید بیش از هر چیزی برای داشتن جامعه ای سالم مورد توجه قرار گیرد.
افزایش 10 میکروگرم در مترمکعب ذرات معلق در هوا یک درصد میزان مرگ را افزایش می دهد
در سالهای اخیر علاوه بر آلاینده های صنعتی ریزگردهای عربی که به طور عمده از کشورهای همسایه وارد می شوند سلامت مردم در استانهای غرب و جنوب کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
در این راستا باید هماهنگی های بیشتری میان دستگاهها متولی امر برای تامین سلامت عمومی مردم وجود داشته باشد.همچنین باید اقدامات لازم و موثری از طریق سازمان بهداشت جهانی و تعاملات منطقه ای به منظور حفظ سلامت عمومی مردم در دستور کار قرار گیرد.بر اساس مطالعات سازمان بهداشت جهانی افزایش 10 میکروگرم در مترمکعب در میانگین سالانه ذرات معلق در هوا یک درصد میزان مرگ و میر را افزایش می دهد.این در حالیست که همچنن 3.4 درصد مرگ و میرهای ناشی از مشکلات تنفسی به خاطر مواجهه مستمر با آلاینده ها است.آلاینده های هوا می توانند روی ریه ها انسان تاثیر بگذارند و بر روند بیماریهای قلبی و عروقی تاثیر گذار باشند.
مطابق این شاخص اگر میزان ذرات معلق در هوا بین 100 تا 200 میکروگرم بر مترمکعب باشد هوا در شرایط ناسالم قرار دارد و اگر این میزان بیشتر از 300 میکروگرم بر مترمکعب شود شرایط آلودگی هوا در وضعیت خطرناک قرار دارد.همچنین مطابق ماده 7 قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا در مواقع اضطراری که آلودگی به حدی است که به تشخیص وزارت بهداشت سلامت مردم را به خطر می اندازد باید محدودیت های موقت زمانی و مکانی اعلام شود.همچنین باید ماسک های مورد نیاز برای مردم خریداری و در انبارها دپو شود تا در شرایط اضطراری توسط ستاد بحران میان مردم این ماسک ها توزیع شود.
باید یکسری ماسک های دارای فیلتر که از ورود ذرات ریز جلوگیری می کند مورد استفاده مردم قرار گیرد.
استفاده از ماسک های دارای فیلتر در هنگام خروج از منازل و استفاده از دستگاه تصفیه هوای مناسب در فضای بسته کمک شایانی به سلامت شما خواهد کرد.به هر حال به نظر می رسد پدیده ریزگردها بیش از آنکه یک مشکل موقتی باشد تبدیل به معضلی دائمی شده است که باید برای عبور از این بحران زیست محیطی چاره اندشی جدی از سوی متولیان امر صورت گیرد و در این راستا شاید علاوه بر پیگیری مستمر راهبردها و استراتژی های بین المللی از طریق نهادهای جهانی باید اطلاع رسانی و آگاهسازی از تبعات این پدیده در دستور کار قرار گیرد.
تأثیر آلودگی هوا بر اعصاب و روان
دومین شكل نیز مربوط به ریزگردها یا ریزآلایندهها هستند كه با چشم دیده نمیشوند اما براحتی از راه تنفس وارد ریه شده و خطرات جدی برای سلامت انسانها بهدنبال میآورند.
آلودگی هوا را باید به دو بخش تقسیم كرد:
1- گرد و غبارها و ذرات درشت كه با چشم دیده میشوند و شعاع دید افراد را به حدی كم میكنند كه حتی تا چند متر جلوتر را نمیتوان دید. به طور قطع این گرد و غبارها و ذرات درشت از راه بینی و دهان وارد گلو شده و حساسیت، تحریك چشمهاو مخاط دهان و بینی را به دنبال خواهد داشت. البته مخاطرات آنها نسبت به نوع دیگر آلایندهها كمتر است.
2- دومین شكل نیز مربوط به ریزگردها یا ریزآلایندهها هستند كه با چشم دیده نمیشوند اما براحتی از راه تنفس وارد ریه شده و خطرات جدی برای سلامت انسانها بهدنبال میآورند. این نوع آلایندهها خطراتی نظیر واكنشهای آلرژیك، حملات آسم، ایجاد بیماریهای قلبی و عروقی را در پی داشته و بویژه در افراد سالمند و كسانی كه مشكلات قلبی و عروقی یا ناراحتیهای تنفسی دارند باعث مرگ میشوند.
اما خطرات ریز آلایندهها تنها به مشكلات جسمی ختم نمیشود بلكه نشانههای روانپزشكی هم در انسان به وجود میآورد. اضطراب، تغییرات خلقی، بیقراری، افسردگی، سردرد، احساس خستگی و كاهش تمركز از جمله نشانههای روانپزشكی ریزآلایندههاست. در این میان بررسیها و تحقیقات روانپزشكی نشانداده تنفس فلزات سنگین، گازهای ناشی از سوخت و سوز ناقص مواد سوختنی و ریزگردها در كلان شهرها وضعیت شناختی افراد را نیز دچار اشكال میكند. بهعبارتی كاهش قدرت تفكر، ضعیف شدن حافظه، پرخاشگری، عصبانیت و تحریكپذیری از دیگر نشانههای آلودگی هواست.متأسفانه در كلان شهرها كه آلودگی هوا شدیدتر است رفتارهای نوع دوستانه مانند احترام به دیگران و رعایت حق تقدم در رانندگی كاهش پیدا میكند و برعكس میزان برخوردهای كلامی حتی به صورت درگیریهای فیزیكی افزایش مییابد.در برخی موارد نیز از لحاظ مغزی افرادی كه به صورتمداوم و طولانی در معرض تنفس ریزگردها قرار میگیرند در انجام حركات ظریف با دست مثل سوزن نخكردن، تایپ و نوشتن ناتوان شده و حتی گاهی اوقات براثر آلودگیهای طولانیمدت در كلانشهرها شاهد دگرگونی شخصیتها میشویم.
بهعنوان مثال حالت ناتوانی در تحمل دیگران. تحریك پذیری و احساس خستگی دائم كه این وضعیت برای كودكان بسیار خطرناكتر است، چرا كه دستگاه عصبی بچهها در حال رشد است و ریزگردها باعث اختلال و حتی توقف رشد دستگاه عصبی كودكان میشود.در برخی مواقع نیز تظاهرات خطرات ناشی از آلودگی هوا تدریجی یا تأخیری است یعنی چند ماه یا چند سال بعد بروز میكند. مانند انواع سرطانها كه جبران ناپذیر هستند.بنابراین بررسی این موارد و خطرات، هشداری است به مقامات مسئول و حتی خود شهروندان كه عزم خود را بر كاهش آلودگی هوا جزم كرده و گامهای مؤثری در این راه بردارند.
از این رو یكی از راههایی كه مردم میتوانند بهخود و فرزندانشان كمك كنند این است كه باید بدانند زندگی در شهرهای كوچك هم از نظر جسمی و هم از بعد روانی با سلامت بیشتری همراه است. وقتی افراد برای زندگی در كلانشهرها ضرورتی نمیبینند به خاطر سلامتی خود و كودكانشان هم كه شده بهتر است عطای زندگی در شهرهای بزرگ را به لقایش بخشیده و بدانند آلودگی هوا خطرات جبران ناپذیری برای آنها و فرزندانشان به همراه دارد. با این وجود اگر مردم خودشان احساس خطر و احساس مسئولیت نكنند و مقامات هم راه چارهای اساسی برای مبارزه با آلودگی هوا پیدا نكنند ما شاهد فجایع غیر قابل جبرانی خواهیم بود. مردم باید بدانند ماندن در خانه برای كودكان و سالمندان بالای 65 سال الزامی است. اگر ما خودمان این پندورزی را به كار ببریم بدون نیاز به مداخله دولت شرایطی را میتوانیم فراهم كنیم كه در كاهش آلودگی هوا نیز بسیار مؤثر باشد.
علت جامعهشناختی آلودگی هوا، تراكم جمعیت در شهرهای بزرگ است. افزایش و تراكم جمعیت و استفاده بیش از حد از وسایط نقلیه بخصوص خودروهای فرسوده و دودزا و غیر استاندارد حاصلی جز افزایش آلودگی هوا به دنبال نخواهد داشت. از نظر جامعهشناختی همه اینها معلول تراكم جمعیت است. ابن خلدون- جامعهشناس و مورخ- 700 سال قبل به موضوع تراكم جمعیت و زیانهای ناشی از آن اشاره كرده و گفته «هر جا كه جمعیت زیاد شود هوا آلوده میشود»، پس آلودگی هوا و محیط زیست ناشی از تراكم جمعیت در شهرهای بزرگ است.
بهطور قطع آلودگی هوا ضررهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری نیز بر جامعه تحمیل میكند.
وقتی مسئولان دو روز كلانشهرها و بخصوص پایتخت را تعطیل میكنند یعنی اینكه میلیاردها تومان ضرر به اقتصاد كشور وارد شده است. از سوی دیگر وزیر بهداشت خبر از احداث درمانگاههای سیار، استقرار آمبولانسهای اورژانس در خیابانها وآماده باش مراكز درمانی داده كه تمام اینها هزینه مالی فراوانی دارد. از سوی دیگر وقتی هوا آلوده میشود كارایی اجتماعی نیز پائین میآید و مردم نسبت به مسئولان بدبینمیشوند. یعنی با خود میگویند آیا مسئولان كشور قدرت كنترل و نظارت بر مشكلات جامعه و مردم را ندارند؟ مگر نمیگویند وجود وتردد خودروهای دودزا و فرسوده در شهرها یكی از عوامل اصلی آلودگی هواست پس چرا مسئولان و مقامات كشوری با این موضوع مبارزه نمیكنند. آیا قدرت جمعآوری خودروهای فرسوده و دودزا را ندارند؟ اینها سؤالاتی است كه مردم از مسئولان میپرسند و آنها باید به طور شفاف پاسخگو باشند؟ پس وقتی ما هر سال با این معضل در شروع فصل سرما روبه رو میشویم یعنی مسئولان مربوطه نتوانستهاند برای حل آن چارهای بیندیشند و این یعنی ایجاد بدبینی مردم و جامعه نسبت به متولیان مربوطه. باید توجه داشت كه متأسفانه در پس هیاهوی آلودگی هوا آنها كه بیشتر آسیب میبینند كودكان معصوم و نوجوانان در حال رشد هستند كه صدمات جبرانناپذیری را تحمل میكنند و تنها كسانی كه در این میان نادیده انگاشته میشوند مردم و بویژه كودكان هستند.
هرچند كه مسئولان خود و خانوادهشان نیز در این هوای آلوده نفس میكشند و زندگی میكنند ولی انگار این موضوع را فراموش كردهاند و فقط حرف میزنند. در كشور ما در برخی مواقع بین عمل و نظر تفاوت بسیار است و به جای اینكه فكر اساسی و چارهاندیشی جدی برای حل معضل آلودگی هوا داشته باشیم فقط حرف میزنیم.
بهعقیده من این معضل همگانی است كه با جان انسانها سرو كار دارد و سهل انگاری در این باره یعنی بازی با جان میلیونها انسان. پس تمام سازمانها و نهادها باید به طور جدی وارد عمل شوند چرا كه این یك پدیده و مشكل فردی نیست كه به دست یك نفر حل شود بلكه یك بسیج همگانی را طلب میكند. پس باید تصمیمات اصولی گرفته شود و قوه قضائیه و دادستان كل كشور نیز بهعنوان مدعیالعموم و به نمایندگی از مردم جامعه، نهادها و وزارتخانههای مرتبط را مورد بازخواست قرار دهند. همچنین مجلس نیز باید بر اجرای قوانین تصویب شده نظارت بیشتری داشته باشد و بر اجرای قوانین نیز نظارت شود زیرا تصویب قانون به تنهایی كفایت نمیكند، مهم اجرای قوانین است كه باید بهدرستی انجام شود و این انتظار حداقلی مردم از نمایندگان مجلس و مسئولان قضایی است.