بنام خدا
در کشورما حدود 30 حوزه علمیه وجوددارد که معروفترین آنها حوزه علمیه قم است که مرکزیت اصلی حوزه درکشور است وحدود 20 مرجع دینی نیز وجوددارند که بیشترآنان در شهرقم مستقرند وهم اینک هر یک ازآن بزرگواران دارای رساله عملیه وپیروان متعددی هستند .
پرسشی که دراین جا مطرح میشود اینستکه آیا ضرورتی به وجود مراجع متعدد هست؟ وآیامیتوان مردم را در مراجعه به مراجع متعدد بوحدت رسانید ؟ برای پاسخ بدین پرسش مهم دو امر باید روشن شود.
پرسشی که دراین جا مطرح میشود اینستکه آیا ضرورتی به وجود مراجع متعدد هست؟ وآیامیتوان مردم را در مراجعه به مراجع متعدد بوحدت رسانید ؟ برای پاسخ بدین پرسش مهم دو امر باید روشن شود.
1-چه میزان از مسایل موجوددررسالات عملیه کاربردعملی دارد؟
پس از انقلاب اسلامی وتصویب قانون اساسی ووجود شورای نگهبان عملا 90 درصد احکام فقهی وارد حوزه قوانین شده است .چه فقه از چهار بخش عبادات معاملات احکام وسیاسات تشکیل میگردد.بجز بخش عبادات تقریبا سایر موارد بصورت قانون در کشور اجرا میشود ازجمله قانون مدنی تجارت مجازات اسلامی و...بنابراین تنها مسایل عبادی هستند که در رسایل مور دمراجعه عموم است. البته بخشی از این امور هم وارد حوزه قانونگذاری شده است مانند حج یا امر بمعروف و..بنابراین رسالات عملیه عملا بسیار محدود شده اند.
پس از انقلاب اسلامی وتصویب قانون اساسی ووجود شورای نگهبان عملا 90 درصد احکام فقهی وارد حوزه قوانین شده است .چه فقه از چهار بخش عبادات معاملات احکام وسیاسات تشکیل میگردد.بجز بخش عبادات تقریبا سایر موارد بصورت قانون در کشور اجرا میشود ازجمله قانون مدنی تجارت مجازات اسلامی و...بنابراین تنها مسایل عبادی هستند که در رسایل مور دمراجعه عموم است. البته بخشی از این امور هم وارد حوزه قانونگذاری شده است مانند حج یا امر بمعروف و..بنابراین رسالات عملیه عملا بسیار محدود شده اند.
2-آیا تعدد مراجع بنفع اسلام است؟
گرچه زیبنده جامعه اسلامی وفور فقیه است وهمه باید بنوعی با این علم آشنا شوند ولی وفور فقیه با تعدد مراجع متفاوت است .چرا که هر مرجع دارای پیروانی است اما فقها تنها از دریافت های فقهی خویش پیروی میکنند وتابع مرجع دینی نیستند بنابراین افزونی فقها امری است مفید وضروری اما تعدد درمراجع چنین نیست.
گرچه زیبنده جامعه اسلامی وفور فقیه است وهمه باید بنوعی با این علم آشنا شوند ولی وفور فقیه با تعدد مراجع متفاوت است .چرا که هر مرجع دارای پیروانی است اما فقها تنها از دریافت های فقهی خویش پیروی میکنند وتابع مرجع دینی نیستند بنابراین افزونی فقها امری است مفید وضروری اما تعدد درمراجع چنین نیست.
اینک با توجه به کاهش مراجعات به رسالات عملیه وجلوگیری از اختلافات در حوزه ها در مسایل سیاسی بنظر حقیر بجاست که حوزه علمیه قم ترتیب چاپ یک رساله با حجم اندک در باره مسایل مورد عمل اقدام کند واگر درمورد مساله ای نظرات گوناگون باشد ذیل همان مساله نوشته شود .بعبارت دیگر حوزه علمیه با سرپرستی همان مراجع قسمت عمده ای از هزینه های زائد درباره چاپ رسالات مشابه وحذف مواردغیر مفید میتواند در پیشبرد حوزه وافزایش چهره های حوزوی دررشته های مورد نیاز بکارگیرد .ضمنا چون درقانون اساسی برای رهبری شرط مرجعیت وجودندارد لذا در عمل مشکلی هم بوجود نمیاید وحوزه بعنوان مرجع دینی درسراسر کشور دارای اهمیت واقتدار خواهدشد . شاید این عمل بتواند در مورد حوزه های برون مرزی نیز موثر باشد.ازطرف دیگر با تمرکز در دریافتی های مربوط به وجوهات دینی میتوان همه نیازمندهای حوزه را بطور عادلانه فیصله داد. باید همانگونه که در امر خلافت وحکومت بوحدت رهبری رسیده ایم در امر امامت وفقاهت ومرجعیت نیز دارای قدرت متمرکز ومقتدری توفیق بدست آوریم