بنام خدا
کودتا در سرزمین های خاورمیانه امری غیر عادی نیست وهر چند گاه چنین حوادثی در منطقه ما بویژه درهمسایگان شرقی وغربی ما روی میدهد.وپس از چندی فراموش میشود.اما آنچه برزمین میماند خون بنا حق ریخته مردان وزنانی است که خود نیز نمیداند چرا باید بمیرند؟ عنوان شهید یا ضد انقلاب چه فرقی میکند؟ پدری میرود وخانواده ای متلاشی میشود . 200 نفر درقضیه کودتای دیروز درترکیه ازدست رفتند امروز برخی شهیدند وبرخی ضد انقلاب واگر کودتا پیروز میشد آنانکه شهید ند تبدیل به ضد انقلاب وبقیه عنوان شهید را میگرفتند .بهمین سادگی مرگ آدمی دارای عنوان ملکوتی ویا شیطانی میشود.اما برای چه مردند ؟ برای اینکه گروهی حاکم در اقتدار خود اصرار می ورزند. دیروز همپالگی رئیس جمهور ترکیه درمصر در کودتائی شکست خورد والان پشت میله های زندان است وامروز اوضاع بروفق مراد ایشان است وکودتاچی در پشت میله زندان . در اینجاهم مانند عناوین ضدانقلاب وشهید در مورد رئیس جمهور موفق ترکیه وناموفق مصر مطرح است که کدامیک مردمی ودیگری ضد مردمی است وشاید بهتر بگوئیم هردو غیر مردمی اند چرا که قوای مسلح کشوررا بجان مردم انداختند و عده ای از آن نیروها ومردم کشته شدند .برای نگهداری قدرت وبقای آن چقدر باید خون داد ؟
حضرت امام حسین ع وقتی آگاه شدند که راه گریزی از جنگ نیست همه همت خودرا بکار گرفتند تا خونی اضافی نریزد شاید امام مایل بودند که تنها در مصاف با دشمن کشته شوند که خود این عبارت را فرمودند که آنان مرا میخواهند .بهرحال برخی ویا افزونی از مردم رفتند وآنان که راه خودرا با امام یکی دانستند ماندند واین دنیارا برای حاکمان قدرت پرست باقی گذاشتند.
آیا در جهان ما ویا در منطقه اسلامی ما رهبران کشورها اندکی به مردم کشور خود می اندیشند؟ تا اگر توان اداره کشوررا ندارند ویا مخالفان خودرا قوی می بینند بجای درگیر کردن نیروهای مسلح با مردم خود کنار روند ویا به همه پرسی تن دهند .
چرا این گونه برخوردهارا از غربی ها نمی آموزیم اگر چه پیامبران ومعصومان راه را برای ما نشان داده اند.