بنام خدا
قرآن کریم اجمالا از 4 بخش تشکیل میگردد که عبارتند از امور اعتقادی-مبانی اخلاق- تاریخ واحکام
سه بخش اول را امور ثابت تشکیل میدهد وتنها بخش احکام است که قابلیت تغییردارد. از6236 آیه قرآنی تنها یک بیستم مربوط به احکام است وبقیه در ارتباط با عقاید مبانی اخلاق وتاریخ بشریت است. آنچه در باره باورها وتاریخ ومبانی اخلاق هست تماما ثابت اند وباید انسان آنهارا کشف کند اما درباره احکام چون اموری عملی است قابلیت تغییررا دارد وبسته به شرایط زمان ومکان امکان تغییر هست . درآغاز رسالت پیامبر عمده ترین مباحث ثابته مانند یکتاپرستی نبوت معاد تاریخ زندگی پیامبران ومبانی اخلاق درآیات مکی نازل شده است اما پس از تشکیل حکومت ازسوی ایشان درمدینه احکام بمرور برایشان نازل شد که طولانی ترین آیه قران در باره احکام است(282بقره). قطعا در آغاز راه وبرای مردمان سرزمین حجاز آن آیات لازم وضروری بود اما در استمرار آن ودر همه مکان ها میتوانست براساس ضرورت ومصلحت تغییر یابد ولذا کسانیکه در اندیشه ثبات احکام قرآن هستند باید بدانند که خودررا به 14 قرن پیش برده ودرکنار مردم عرب بادیه نشین قرار داده اند .اگر باین نکته دقت کنند شاید تغییری در تفکردینی خود بدهند وبدانند که اسلام متعلق به همه اعصار وامکنه است اما شرایط وزمان راباید درک کنند مردمان اعصار ودورانها عرب جاهلی نیستند ومتاسفانه همین اعراب فعلی هم در سرزمین عربستان درهمان قدوقواره اجداد گذشته خویشند ولذا آن احکام کماکان برای آنانست ومحصولات فرهنگی آنان درعصر حاضر نیز بوی همان جاهلیت 14 قرن پیش را میدهد نظیر داعش طالبان والقاعده و بنظر بنده هیچ فرقی میان رهبران اموی وحاکمان فعلی حجاز نمیباشد.