هارتلند جهان پس از خاورمیانه

 

 

 

 

 

مکیندر در سال 1904 رساله ای به انجمن سلطنتی جغرافیایی بریتانیا با عنوان «محور جغرافیایی تاریخ» ارائه داد و در آن تئوری معروف «هارتلند» خود را تشریح کرد. نظریات او با استقبال مدرسه ژئوپولتیک مونیخ آلمان نیز روبه رو شد و به ویژه تئوری هارتلند مورد توجه ژنرال کارل هاوس هوفر، جغرافیدان، استاد دانشگاه جنگ و ژئوپولتیسین آلمانی قرار گرفت. به هر حال، طبق نظریات مکیندر، سرزمین های کره زمین به سه دسته تقسیم می شوند:

کد خبر: 37012 | تاریخ خبر: 26/02/1395(باز نشر شده در خبرگزاری ایرنا)
 

 

1- جزیره جهانی متشکل از قاره های به هم پیوسته اروپا، آسیا و آفریقا (این بخش از جهان، ثروتمندترین سرزمین های دنیا را تشکیل می دهند)

 

2- سرزمین های جزیرهای شامل بریتانیا و ژاپن

 

3- جزایر خارج از جزیره جهانی شامل قاره های آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و استرالیا هارتلند یا قلب جزیره جهانی در مرکز کره زمین واقع شده است. گستره این قلب از رود ولگا در غرب تا رود یانگ تسه در شرق ادامه می یابد. همچنین، این گستره از شمال به قطب و از جنوب به کوه های هیمالیا محدود می شود. مکیندر در سال 1919 نظریات خود را در کتابی با عنوان «ایده­آل های دموکراتیک و واقعیات» به شرح زیر خلاصه و تئوریزه کرد:

 

-هر کسی که بر اروپای شرقی سیطره پیدا کند فرمانروای هارتلند خواهد بود.

 

-هر کسی که بر هارتلند حاکم شود فرمانروای جزیره جهانی خواهد بود.

 

-هر کسی که بر جزیره جهانی حاکم شود تمامی دنیا را کنترل خواهد کرد (دبیری، 27 شهریور 1392).

 

بعدها نظریه پردازان متعددی همچون لوهازن به هارتلند جهان بر حسب شرایط زمانی و مکانی پرداخته اند.

 

در این میان، یکی از مهمترین این نظریات مرتبط با خاورمیانه است. منطقه خاورمیانه و خلیج فارس با موقعیت منحصر به فرد ژئوپلتیک و ژئواکونومیکش که حدود 60 درصد ذخایر نفتی و 40 درصد ذخایر گازی جهان را در خود جای داده، از اهمیت ویژه و استثنایی در جهان برخوردار است. در نظریه لوهازن، در کتاب «امپراتوری ها و قدرت»، از خلیج فارس به عنوان مرکزِ مرکز نام برده شده است (سلیمی، رحمتی پور، 133 :1393).

 

ادوارد لاتواک و ژان ژاک شرایبر، نظریه پردازان مشهور در حوزه ژئواکونومیک، به مناطقی که از لحاظ انرژی غنی هستند، اهمیت جهانی داده اند و گفته اند تسلط بر این مناطق، برابر با تسلط بر جهان است (همان:131). در همین زمینه، خاورمیانه به عنوان مرکز دنیای قدیم شناخته می شود؛ مرکزی که در دل آن، منطقه خلیج فارس به منزله هارتلند جهانی قرار دارد (قدسی، 155 :1390).

 

با توجه به مباحثی که مطرح کردیم، به دلیل وجود منابع و ذخایر نفت و گاز در خاورمیانه، این منطقه از اهمیت خاصی برخوردار است. اما ضروری است به این نکته اشاره شود که ذخایر تجدیدناپذیر نفت و گاز رو به اتمام هستند و با نگاهی خوش بینانه، به عقیده من، نهایتا تا 2 سده آینده به اتمام می رسند و خاورمیانه دیگر هارتلند جهان نخواهد بود. حال سوالی که مطرح می شود، این است که هارتلند جهان پس از خاورمیانه کدام منطقه خواهد بود و از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت که انرژی همچنان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است اما با پیشرفت علوم و فناوری، وابستگی به سوختهای فسیلی کاهش خواهد یافت و انرژی های تجدیدپذیر جایگزین خواهند آنها خواهند شد. به این ترتیب، جهان آینده برای دستیابی به انرژی، به تکنولوژی های نوین وابسته خواهد بود. بنابراین، عنوان هارتلند جهان به کشور یا منطقه ای اطلاق می شود که در فناوری های مرتبط با انرژی و برخی فناوری های حیاتی مورد نیاز بشر پیشرو باشد. به عبارت دیگر، این کشور یا منطقه به عنوان مرکز تکنولوژی جهان و مرکز دنیای آینده شناخته می شود. در همین راستا، در ادامه، به انرژی های جایگزین اشاره می‌کنیم.

 

انرژی های جایگزین نفت و گاز

 

انرژی اتمی منبع مهم انرژی باقی می ماند اما منابع قابل احیا هر سال نیروی بیشتری می گیرد. فاتح بیرول، رئیس آژانس بین المللی انرژی، با سخنرانی در همایش اقتصادی در داووس گفت: «در سال 2015 میلادی نیمی از نیروگاهها به بهره برداری رسیدند که بر اساس منابع قابل احیای انرژی ساخته شدهاند و 50 درصد دیگر با نفت، گاز، زغال سنگ و انرژی اتمی کار می‌کنند. منابع قابل احیای انرژی از حالت یک موضوع رمانتیک خارج شده اند. شایان ذکر است که توسعه این نوع انرژی نه از اروپا یا آمریکا، بلکه از کشورهای در حال رشد چین، هند، برزیل و دیگر کشورها سرچشمه می گیرد. اگر تا چند دهه پیش نیروگاه های آبی در صدر فهرست منابع قابل احیا قرار داشتند، اینک از خورشید و باد نیز برای تولید برق استفاده می شود. اکنون جهانیان با چالش جدیدی در این عرصه روبه رو هستند؛ هماهنگ سازی منابع قابل احیا با سیستم انرژی. اطمینان دارم بیش از دوسوم نیروگاه هایی که طی 50 سال آینده راه اندازی خواهند شد با منابع قابل احیا کار خواهند کرد. با این وجود، برای مدت طولانی نفت و گاز و زغال سنگ نقش مهم خود را بازی خواهند کرد.»

 

فاتح بیرول درباره کاهش وابستگی چین به منابع معدنی انرژی و توسعه گزینه های دیگر انرژی و انرژی اتمی دست به پیش بینی زد و گفت: «هم اکنون 72 نیروگاه اتمی در جهان کار می‌کنند که 40 درصد آنها در چین است. به زودی چین صادرات فناوری اتمی را آغاز خواهد کرد و از پس رقابت با ژاپن و فرانسه و دیگر کشورها برخواهد آمد.»

 

مطابق با اطالعات دریافتی، در دسامبر سال 2015 میلادی 31 رآکتور اتمی صنعتی در 14 نیروگاه اتمی چین کار می‌کردند. توسعه فعال انرژی اتمی در چین با نامناسب بودن وضعیت محیط زیست مرتبط است که استفاده از نیروگاه های زغال سنگ موجب بروز آن شده. مدرنیزه کردن نیروگاه های زغال سنگی و به طور همزمان، ساخت نیروگاه های بادی، خورشیدی و اتمی مساله آلودگی هوا را در مناطق صنعتی چین حل خواهد کرد. چین قصد دارد تا پایان سال 2020 میلادی تعداد رآکتورهای هسته ای خود را به 88 رآکتور و تا سال 2030 به 110 رآکتور برساند و یکی از بزرگترین مصرف‌ کنندگان انرژی اتمی در جهان شود.

 

هم اکنون در جهان 440 بلوک انرژی در حال کار است. آمریکا با 99 بلوک، فرانسه با 58 بلوک و ژاپن با 43 بلوک در ردیف های اول تا سوم کشورهایی قرار دارند که از نیروگاه های اتمی استفاده می‌کنند. در روسیه 10 نیروگاه اتمی با 34 بلوک انرژی کار می‌کنند که سالانه مانع پخش حدود 210 میلیون تن دی اکسیدکربن در جو می شوند. روسیه از نظر سطح تولید دی اکسیدکربن در ردیف پنج کشور اول جهان قرار دارد اما فاصله روسیه با چین، آمریکا، هند و اتحادیه اروپا که آلوده‌ کنندگان اصلی جو زمین هستند، زیاد است. به گفته سرگی دونسکوی، وزیر منابع طبیعی و اکولوژی روسیه، تا سال 2035 میلادی روسیه قصد دارد 53 میلیارد دلار را به رشته منابع قابل احیای انرژی اختصاص بدهد.

 

به طور کلی، برای دستیابی به شاخص کارایی انرژی و استفاده از منابع قابل احیا که نوامبر سال 2015 میادی در کنفرانس آب و هوا در پاریس درباره آنها صحبت شد، تا اواسط قرن جاری 40 درصد برق جهان باید با کمک فناوری های «فضولات صفر» تولید شود که انرژی اتمی یکی از آنهاست (خبرگزاری اسپوتنیک، 2016/1/27).

 

ویژگی های هارتلند بعدی جهان

 

با این اوصاف، هارتلند جهان در حال تغییر است و از ویژگی های خاصی هم برخوردار است.

 

برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

 

1. کشور یا منطقه ای که در فناوری های مرتبط با تولید انرژی پیشرو باشد.

 

2. کشور یا منطقه ای که در فناوریهای مرتبط با مهار خشکسالی و شیرین کردن آب اقیانوس به منظور تامین آب آشامیدنی پیشرو باشد.

 

3. کشور یا منطقه ای که در فناوری های مرتبط با تولید محصولات غذایی و کشاورزی پیشرو باشد.

 

4. کشور یا منطقه ای که در فناوری های مرتبط با تولیدات محصولات سازگار با محیط زیست پیشرو باشد.

 

5. کشور یا منطقه ای که در علوم پزشکی و داروسازی پیشرو باشد.

 

با توجه به موارد فوق، کشور یا منطقه ای که در همه این ویژگی ها و فناوری های مهم همچون فناوری های مرتبط با صنایع هوافضا پیشرو باشد، هارتلند جهان آینده خواهد بود. این موضوع نشان دهنده اهمیت تکنولوژی در معادلات قدرت جهان آینده است.

 

در مجموع، با توجه به مباحث مطرح شده، منطقه خاورمیانه که سرشار از منابع فسیلی نفت و گاز است، مرکز انرژی جهان و قلب جهان آینده محسوب نمی شود و هارتلند، کشور یا منطقه ای است که در فناوری های حیاتی مورد نیاز بشر پیشرو باشد. این در حالی است که کشورها یا مناطق گوناگونی در آینده، می توانند گزینه های هارتلند باشند.

 

یکی از این کشورها ایران است که پیشرفت قابل ملاحظه ای در فناوری هایی همانند هوافضا، هسته ای، سلول های بنیادی و لیزر دارد؛ کشوری که به سرعت در حال پیشرفت است. اقداماتی همچون افزایش بودجه تحقیقاتی، ارتباط صنعت و دانشگاه و حمایت از شرکت های دانش بنیان و پارک های علم و فناوری می تواند ایران را به عنوان یکی از گزینه ها برای هارتلند جهان آینده تبدیل کند.

 

 

 

از:عبدالکریم فیروزکلائی، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا

 

منبع: ماهنامه اقتصاد دانش بنیان، شماره چهارم، اسفند 1394

انتهای پیام /*
آخرین پسندیدگان : عبدالکریم فیروزکلائی