بنام خدا
مساله اختلاف میان قوای سه گانه وبویژه مسوولان آن امری سابقه دار است وازهمان اوایل انقلاب وجودداشت. البته در اوایل بدلیل نامشخص بودن قوانین وبرخی اشکالات در قانون اساسی وجود اختلاف امری قابل پیش بینی بود اما پس از 4 دهه از انقلاب دیگر جای تاسف است که قوای کشور بخشی ازانرژی خودرا مصروف اختلافات میکنند .البته درقانون اساسی چنانچه قوا درامری اختلاف پیداکنند برهبری مراجعه وایشان نیز هیاتی را برای حل اختلاف تعیین کرده اند.اما چرا این اختلافات ریشه کن نمیشود؟
میدانیم که در کشور مردم مشکلات را متوجه قوه مجریه ودولت میدانند وکمتر بسراغ قوای دیگر میروند چون دولت مسوول اجرای قوانین است در همین هفته های اخیر مدام گروهی برای اعتراض به مشکلات خود دربرابر موسسات دولتی تجمع کرده اند .خوب این امر طبیعی ایست وحق مردم است اما برخی اعتراضات ریشه در قوای دیگر دارد ورئیس جمهور بموجب اصل113 مسوول اجرای قوانین وازجمله قانون اساسی درکشور است ومردم مطالبات خودرا از رئیس جمهور میخواهند ولی با تفسیری که شورای نگهبان ازآن اصل کرده رئیس جمهور دیگر نمیتواند در سایر قوا دخالت کند ولذا این مشکل همیشه میماند . از طرف دیگر قوه قضائیه با حقوق مردم سروکار دارد وقطعا همه ازآن راضی برنمیگردند خوب حق دارند اعتراض کنند اما چون از درون پرونده ها آگاهی نیست دچار مشکل میشوند وگاهی هم کاربه بیرون ازکشور کشیده ومساله حقوق بشر مطرح میگردد. چه باید کرد ؟اگر رئیس جمهور قادر نیست بوظیفه خود عمل کند قوه قضائیه میتواند با اعلام اطلاعات لازم بمردم برخی از شبهات را برطرف کند . این اقدام هم قوه قضائیه رادرنزد ملت سربلند میکند وهم بخشی از مشکلات مردم برطرف میشود . البته گهگاه سخنگوی قوه با مردم صحبت میکند واین خوب است اما کافی نیست پرونده هارا بیرون بکشید وتا حد امکان مردم را درماوقع قرار دهید بدانید محرم تر ازمردم کسی نیست. ونتیجه آن هم کمک به جامعه وامنیت ودولت است ودر مواردی که نیاز است قوه قضائیه لوایح قانونی ارائه دهد.