بنام خدا
فوت ناگهانی آیت الله هاشمی واستقبالی که در تشییع پیکر ایشان درتهران شد از چند زاویه میتواند مورد بحث قرارگیرد
یک:اینکه مردم وفادار ما اگرچه بی وفائی از رهبران خود دیده اند بازبخاطر برخی اقدامات مثبتشان آنانرا پاس دارند واگر در زمان حیات نشد درممات تنهایشان نمیگذارند.
دو:رحلت ایشان نشان داد که مردم هنوز زنده اند ومنتظر اقدامات جدی در حل مشکلاتشان هستند وناامید نشده اند
سه:اختلافات رهبران با یکدیگر چندان تاثیری در عمل برای مردم ندارد وآنان در مواقع لازم وحدت خودرا نشان میدهند. ومواردی دیگر اما دونکته باید مورد توجه وعمل رهبران کشورما باشد
اول اینکه برخی خواسته ها در این تشییع در شعارهای مردمی بود که باید تلاش شود آنهارا جامه عمل پوشانید .این بهترین شیوه در فهم خواسته های مردم است.
دوم اینکه متاسفانه برخی تندروها با اقدامات زشتشان چهره نظام وکشورمان را ملکوک میکنند که نباید بحساب نظام گذاشت ولی میتواند متوجه قدرت حاکم شود. برای اینکه اینگونه موارد کلا ازبین برود باید فرصتی مناسب به همه گروه ها داد تا درمکانی امن بیایند خواسته های خودرا بیان کنند ودیگر خیابان مکان عرض اندام امور سیاسی نباشد بیاد دارم 40 سال پیش که مدتی در لندن بودم درآنجا پارک بزرگ شهر برای بیان اعتراض ها مشخص شده بود وهر گروهی درآنجا کار خودرا میکرد بی آنکه دشنام یا اهانتی به گروه دیگر بکند . آیا نباید ما چنین امر مهمی را درپیش گیریم تا دیگر اندک لات ولوت ها در معابر وتجمعات موجب آزار وبی حرمتی بدیگران نشوند؟ تجمعات سراسری وملی نباید آلوده به امور گروهی شود وموجب اصطکاک گردد. بیائیم راه درست را برای خروج عقده ها فراهم کنیم تا شاهد اوباش واباطیل نباشیم.