مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : گیلان
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما : محمدعلی ولی پور-محمود مرادی
اساتید مشاور : کیخسرو یاکیده
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های عاطیه صفردوست
امروزه با شکلگیری محیطهای پیچیده رقابتی، تنها سازمانهایی میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند که عملکردشان را در قالب قابلیتهای مهم سازمانی همچون نوآوری تقویت نمایند. در محیط متغیر امروز، به خصوص برای سازمانهای دانش محور، نوآوری به عنوان چالشی اساسی؛ برای دستیابی به عملکرد برتر و حفظ مزیت رقابتی از اهمیت بسزایی برخوردار است. نوآوری فعالیت پیچیده ایست که دانش جدید را برای اهداف تجاری به کار میگیرد. بخشی از این دانش از منابع خارجی بدست میآید، از این رو توانایی برای بهره برداری از دانش خارجی یک عامل حیاتی برای قابلیتهای نوآورانه میباشد. مهمترین محرک نوآوری در سازمان، یادگیری است که دانش جدید را به منظور خلق ایده و اندیشه های بدیع فراهم میکند. این کارکنان سازمان هستند که فرایند انتقال دانش و یادگیری در سازمان را بر عهده دارند. کارکنان نه تنها از موفقیتها بلکه از خطاها و شکستهای خود نیز یاد میگیرند. این یادگیری مستمر، ضمن فراهم کردن منبع دانش پایدار، با نهادینه کردن فرهنگ یادگیری در سازمان، آن را به سازمان یادگیرنده که همواره به یادگیری پایدار و مستمر توجه دارد، تبدیل میکند. توانایی سازمان برای یادگیری و بهره گیری از دانش خارجی به عنوان ظرفیت جذب دانش سازمانی مطرح شده است. ظرفیت جذب دانش، یا همان ظرفیت یادگیری سازمانی، به کارکنان توانمند و دارای انگیزه در سازمان وابسته میباشد که انتقال دانش در آن را تسهیل کرده و فرایندهای یادگیری در سازمان را ارتقا بخشند. پژوهش حاضر در پی بررسی رابطهی ظرفیت جذب دانش با یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی است و در نهایت به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که یادگیری و نوآوری سازمانی در رابطهی بین ظرفیت جذب دانش و عملکرد سازمانی چه نقشی دارد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران واحدهای سازمانی شرکتهای داروسازی پذیرفته شده در بازار بورس تهران که یکی از مهمترین صنایع دانش محور در کشور است، میباشد. تحلیل دادهها بر اساس 153 پرسشنامه جمع آوری شده از نمونهی آماری صورت گرفته است. به منظور بررسی فرضیات پژوهش از آزمونهای همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون سبل و به منظور برازش مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین ظرفیت جذب دانش، یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد و یادگیری و نوآوری سازمانی در رابطهی بین ظرفیت جذب دانش و عملکرد سازمانی نقش متغیرهای میانجی دارند.