بررسي تاثير فرآيندهاي مديريت دانش بر چابك سازي مديريت زنجيره تامين مطالعه موردي شركت ريخته گري ايران خودرو

دانش و مديريت دانش، يكي از مهمترين منابع رقابتي براي هر سازمان محسوب مي شود، به نحويكه بسياري معتقدند شركتهايي كه بتوانند هرچه سريعتر دانش را كسب و كاربردي نمايند، در يك بازار رقابتي موفقتر خواهند بود، كه اين مهم بوسيله فرآيندهاي مديريت دانش بصورت سيستماتيك به نحو احسن انجام مي پذيرد. از طرفي، ديگر رقابت بين شركتي اهميت خود را از دست داده و رقابت بين زنجيره هاي تامين جهت ارائه بيشترين ارزش به مشتريان، بصورت سريع و چابك مورد تاييد قرار گرفته است. لذا اين پژوهش، باهدف بررسي تاثير فرآيندهاي مديريت دانش بر زنجيره تامين و مولفه هاي اصلي چابكي زنجيره تامين، در شركت ريخته گري ايران خودرو بصورت توصيفي پيمايشي با رويكرد فرضي قياسي با كمك 80 خبره در صنعت ريخته گري و زنجيره تامين انجام گرفته است. جمع آوري داده ها بوسيله پرسشنامه و سنجش پايايي آن بوسيله نرم افزار SPSS با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ صورت گرفته كه نتيجه 0.9 حاكي از آن است كه پرسشنامه از پايايي لازم برخوردار مي باشد. همچنين آناليز داده ها در دو مرحله با مدل سازي معادلات ساختاري و تحليل عاملي تاييدي و تحليل مسير بوسيله نرم افزار Smart PLS انجام گشته كه نتايج مدل ساختاري اول نشان ميدهد كه بين فرآيندهاي مديريت دانش و زنجيره تامين چابك و مولفه هاي اصلي چابكي زنجيره تامين(مديريت هزينه توليد، حساسيت نسبت به بازار، ادغام فرايندها و يكپارچه سازي، مجازي سازي و همكاري مبتني بر شبكه) رابطه معنادار و مثبتي وجود دارد. كليد واژگان: دانش˛ مديريت دانش˛ فرآيندهاي مديريت دانش˛ چابكي˛ زنجيره تامين چابك