مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : دانشگاه شهید باهنر کرمان
تاریخ دفاع : 1388/06/30
اساتید راهنما : دکتر محمد رضا صرفی
اساتید مشاور : دکتر عنایت الله شریف پور
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های نجمه طاهری ماه زمینی
مولانا جلال الدین محمد بلخی، یکی از بزرگ ترین شاعران و عارفان ایرانی است. او در آثار بسیاری، به بیان حالات و اندیشه های عرفانی خود پرداخته است، امّا از میان آثار او، این دیوان کبیر و یا کلیات شمس است که بیانگر حالات شخصی او می باشد. در دیگر آثار، مولانا به بیان مبانی نظری عرفان پرداخته است، امّا غزلیات شمس، بیانگر حالات عرفانی و بی خویشی او هستند، بنابراین، غزلیات مولانا نمونه ی عرفان عملی او هستند. در این اشعار مولانا سخنانی را به زبان آورده است که در حوزه ی شناخت ما قرار نمی گیرند و برای درک آنها، به تأویل و تفسیر نیاز داریم، زیرا مولانا کلام خود را به گونه ای بیان نموده، که از آن می توان معانی متعددی را برداشت کرد. بر این اساس، در پژوهش حاضر سعی شده، ابتدا به بررسی پیشینه ی هرمنوتیک و چند معنایی در غرب و در فرهنگ اسلامی پرداخته شود، سپس دلایل استفاده کردن از شگردهای چند معنایی، توسط عرفا بیان می گردد.
در بخش سوم به بررسی چند معنایی در غزلیات شمس پرذاخته می شود و از آنجا که برای بررسی هر شعری، ابتدا باید جهان بینی شاعر و نحوه ی به کار گیری زبان توسط او، را بدانیم، بنابراین در این بخش، جهان بینی مولانا را بر اساس اشعار و سخنان او بیان می گردد. بعد از آن، مهمترین عوامل ایجاد معانی گوناگون در غزلیات شمس بیان می شود.
به طور کلی، عوامل چند معنایی در غزلیات شمس را، می توان به دو دسته ی، عوامل درون متنی و عوامل برون متنی تقسیم نمود.
منظور از عوامل درون متنی همان صورخیال، نماد، اسطوره و.. است. امّا قبل آن، به
مسئله ی محور جانشینی و همنشینی به عنوان عامل اصلی ایجاد معانی گوناگون پرداخته
می شود.
بعد از آن، نقش صور خیالی چون، استعاره، کنایه، پارادوکس و...در ایجاد معانی دوگانه و چندگانه در غزلیات شمس مورد بررسی قرار می گیرد.
منظور از عوامل برون متنی، قدرت مکالمه ی غزلیات شمس با نظریه های جدید ادبی، روانشناسی و غیره است. اشعار عارفانه ی مولانا به دلیل ساختار ذهنی او، قابلیت گفتگو با نظریه ی روانشناسی فروید و یونگ را دارند. به همین دلیل در بخش آخر این پژوهش، به بررسی غزلیات شمس بر اساس نظرات یونگ و فروید پرداخته شده است.
این گونه بررسی شعر مولانا،باعث پی بردن به توان های زبانی شعر او می گردد و نوعی حیات و پویایی برای شعر او به ارمغان می آورد و نشان می دهند که شعر مولانا، محدود به عصر خود او نمی شود، بلکه برای همه ی عصرها است.