مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه :
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما :
اساتید مشاور :
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های زهرا نصراللهی
چکیده
عدالت بین نسلی و مسائل محیطزیستی، بهعنوان گلوگاههایِ توسعه جوامع بشری همواره مورد مناقشه بوده است. توسعه پایدار بهعنوان پاسخی به این مسائل، رویکردی بدیع و ابزارهای نوینی را در این زمینه ارائه کرده است. از طرفی حرکت نوین اقتصاد¬های توسعه¬یافته به سمت اقتصادهای دانش¬بنیان این مساله را مطرح می¬کند که آیا می¬توان از اقتصادهای دانش¬بنیان برای دستیابی به توسعه پایدار بهره¬گیری کرد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی رابطه اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار در منطقه منا پرداخته است. برای ساخت و اندازهگیری شاخص ترکیبی توسعه پایدار و اقتصاد دانشبنیان از 4 روش استانداردسازی، رتبه درصدی، موریس (ضریب محرومیت) و روش مکگراناهان استفادهشده است. محورهای اقتصاد دانشبنیان، رژیمهای نهادی و مشوقهای اقتصادی، سیستم نوآوری، زیرساختهای فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش و منابع انسانی در نظر گرفته شد و برای اندازه¬گیری توسعه پایدار از شاخصهایی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطی استفادهشده است.
به منظور بررسی رابطه اقتصاد دانش¬بنیان و توسعه پایدار دادههای 18 کشور طی سالهای 2006 تا 2014 با استفاده از روش دادههای تابلویی موردبررسی قرار گرفتند.
نتایج حاصل از برآورد مدل نشان داد که در هر چهار روش، مولفههای اقتصاد دانشبنیان شامل هزینههای تحقیق و توسعه، تعداد مشترکین تلفن همراه و استفاده کنندگان از اینترنت، تاثیر مثبت و معنیدار بر توسعه پایدار دارند، اما ضرائب شاخصهای نرخ باسوادی بزرگسالان و مجموع صادرات و واردات اگر چه مثبت بود اما معنیدار نشد. همچنین در تمامی روشها رشد درآمد ملی سرانه دارای تاثیر مثبت بر توسعه پایدار است اما معنیدار نیست و اثر جمعیت شهرنشین بر توسعه¬پایدار اگر چه منفی است اما ضریب این متغیر معنی¬دار نیست.
به طور کلی نتایج در هر چهار روش ارائهشده بیانگر اثر مثبت اقتصاد دانشبنیان و مؤلفههای آن بر توسعه پایدار در سطح منطقه منا است.
کلمات کلیدی: اقتصاد دانشبنیان، توسعه پایدار، کشورهای منطقه منا