مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : فردوسی مشهد
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما : محمد رحیم رهنما
اساتید مشاور : امید علی خوارزمی
اساتید داور : براتعلی خاکپور - محمد اجزاء شکوهی
مشاهده سایر پایان نامه های الهه کریمی
در دهه‌های اخير، جهان بطور فزاینده‌ای شهری شده است. این نوع رشد با مفهوم توسعه پايدار در تقابل می‌باشد. ایده شهر اکولوژیک، یکی از راه‌های مختلف تعدیل و اصلاح شرایط موجود می‌باشد. تئوری شهر اکولوژیک، دارای 10 بعد می‌باشد که یکی از مهمترین آن‌ها " حمایت از فضای سبز" است. در همین راستا، مشهد دارای حجم بالای گردشگر و زائر می‌باشد و این مسأله موجب ایجاد آلودگی‌های زیست محیطی عدیده‌ای گردیده است. یکی از راه‌های بهبود آلودگی‌های زیست محیطی مشهد، توجه به فضاهای سبز می‌باشد. اما متأسفانه، مدیریت فضای سبز در مشهد ضعیف است و در اغلب موارد به جای توجه به کیفیت این فضاها به کمیت آن مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش درصدد شناسایی و مطالعه عمیق ابعاد اصلی و عوامل تشکیل‌دهنده مدیریت فضای سبز در شهر مشهد می‌باشد. چهار بعد قانونی، برنامه‌ریزی، فرهنگی-اجتماعی و سازمانی، در پژوهش‌های مختلف به عنوان ابعاد اصلی مدیریت فضای سبز در نظر گرفته شده‌اند؛ در مطالعات مختلف ضرورت بکارگیری تفکر سیستمی جهت درک بهتر روابط بین این چهار بعد مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، مدلسازی مدیریت مطلوب فضای سبز براساس تفکر سیستمی در شهر مشهد می‌باشد. با توجه به لزوم بکارگیری تفکر سیستمی در مدلسازی مدیریت مطلوب فضای سبز، در این پژوهش سعی شده است به عوامل اصلی مدیریت مطلوب فضای سبز با دیدی سیستمی نگریسته شود تا بدین وسیله روابط علی و معلولی هر یک از عوامل با یکدیگر و با سیستم کلی در نظر گرفته شود. در این راستا از نرم افزار Vensim جهت مدلسازی روابط علی و معلولی استفاده گردیده است. روش این تحقیق، بصورت ترکیبی از دو مرحله‌ می‌باشد. در مرحله اول، با توزیع 50 پرسشنامه در میان مدیران، کارشناسان سازمان‌های مربوطه، اطلاعاتی گردآوری شد؛ که با آنالیز توصیفی و استنباطی و با نرم افزارهای SPSS و Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به این صورت که بمنظور تعیین میزان معنی‌داری هر بعد و عوامل تشکیل‌دهنده آن‌ها از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و سپس با استفاده از آزمون t تک نمونه وضع موجود هر یکی از ابعاد ارزیابی شد، و با آزمون t زوجی مقایسه‌ای بین وضعیت موجود و مطلوب صورت گرفت که نهایتاً شکاف میان این دو وضعیت تعیین گردید، در انتها با استفاده از روش میانگین و آزمون فریدمن، اولویت هر یک از ابعاد یاد شده و عوامل تشکیل‌دهنده آن‌ها مشخص شد. در گام بعدی، با بکارگیری مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته (Semi-Structured Interviews) با 7 نفر از مدیران، کارشناسان و صاحبنظران در امر مربوطه که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، اطلاعاتی بدست آمد که از طریق آنالیز موضوعی و کدبندی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نهایت اینکه، با اطلاعات بدست آمده از مطالعات کمی و کیفی، سیستم‌های اولیه هر یک از ابعاد یاد شده کامل و در نهایت مدیریت مطلوب فضای سبز در شهر مشهد مدلسازی شد. نتایج نشان می‌دهد که هر کدام از ابعاد یاد شده بصورت یک زیرسیستم عمل می‌کنند و پیاده‌سازی موفق مدیریت مطلوب در شهر مشهد، در گرو ارتباط پویا میان هر چهار زیر سیستم می‌باشد. همچنین نتایج حاکی از این است که بعد برنامه‌ریزی نسبت به سایر ابعاد، دارای اثرگذاری بیشتری بر روی مدیریت مطلوب فضای سبز می‌باشد و بطور کلی وضعیت فعلی عوامل تشکیل‌دهنده مدیریت فضای سبز در شهر مشهد ضعیف ارزیابی می‌گردد.