تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش شهرستان اصفهان)
1396/07/01 12:44:25
مقطع : دانشجوی کارشناسی ارشد
دانشگاه : پیام گلپایگان
تاریخ دفاع : 1396/08/13
اساتید راهنما : سرکار خانم دکتر امیری
اساتید مشاور : دکتر غفاری
اساتید داور : دکتر زارع
مشاهده سایر پایان نامه های عارف شریفی تهرانی
همه سازمان ها نیازمند اندیشه ها و نگرش های نو و نظرات بدیع وتازه اند. در عصر ما برای بقا و پیشرفت و حتی حفظ وضع موجود باید جریان نوجویی و نوآوری را در سازمان تدوام بخشید تا از رکود و نابودی آن جلوگیری شود. برای ادامه حیات باید به نوآوری و خلاقیت روی آورد و ضمن شناخت تغییر و تحولات محیط برای رویارویی با آن ها پاسخ های بدیع و تازه تدارک دید و همراه تاثیرپذیری از این تحولات بر آن ها تاثیر نهاد و بدان ها شکل دلخواه داد( سیدی و همکاران ،56:1391 ).
در سازمان ها، مدیران/رهبران نیروی محرک خود را از طریق ارضای نیازهای مشتری و بقای سازمانی بدست می آورند که فلسفه اصلی مدیریت کیفیت جامع است. مدیریت کیفیت جامع یک رویکرد بهبود کیفیت کل گرا برای شرکت هایی با هدف بهبود عملکرد از لحاظ کیفیت و نوآوری است که طی دو دهه گذشته مطرح شده است. سازمان هایی که از مدیریت کیفیت جامع استفاده می کنند منافع بسیاری از جمله تولید محصولات با کیفیت بالاتر، رضایت بیشتر مشتریان، کاهش هزینه، بهبود مالی، بهبود کیفیت، نوآوری در عملکرد و بهبود رضایت کارکنان نصیب آنان می شود. علاوه بر این، اگر مدیریت کیفیت جامع با موفقیت پیاده سازی شود، یک مزیت رقابتی محسوب می شود( زهیر و همکاران ،273:2012).
سازمان ها به مثابه نظام های پویا با سایر نظام های اجتماعی در ارتباطند و اثر تعاملی بر یکدیگر دارند. از یک سو، برای حفظ و بقا باید خود را با محیط سازگار نمایند و از سوی دیگر با عرضه خدمات و محصولات خود بر محیط تاثیر بگذارند. موج گسترده و فراگیر تغییرات سازمان ها را نیز دچار دگرگونی های بنیادی در اهداف، رسالت ها، سیاست ها و راهبرد کرده است که با تعمق در همه تغییرات می توان وجه اشتراک آن را انفجار شتابان علم در دهه های قبل دانست. در دنیای پرتلاطم کنونی، که محیط سازمان ها، ابهام و پیچیدگی های خاص و تغییرات بسیار سریع دارد، فقط سازمان هایی می توانند به حیات خویش ادامه دهند که بتوانند آگاهی بیشتری از محیط پیرامون خود و عوامل موجود در آن بدست آورند و با اتکا به دانش و آگاهی های خود از محیط پیرامون بتوانند خود را با تغییرات و تحولات محیط منطبق نمایند( ممبینی ،62:1394).
در گذشته بنای اساسی سازمانهای موفق را سرمایه و نیروی کار متخصص تشکیل میداد ، اما در حال حاضر بدون شک سازمانهایی که پیوسته در حال یادگیری هستند و همچنین نوآور و خلاق و خدمت محور هستند سازمانهایی موفق به حساب می آیند