مقطع : دکتری
دانشگاه : محقق اردبلیی
تاریخ دفاع : 1394/12/20
اساتید راهنما : پروفسور عباس ابوالقاسمی- پروفسور نادر حاجلو
اساتید مشاور : پروفسور محمد نریمانی
اساتید داور : پروفسور سید موسی کافی- دکتر نیلوفر میکائیلی- دکتر سجاد بشرپور
مشاهده سایر پایان نامه های محبوبه طاهر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی و مقایسة آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی– رفتاری بر شناخت اجتماعی، بازداری پاسخ، و سازگاری کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای بود. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش¬آزمون- پس¬آزمون چندگروهی بود. جامعة آماری شامل دانشآموزان پسر پایههای هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری بود که از میان دانش¬آموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه (دو گروه آزمایشی و و یک گروه کنترل) گمارده شدند. جهت جمع¬آوری داده¬ها از مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه باليني ساختاريافته (فرست و همکاران، 1995)، داستان‌هاي اجتماعی (توركاسپا و برايان، 1994)، آزمون رنگ- واژه استروپ (كومالي و همكاران، 1968)، و پرسشنامه سازگاری دانش¬آموزان (سینها و سینگ، 1993) استفاده شد. برای گروه¬های آزمایشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در 8 جلسة 60 دقیقه‌ای برگزار شد. در حالی که گروه¬ کنترل هیچ¬گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک¬متغیری نشان داد آموزش¬های همدلی و مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری می¬توانند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفه¬های آن)، و سازگاری (و مؤلفه¬های آن) کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شوند (001/0P<). تفاضل مقادیر میانگین تعدیل¬شده گروه¬های آموزش همدلی و شناختی- رفتاری نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش شناختی- رفتاری با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش مرحلة دوم و پنجم شناخت اجتماعی دارد. بین میزان اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی– رفتاری بر سازگاری (و مؤلفه¬های آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای تفاوت معناداری دیده نشد. نتایج آزمون کروسکال- والیس نشان داد آموزش¬های همدلی و مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری می¬توانند موجب افزایش بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شوند (01/0P<). نتایج آزمون فریدمن نشان داد بیشترین تغییرات در بین گروه¬ها مربوط به متغیر خطای کارت چهارم و زمان واکنش کارت چهارم است (01/0P<). بین مقادیر میانگین تعدیل¬شده گروه¬های آموزش همدلی و مدیریت خشم بر بازداری پاسخ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله¬ای تفاوت معناداری دیده نشد. این نتایج می¬تواند پشتوانه¬ای برای بکارگیری آموزش¬های همدلی و مدیریت خشم در کنار دوره¬های آموزش تحصیلی برای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله¬ای باشد تا با آموزش آنها از بروز، تشدید و تبدیل نشانه¬های اختلال نافرمانی مقابله¬ای به سایر اختلال¬ها پیشگیری شود.