ارزيابي كاركردهاي شهرهاي جديددرايران،مورد؛پرديس تهران

اصولاً شهرجديد با نگاهی که در اين تحقيق بدان نگريسته شده, شهری است که بعنوان يکی از راهبردها و الگوهای توسعة شهری در جهت جذب سرريزهای جمعيّتی شهرهای بزرگ و اسکان جمعيّت مازاد مادرشهر طرّاحی, برنامه ريزی و احداث شده و يا می شود. نظر به اينکه شهر تهران از نظر مساحت و جمعيّت اوّلين شهرکشور است و مهمترين کانون جذب جمعيّت در ايران می باشد؛ لذا محدوديّتهايي از نظر امکانات وتوسعة شهر و همچنين عدم توان جذب جمعيّت بيشتر را پيش رو داشته و دارد. شهرهای جديدی دراطراف تهران ازجمله شهرجديد پرديس بمنظورتعديل اين نارساييها و سرريز پذيری جمعيّت مازاد آن, طرّاحی و احداث شده اند. شهر جديد پرديس شهری است از پيش طرّاحی شده, در اراضی بکر و باير در 35 کيلومتری شرق تهران با مساحتی حدود 2600 هکتار, باهدف سرريز پذيری بخشی ازجمعيّت مازاد شهر تهران که از شروع شهرنشينی واسکان جمعيّت درآن بيش از هشت سال نمی گذرد؛ ولی مطالعات نخستين برای احداث شهر جديد پرديس از سال 1365 آغاز گرديد و در افق طرح تا سال 1395 پيش بينی شده بود که 200,000 نفر را می بايست در خود جای دهد. هم اکنون (1385) تنها 52,000 نفر جمعيّت در اين شهر اسکان يافته اند. در اين رساله در راستای رسيدن به اهداف تحقيق سه فرضيه مطرح شده است که عبارتند از: فرضية اوّل: به نظر می رسدکه مديريّت در چگونگی تحقّق اهداف شهر جديد پرديس (جذب سرريز جمعيّت و تمرکززدايي) نقش داشته است؛ فرضية دوم: به نظرمی رسد ميزان جذب جمعيّت شهرجديد پرديس متأثّراز چگونگی جذب جمعيّت مازاد شهر تهران به ساير شهرهای جديد اقماری تهران باشد؛ فرضية سوم: به نظر مي رسد فقدان زيرساختهای شهری و نبود اشتغال در شهر جديد پرديس باعث عدم جذب جمعيّت متناسب درآن شده است. يافته های حاصل از اين تحقيق بيانگر آن است که شهر جديد پرديس در ايفای نقش خـود که همانا تمرکززدايي از شهرتهران مي باشد, نه تنها موفّق نبوده بلکه به مشکلات مادرشهرتهران نيز افزوده است. بمنظور رفع اين مشکل و در راستای تحقّق اهداف اوّليّة طرح ايجاد شهر جديد پرديس (تمرکززدايي از مادر شهر تهران) راهبردهايي پيشنهاد و در متن اين رساله ارائه گرديده است. واژگان کليدی: شهر جديد پرديس, تمرکززدايي, مادرشهرتهران.