تحليل استنادي پايان نامه هاي كارشناسي ارشد رشته ايرانشناسي موجود در بنياد ايرانشناسي
1396/08/01 09:26:32
مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
تاریخ دفاع : 1393/mm/dd
اساتید راهنما : آقاي دكتر حجت اله حسن لاريجاني
اساتید مشاور : خانم دکتر زهره ميرحسيني
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های پریسا سعیدی
هدف: پژوهش حاضر، بررسي وضعيت استناددهي در پاياننامههاي كارشناسي ارشد رشته ايرانشناسي در موسسه بنياد ايرانشناسي طي سالهاي 1385 الي 1391 است.
روش پژوهش: در اين پژوهش با استفاده از روش تحليل استنادي، تعداد 13127 استناد مورد استفاده در پایاننامههای فارغ التحصيلان رشته ايرانشناسي، واحد بنياد ايرانشناسي در فاصله سالهاي 1385 الي 1391 در چهار گرايش (تاريخ، فرهنگ مردم و آداب و رسوم و ميراث فرهنگي، اصول نسخهشناسي و مرمت نسخههاي خطي و نسخهآرايي، عمومي) در مقطع كارشناسي ارشد بررسي شد، لذا وضعيت استفاده از منابع از لحاظ نوع و زمان و زبان، همچنين پراستفادهترين منابع و نويسندگان مورد ارزيابي قرار گرفت، و با استفاده از قانون برادفورد مجلات هسته انگليسي تعيين گرديد.
يافتهها : يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد كه از ميان 13127 استناد، استناددهي به منابع كتابي نسبت به ساير انواع منابع بيشتر است، توزيع زباني، بالابودن ميزان استناد به زبان فارسي را با 5/94 درصد نشان ميدهد، بررسي بر روي ميزان استناددهي در گرايشهاي مورد مطالعه با درنظر گرفتن اين نكته كه پذيرش دانشجويان در سه گرايش مورد بررسي از سال 1383 انجام شده اما در گرايش نسخه خطي از سال 1388 بوده است، به ترتيب نشان ميدهد كه گرايش تاريخ با 75/35 درصد (4693 استناد) در درجه اول قرار گرفته وگرايش نسخههاي خطي با 32/6 درصد (829 استناد) در مرتبه آخر استناددهي قرار گرفته است، كتاب فارسي با 28/73 درصد بالاترين استناد و پاياننامهها با 86/0 درصد كمترين استناد را داشتهاند و بطور متوسط ميزان استناد براي هر پاياننامه 53/90 است. نيم عمر كتاب عربي با 6/27 سال بيشترين ميزان و پاياننامهها با 1/8 سال كمترين نیم عمر را نشان ميدهد، همچنين پوشش زماني منابع مربوط به سالهاي 90-91 با 41/28 درصد بيشتر از كل استنادها ميباشد، كتاب فارسي با 15/77 درصد و پایاننامه لاتین و نشریات عربی با 03/0 درصد به ترتيب از بيشترين و كمترين استناددهی برخوردارند. مجلات هسته براساس قاعده برادفورد شناسايي گرديدهاند و مجلات هسته لاتين شامل Iranian Studies و ZDMG است و پربسامدترين مجلات فارسي شامل مطالعات ملي و بررسيهاي تاريخي ميباشد عنوان كتابي كه بيشتر به آن استناد شده لغتنامه دهخدا و ذبيح الله صفا پربسامدترين مولف در اين تحقيق شناخته شدهاند.
نتيجهگيري: نيم عمر استناد به كتاب عربي و منابع لاتين بيش از ساير منابع مورد استفاده است و از روزآمدي كمتري نسبت به ساير منابع برخوردارند، در توجيه كهنگي منابع ميتوان گفت در علوم انساني قدمت منابع جزء ارزش و اعتبار آثار محسوب ميشود.
واژگان کلیدی : تحليل استنادي، مآخذ پايان نامه ها، ايران شناسي، بنياد ايرانشناسي