مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : صنعتی اصفهان
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما :
اساتید مشاور :
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های ناهید عقیلی ناطق
از عوامل تاثير گذار بر تراكم پذيري خاك¬ها رطوبت و ميزان مواد آلي مي¬باشند. رطوبت به عنوان يكي از فاكتورهاي مهم در تراكم شناخته شده است. اين در حالي است که کنترل اين عامل توسط كشاورزان به راحتي امکان پذير نمي باشد. بنابراين تاثير مواد آلي و نتايج حاصل از آن بر تراكم پذيري قابل توجه است. خصوصيات مكانيكي خاك در تعيين حدود تنش مجاز براي جلوگيري از تراكم خاك مهم مي¬باشند. اين پارامترهاي مهم تنش پيش- تراكمي و شاخص تراکم مي باشند كه اغلب به عنوان معياري براي تراكم پذيري خاك استفاده مي شوند. در اين پژوهش نمونه هاي خاک از لايه سطحي کرت هاي يک طرح کودي دراز-مدت دريک تناوب گندم-ذرت تهيه شد. اثر سه نوع ماده آلي (کود دامي، کمپوست و لجن فاضلاب) با سه ميزان (50 ، 75 و 100 تن در هکتار)، يک ترکيب کود شيميايي (250 کيلوگرم بر هکتار اوره و 250 کيلوگرم بر هکتار فسفات آمونيوم) و تيمار شاهد (بدون هر گونه کود) در دو سطح رطوبت (PL9/0 (1/17 و (PL 1/1( 9/20 درصد بر تنش پيش تراکمي، شاخص تراکم و مقاومت برشي خاک با ترکيب دو طرح فاکتوريل و مقايسه اورتوگونال در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار تعيين گرديد. در اين تحقيق تنش پيش- تراکمي و شاخص تراکم با کمک سه مدل برازش شده بر داده¬هاي لگاريتم تنش – نشست خاک، حاصل ازآزمايش‌ نشست صفحه‌اي (PST) وسه مدل برازش شده بر داده هاي لگاريتم تنش – کرنش حاصل از آزمايش فشاري محصور (CCT) و با کمک برنامه نويسي در نرم افزار متلب با سه روش کاساگراند، انحناء بيشيينه و تقاطع خط فشردگي بکر با محور xها تعيين گرديدند. جهت تعيين پارامتر هاي مقاومت برشي از آزمايش برش مستقيم استفاده گرديد. قبل از انجام آزمايش ها، هر نمونه خاک تحت يک تنش پيش باري به ميزان 100 کيلو پاسکال به مدت 30دقيقه قرار گرفت. مقادير تنش پيش تراکمي در آزمايش PST در روش انحناء بيشينه کمترين و در روش کاساگراند بيشترين مقدار و در آزمايش CCT در روش تقاطع خط فشردگي بکر با محور x ها کمترين و در روش کاساگراند بيشترين مقدار را دارا بودند.در هر دو سطح رطوبتي در تمامي کودهاي آلي با افزايش مقدار کود آلي به مقدار 100و 50 تن در هکتار تنش پيش تراکمي بطور معني داري نسبت به تيمار شاهد در هر دو آزمايش PST وCCT افزايش يافت. نتايج، افزايش 1تا3 و 1 تا 5/3 برابري تنش پيش تراکمي را نسبت به تيمار شاهد به ترتيب در آزمايشPST و CCT نشان داد. شاخص تراکم در رطوبت 9/20 درصد در هر دو آزمايشPST و CCT رابطه افزايشي معني داري با کربن آلي در سطح احتمال 5 درصد داشت , در حالي که در رطوبت 1/17 درصد کربن آلي اثري بر شاخص تراکم نداشت. اثر رطوبت و مقدار کود در آزمايش PST وCCT بر شاخص تراکم معني دار بود در حالي که اثر نوع کود غير معني دار بود. با افزايش مقدار کربن آلي زاويه اصطکاک داخلي در هر دو سطح رطوبتي نسبت به تيمار شاهد افزايش يافت اين در حالي است که مقدار زاويه اصطکاک در رطوبت 9/20 درصد نسبت به رطوبت 1/17 درصد کاهش يافت. با افزايش مقدار کربن آلي چسبندگي در رطوبت 1/17 درصد کاهش يافت در حالي¬که در رطوبت 9/20 درصد افزايش يافت. با افزايش کود شيميايي مقادير تنش پيش تراکمي در هر دو آزمايش و در هر دو سطح رطوبتي کاهش معني داري نسبت به تيمار شاهد نشان ندادند بطور كلي با توجه به افزايش ظرفيت باربري وكا هش حساسيت به تراكم خاك توسط مواد آلي، صرفنظر از نوع آن¬ها مي توان گفت افزودن مواد آلي به خاك به عنوان يك وسيله كاهش دهنده تراكم، تحت عنوان پتانسيل مديريتي براي خاك مطرح مي باشد.