مقطع : دکتری
دانشگاه :
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما :
اساتید مشاور :
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های زهرا سرچهانی
هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی براي بالندگی مدیران مدارس استان فارس بود، براي اجراي پژوهش از رویکرد پژوهش آمیخته (اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی) استفاده شد؛ دادهها در دو مرحله کیفی و کمی جمعآوری گردید، در بخش کیفی پژوهشگر با استفاده از راهبرد نظریه زمینهای یا داده بنیاد به مطالعه مسأله مورد نظر (بالندگی مدیران مدارس)، شناسایی شاخص ها و ارائه الگوی مفهومی پرداخته و در بخش کمی به روش توصیفی _ پیمایشی اعتبار الگوی مفهومی به دستآمده از مرحله کیفی را مورد آزمون قرار داده است. جامعه آماري در بخش کیفی، مدیران مدارس ابتدایی استان فارس با سابقه بیش از ده سال مدیریت بود که تجربه وسیعی از شرکت در برنامه های بالندگی داشتند یا به عبارتی واجد تجارب زیسته ای در این مورد بودند، با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبههایی نیمه ساختار یافته با 21 نفر از مدیران مدارس ابتدایی استان فارس انجام شد، مصاحبه ها رو در رو و عميق بود که با طرح پرسشهاي باز بين 65 تا 75 دقيقه انجام شد؛ شايان ذکر است اشباع نظري مقوله ها در مصاحبه 18 براي پژوهشگر به دست آمد، اما پژوهشگر پس از آن سه مصاحبه تکميلي با مشارکت کنندگان انجام داد، فرايند تمامي مصاحبه ها ضبط و سپس پياده شد. براي به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. تمامي دادهها از طريق فرايند کدگذاري مبتني بر طرح نظامدار نظرية داده بنياد تحلیل شدند. نتايج تحليل دادهها در طي سه مرحله، کدگذاري باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابي حاکي از 16 مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادايمي شامل: شرايط علّي (نیاز به بهبود مستمر، تغییر در دانش و اطلاعات بنیادی، مسائل مالی و رفاهی)، پدیده محوری (برنامه بالندگی مشارکتی)، راهبردها (ایجاد مراکز بالندگی در ادارات آموزش و پرورش، روشهای اجرایی مستقیم و غیرمستقیم)، زمينه (جو باز و حمایتی، فرهنگ مشارکتی، فناوریهای نوین)، شرايط مداخلهگر (قوانین و مقررات تسهیلکننده، شایستگی مدرسان) و پیامدها (بالندگی فردی و حرفهای مدیران، موفقیت تحصیلی دانش آموزان، توسعه مدرسه بهعنوان سازمان یادگیرنده و تربیت شهروند بالنده) تحلیل شد جامعه آماري بخش کمی شامل تمام مدیران مدارس ابتدایی استان فارس بود که در سال تحصیلی 1395-1394 در مدارس ابتدایی این استان در پست مدیریت مدرسه مشغول فعالیت بودند و تعداد آنها (4266 نفر، 2337 نفر مرد و 1929 نفر زن) در سه منطقه آموزشی بود. با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه 353 نفر برآورد شد که به منظور اعتبار بیشتر تعداد 410 پرسشنامه توزیع و جمعآوری و در نهایت 406 پرسشنامه وارد تحلیل گردید. نمونه با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. جهت انتخاب نمونه، کل جامعه آماری به سه خوشه اصلی تقسیم شد، با توجه به حجم کل جامعه آماری (4266) حجم نمونه به تفکیک جنسیت در هرکدام از سه منطقه آموزشی برآورد گردید. سپس در هر خوشه با استفاده از شیوه تصادفی چند منطقه آموزشی انتخاب و از بین آنها نمونه نهایی (185 زن و 225 مرد) انتخاب شد. در بخش کمی، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. براي اطمینان از روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی، صوری و روایی سازه استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برآورد و مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه نهایی در مجموع با تعداد 56 گویه و در قالب طیف پنجدرجهای لیکرت در بین مشارکتکنندگان توزیع شد. با استفاده از نرم افزار Smart-PLS اعتبار مدل اندازه گیری با تحلیل عاملی مرتبه اول مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. در مرحله دوم براي تحلیل دادههاي بخش کمی حاصل از پرسشنامه از روشهای آماري توصیفی از جمله شاخصهای گرایش به مرکز و پراکندگی مانند میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی از جمله آزمون همبستگی پیرسون و براي تائید و آزمون مدل مفهومی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. تحلیل آماري و برازش الگوی مفهومی دادهها به کمک نرمافزارهاي SPSS و Smart-PLS انجام گردید. در ادامه جهت آزمون الگوی مفهومی از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با توجه با شاخصهای نکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بوده، اعتبار آن تایید شده و قابلتعمیم به جامعه آماری میباشد. شرايط علّي (نیاز به بهبود مستمر، تغییر در دانش و اطلاعات بنیادی، مسائل مالی و رفاهی)، عامل ایجاد مقوله محوری ( برنامه بالندگی مشارکتی)، می باشند، پدیده محوری تحت تاثیر راهبردهایی (ایجاد مراکز بالندگی، روشهای اجرایی)که خود از عوامل بستر ساز (جو باز و حمایتی، فرهنگ مشارکتی، فناوریهای نوین) و مداخله گر (قوانین و مقررات تسهیلکننده، شایستگی مدرسان ) تاثیر می پذیرند، منجر به بروز پیامدهای کوتاه مدت (بالندگی فردی و حرفهای مدیران)، میان مدت (موفقیت تحصیلی دانش آموزان، توسعه مدرسه بهعنوان سازمان یادگیرنده) و بلند مدت ( تربیت شهروند بالنده )می شوند.