رابطه بین عوامل رفتاری وساختاری نظام پیشنهادات با جذب مشارکت کارکنان(مورد مطالعه :آموزش و پرورش استان قزوین)

ايجاد انگيزۀ مشاركت درافراد مستلزم اعتقادی است كه افراد درتحقق اهداف سازمان، خود را مؤثر و شریک می¬دانند. طبيعتاً هنرمديريت مشاركتي ايجاد محيط مناسب براي افزايش انگيزة كاركنان وترغيب به مشاركت است تا توانايي¬هاي افراد را در پيشبرد اهداف سازمان به كار اندازد. مديريت مشاركتي يكي از مناسب ترين روش هاي افزايش كارايي واثربخشي است ودراين بین نظام پيشنهادها به عنوان زمینه ساز جريان پرورش استعدادها ومؤثرترين روش حل مسائل سازمان است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه عوامل ساختاری و رفتاری نظام پیشنهادات با جذب مشارکت کارکنان در آموزش وپرورش استان قزوین است .جامعه آماری، کارکنان آموزش وپرورش قزوین به تعداد521 نفروروش نمونه¬ گیري تصادفی ساده ، كه 221 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور دسترسی به اطلاعات لازم براي تحلیل متغیرهای پژوهش ازدو پرسشنامه نظام پیشنهادات؛ و مدیریت مشارکتی محقق ساخته استفاده شد.با استفاده از روش روایی سازه و تحلیل عاملی تأییدی،روایی پرسشنامه ها تأیید شد. برای تعیین قابلیت اعتماد(پایایی) پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب آلفای پرسشنامه مدیریت مشارکتی869/0 و پرسشنامه نظام پیشنهادات 867/0 به دست آمد که نشان از پایایی ابزار سنجش پژوهش است.به منظور تجزیه وتحلیل داده هاازآمار توصیفی واستنباطی استفاده شد. جهت آزمون فرضیه¬های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) و نرم افزار LISREL استفاده گردید.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که:عوامل رفتاری نظام پیشنهادها با ضریب مسیر39/0- و آماره t 60/5-رابطه ای منفی ومعنادار با جذب مشارکت کارکنان دارند؛ همچنین عوامل ساختاری نظام پیشنهادها (به غیر از رسمیت سازمانی ) با ضریب مسیر40/0- و آماره t 31/5- رابطه ای منفی ومعنادار با جذب مشارکت کارکنان دارند.