مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه :
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما :
اساتید مشاور :
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های مصطفی علیمرادی
تلقی کلی هیدگر این است که در متافیزیک غرب پرسش از هستی فراموش شده است و فلاسفه غرب از آناکسیدمندر تا نیچه به جای بررسی هستی، هستنده را پژوهیده¬اند. جهان و اشیاء و موجودات درون آن، برای ایشان موضوع شناخت، و انسان فاعل شناسا به شمار رفته است. به این ترتیب تمایز، یا به عبارت دیگر شکافی عمیق بین جهان به مثابه موضوع شناخت، و انسان به منزله فاعل شناخت به وجود آمده و این به بحران بی¬جهانی و بی¬خانمانی در متافیزیک انجامیده است؛ در این مقاله بر آنیم به بررسی نگاه هیدگر به جهان و انتقاد او از نگاه فلاسفه پیشین به آن بپردازیم.