مقطع : دانشجوی دکتری
دانشگاه : دانشگاه آزاد واحد ساری
تاریخ دفاع : 1403/03/26
اساتید راهنما : دکتر مریم تقوایی یزدی
اساتید مشاور : دکتر سعید صفاریان همدانی
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های فرزاد قلوبی
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ایجاد جامعه کارآفرینانه در نظام آموزشی پایه با رویکرد جامعه شناسانه در ایران انجام شده است. این پژوهش¬ به لحاظ هدف کاربردی با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. جامعة آماری در بخش کیفی شامل اساتید و خبرگان آموزشی و پژوهشی و مدیران متخصص در رابطه با نظام آموزشی‏ پایه و کارآفرینی و در بخش کمی شامل مدیران، معلمان، دبیران و مشاوران بوده است. در بخش کیفی از روش نمونه¬گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری به تعداد 12 نفر و در بخش کمی 384 نفر به روش تصادفی خوشه‏ای چند مرحله‏ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها در بخش کیفی از طریق مبانی نظری و پیشینه پژوهش و مصاحبه¬های نیمه¬ساختاریافته و در بخش کمی از پرسش‏نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان تأیید شد. روایی سازه آن، با بارعاملی بیش از 4/0، میانگین واریانس‏ استخراج ‏شده بالای 5/0 و پایایی هر دو ملاک (آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی) بالای 7/0 محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده¬ها در بخش کيفي از روش تحلیل محتوا و در بخش کمّی از آزمون¬های، کولموگروف-اسمیرنوف، میانگین، تحلیل عاملی تأییدی، رتبه بندی فریدمن، آزمون مطلوبیت، آزمون T-value، ضریب مسیر(VAF) و آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته‎های نشان داد که مدل ایجاد جامعه کارآفرینانه در نظام آموزشی پایه با رویکرد جامعه شناسانه در ایران شامل 3 بعد (عوامل محیطی، نظام آموزش پایه، عوامل فردی) و 9 مولفه بوده است. همچنین یافته‏ها‏ی نشان‌ داد که از دیدگاه خبرگان، بعد عوامل فردی در وضعیت مطلوب و ابعاد عوامل محیطی، نظام آموزش پایه، در وضعیت نسبتاً مطلوب بوده است. نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مدل ارائه شده از برازش قوی و مناسب و پشتوانه نظری محکمی برخوردار است. سیاستگذاران و برنامه‏ریزان و پژوهشگران می‏توانند از طریق ابعاد و مولفه‌های شناسایی شده این مدل، نظام آموزش پایه ارزیابی نمایند و پس از بررسی و شناسایی نقاط قوت ‏و‏ ضعف در جهت بهبود ابعاد و مولفه‌های جامعه کارآفرینانه در نظام آموزش‏پایه برنامه‏ریزی نمایند.