مقطع : دکتری
دانشگاه :
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما : دکتر حامد خانمحمدی
اساتید مشاور :
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های سمیه حاجی حسین عطار
یکی از رایجترین معیارهای سنجش ریسک، انحراف معیار است که یک معیار آماری پراکندگی حول یک سنجه مرکزی است.در ادبیات مالی و حسابداری، ریسک مالی شرکت به عنوان تغییر پذیری مرتبط با سود آوری شرکت ، بازده سهام و جریانات نقدی مورد انتظار ناشی از سرمایه گذاری تعریف می شود (رایت و همکاران، 1996). عمده مطالعات تجربی صورت گرفته در ادبیات پزوهش موید تأثیر مثبت ریسک مالی شرکتها بر افزایش ثروت سهامداران می باشد (جنسن و مکلینگ ، 1976). میزان تغییرات و نوساناتی که یک سرمایهگذار باید بپذیرد کاملاً با آستانه ریسک آنها ارتباط مستقیم دارد. و این موضوع برای سرمایه گذاران، به میزان تحمل اهداف سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. همچنین انتظارات سهامداران از شرکت در قبال سرمایه گذاری شان همواره کسب بازدهی بالا و سود حداکثری می باشد (خان و علی ، 2017).
رویکرد سنتی نظریه پرتفوی به این موضوع پرداخته است که همه سرمایهگذاران باید دارای یک پرتفوی شخصی باشند که منحصربهفرد بوده و متناسب با نیازهای خودشان طراحی شده باشند. براي اكثر مردم مفهوم ريسك عبارت است از عدم قطعيت نتيجه در يك شرايط معين و در زماني خاص. به هر حال ريسك دو مفهوم را همواره با خود يدك مي كشد که آینده و شک است.بنابراين حادثه اي كه مربوط به آينده نباشد و يا در مورد وقوع آن شك نداشته باشيم، ديگر ريسك تلقي نخواهد شد. این در حالی است که گاهی ریسک در قالب
مفهوم یا وضعیتی موجود و مستقل از تفکرات دورنیارزیابان این مفهوم در نظر گرفته می شود ( آون ، 2012). اما در حالت کلی ریسک به عنوان هر چیزی که می تواند بر اهداف مورد انتظار تأثیر داشته باشد،تعریف می شود (هاپکین 2018)
هری مارکوویتز در سال 1952 نظریه پرتفوی مدرن را ارایه نمود و ا این فرض شکل گرفت که سرمایهگذاران بهطور ذاتی ریسکگریز هستند اما مطلوبیت نهایی آنها با هم متفاوت است . پس از ایشان ، محققین زیادی به دنبال اندازه گیری ریسک ها و بررسی رابطه بین اطلاعات حسابداری و بازده سهام شرکت ها و متغیرهای حاکمیت شرکتی با ریسک آمدند و سبب تکامل ادبیات پزوهش در حوزه مالی و ریسک شدند. مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد، زیرا به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسکهای مختلف را شناسایی، ارزیابی و کنترل کنند. همچنین بنظر می رسد که تاکنون پژوهشگران نتوانسته اند به اجماع کلی بر سر تعریفی واحد از مفهوم ریسک دست یابند. و عوامل مختلفی می تواند بر ریسک اثر گذار باشند. بنابر این مفهوم ریسک یک مو ضوع تعریف شده ثابت نیست و پزوهشگران از تعاریف مختلفی برای تفسیر مفهوم آن استفاده می نمایند. برای تببین و توصیف ریسک می توان با استفاده از مجموعه ای از متغیر های اساسی اثرگذار به دامنه ای معقول که به شکل صحیح نشان دهنده ریسک می باشد دست یافت.