مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : دانشگاه تبریز
تاریخ دفاع : 1383/06/29
اساتید راهنما : دکتر امین پاشا اجلالی
اساتید مشاور : دکتر باقر صدری نیا
اساتید داور : دکتر خلیل حدیدی
مشاهده سایر پایان نامه های عبدالله ولی پور
چكيده:
مولوي يكي از شگفتي¬هاي قلمرو فرهنگ و ادب ايران است. نگرش خاص مولوي به جهان درون و بيرون، شيوۀ زيست و تجربههاي روحي منحصر به فرد وي و شور و هيجان روح ناآرام و بي¬قرار او، هنگام سرودن شعر، سبب شده است كه مثنوي شريف او، از آغاز بی¬آغازش تا پايان بي¬پايانش، مشحون به خلاف عادتهايي در كاربردهاي صرفي، نحوي، واژاني، معنايي، آوايي، داستانپردازي و...باشد. مثنوي محصول ذهن رام نشده و وحشي مولاناست و در آفرينش آن هيچ تصنع و تكلف و ملاحظه و قيدي به چشم نمي¬خورد. مولوي حتي در پارهاي موارد ملاحظۀ مخاطبان خود را هم نمي-كند و بي¬پروا، بي¬مهار و طبيعت¬وار همان طور كه چشمهاي از دل زمين مي¬جوشد، سخن مي¬گويد و انديشههاي خود را عرضه مي¬كند. آنچه براي مولوي اهميت دارد بيان معني موجود در ذهن اوست كه بر زمينه عاطفي ناشي از وضع و موقعيتي خاص پديد آمده است و او مي¬خواهد آن معني را بطور طبيعي، بي آنكه قيد و بندهاي زبان شاعرانه، پاره پارهاش كند و دچار تغيير و اعوجاج سازد و آن را از زمينۀ طبيعي عاطفيش جدا كند. صورت محسوس و عيني ببخشد. بسياري از خلاف قاعدههاي دستوري و نابساماني¬هاي نحوي شعر مولوي بهآساني قابل اصلاح است و او با اندكي تأمل مي¬توانست آنها را رفع كند، اگر چنين نكرده است بدان علت است كه، حسني كه در معني¬گزاري طبيعي و جريان زايش طبيعي شعر مي¬بيند بيشاز عيب¬هاي زباني مترتب بر آن مي¬پندارد. هيچ كس چون مولويعشق را اين همه شورانگيز تجربه نكرده است. اين تجربههاي روحي او را در حالتي از بي خودي و نامتناهی فرومي¬برد كه زبان از سلطه اختيار او خارج مي¬شود و او نيز به نوبۀ خود از اقتدار زبان رها مي¬گردد. در اين حال او عملا در شرايطي چون شرايط الهام قرار مي¬گيرد. سخن مي¬گويد بي آن¬كه به اراده، سخن گفته باشد. نگارنده با انتخاب موضوع « هنجارشكني در مثنوي معنوی » شروع به تحقيق و پژوهش در مثنوي معنوي كرده و با خواندن و تأمل در كل مثنوي، به دقت به جستجوي موارد هنجارشكني شده و عوامل آنهاپرداخته است. در اين رساله سعي شده است تمام موارد هنجارشكني استخراج شود. سپس به بررسي و تحليل يافتهها پرداخته شده تا عوامل اين نوع هنجارشكني¬هاي زباني آشكار گردد و جنبۀ هنري تمام موارد خلاف انتظار را بررسي كردهايم تا معلوم شود كه ايننوع هنجارشكني¬ها و خلاف انتظارهاي زباني – علي¬رغم زبان¬ عامه- شعر استادان را نه تنها خراب و تباه نمي¬كند، بلكه به شعر آنها جنبۀ بديعي و هنري مي¬دهد و شعر آنها را جاودانه مي¬گرداند، چه به قول خود مولوي «كاملي گر خاك گيرد زر شود» .