بررسی رابطه بین جهانی شدن و رشد اقتصادی (مطالعه موردی: برخی از کشور های در حال توسعه)

چکیده: جهانی‌شدن به‌عنوان فرآیند و تحولی محسوب می‌شود که مرزهای سیاسی و اقتصادی را کم‌رنگ می‌سازد و با گسترش آن در سطح جوامع مختلف، این مرزها را از بین می‌برد. علاوه بر این، از جهانی‌شدن به یک پدیده‌ی چندبعدی نیز یاد می‌کنند که آثار و نتایج آن قابل تسری به فعالیت‌های مختلفی ازجمله فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، حقوقی و ... است. می‌توان اذعان داشت که اقتصاد در جهان امروز بیشترین نقش را در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا می‌کند و به‌عبارت‌دیگر، اقتصاد تنظیم‌کننده کلیه رفتارها و چالش‌هایی است که در روابط میان جوامع و دولت‌ها رخ می‌دهد. جهانی‌شدن از مقوله‌هایی است که توجه تعداد زیادی از دانشمندان عصر حاضر را به خود جلب نموده است و در عرصه اقتصاد وجود سازمان¬های بین¬المللی قوی نظیر بانک جهانی، صندوق بیـن¬المللی پول و سازمان تجارت جهانی که اقتصاد¬دانان آن را سازمان ملل اقتصادی نام نهاده¬اند؛ بر این باورند که جهانی‌شدن اقتصاد واقعیتی انکارناپذیر است که اگر هر کشور و حتی منطقه¬ای در هر کشور نتواند خود را با آن منطبق کند؛ عاقبت دچار خسران می¬شود. ازآنجاکه بر اساس مطالعات انجام‌گرفته، جهانی‌شدن و تجارت آزاد احتمالاً رشد و توسعه اقتصادی را در پی دارد؛ ازاین‌رو هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر جهانی‌شدن بر رشد اقتصادی در برخی از کشورهای منتخب درحال‌توسعه طی دوره زمانی 2010-1999 به روش اثرات ثابت بود. نتایج به‌طورکلی بیان¬گر اثر مثبت شاخص جهانی‌شدن KOF بر رشد اقتصادی در کشورهای موردمطالعه، طی دوره موردبررسی بود و شاخص‌های مختلفی همچون توسعه نیروی انسانی، اثر اندازه دولت بر رشد اقتصادی و همچنین فناوری اطلاعات و بهره‌مندی از تکنولوژی بر این امر تأثیرگذار هستند که در این خصوص پیشنهاد می‌گردد بخش خصوصی به‌عنوان موتور محرک اقتصادی در بخش‌های گوناگون وارد شود و دولت‌ها زمینه‌ی مساعد برای فعالیت این بخش را فراهم آورند. همچنین به‌کارگیری نیروی انسانی متخصص درروند تولید، باعث افزایش ظرفیت و کیفیت‌بخشی آن می گردد و به‌تبع، رشد اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.