مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : آزاد اسلامی واحد رشت
تاریخ دفاع : 1390/11/20
اساتید راهنما : عباس خائفی
اساتید مشاور : علی تسلیمی
اساتید داور : رضا چراغی
مشاهده سایر پایان نامه های سهیلا مبارکی
روایت شناسی گونه ای از ساختارگرایی ادبی است و هدفش کشف الگوی جامع روایت است که تمامی روشهای ممکن روایت داستانها و تولید معنا را در بر می گیرد. نظریه ژنت درباره روایت شامل نظم، تداوم، بسامد و کانونی سازی است. سوال در این پایان نامه این است که چرا نظریه روایت ژنت بیش از نظریات دیگر روایت در رمانهای امروز به کار برده می شود؟ و رمان دل دلدادگی مندنی پور را چگونه می توان بر اساس نظریه ژنت مورد بررسی قرار داد؟ ساختارگرایی ادبی و روایت شناسی ساختارگرا از مقوله های نقد ادبی محسوب می شود. شواهد حاکی از آن است که به این نظریه ادبی در ایران تا حدودی پرداخته شده است و درباره این مبحث منابع اندکی از نویسندگان و نظریه پردازان زبان فارسی وجود دارد. بر این اساس در آغاز این تحقیق فرضیه های زیر مطرح شد که: 1- نظریه روایت ژنت زیر شاخه ای مهم و کاربردی از نقد ادبی است. 2- در داستان دل دلدادگی توالی و ترتیب زمانی رعایت نمی شود. 3- در داستان حاضر روایتها گاهی کوتاهتر و گاهی بلندتر از وقایع بیرونی است. 4- در این داستان گاهی برخی از حوادث خوشایند و ناخوشایند در ذهن شخصیتها تکرار می شود. 5- در این داستان کانونی سازی بیشتر جنبه درونی دارد. سپس بعد از تبیین مفهوم ساختارگرایی، روایت شناسی و نظریه ژنت درباره روایت، به سبک نویسندگی شهریار مندنی پور و دل دلدادگی از دیدگاه ژنت پرداخته شده و نتیجه آن نشان داده است که در نظم و توالی در دل دلدادگی، رمان در کل دارای زمان حال و زمان پریشی گذشته نگر است.در تداوم در دل دلدادگی، رمان شامل مکث، صحنه و نمونه هایی از تلخیص و حذف می باشد. وجه غالب بسامدهای دل دلدادگی نقل منفرد معمول است. مندنی پور از نقل مکرر و بازگو نیز برای بیان وقایع استفاده می کند. کانونی سازی در این رمان بیشتر جنبه درونی و روانشناختی دارد.
کلید واژه ها: روایت، ژنت، دل دلدادگی، شهریار مندنی پور.