مقطع : دکتری
دانشگاه : دانشگاه فردوسی مشهد
تاریخ دفاع : 1392/09/13
اساتید راهنما : دکتر محمود فتوحی رودمعجنی
اساتید مشاور : دکتر ابوالقاسم قوام
اساتید داور : دکتر فرزان سجودی
مشاهده سایر پایان نامه های زهره هاشمی
چكيده رساله/پايان نامه : از آنجا که عشق مفهومی انتزاعی بوده از این رو عرفا برای توصیفآن، از عناصر حسی و ملموس بهره برده‌ و برای بیان آن از زبان استعاری استفاده کرده‌اند. اگرچه «عشق» در همة دوره‌ها مورد توجّه بوده امّا، قرن ششم و هفتم به لحاظ اهمّیّت و اعتبارِ آثاری که دربارة «عشق» نوشته شده، برجستگی بیشتری دارد.این آثار عبارتند از: سوانح احمدغزّالی؛ تمهیدات(تمهید اصل سادس)عین‌القضات همدانی؛ لوایح حمیدالدّین ناگوری؛ عبهر العاشقینِ روزبهان بقلی و لمعاتِ فخرالدّین عراقی. همة آثار فوق، به لحاظ زبانی، بیشتر شاعرانه و استعاری‌ بوده و از حیث معنا، در مقایسه با درسنامه‌های روشمند عرفانی، مبهم و پیچیده‌اند. در هر یک از این آثار نویسندگان، با توجه به فرهنگ و ایدئولوژی‌های حاکم، دریافتی خاص از عشق داشته‌‌اند. همچنین این متون، اگرچه به لحاظ صوری، پراکنده و مشّوش به نظر می‌رسند امّا در باطن، دارای بنیانی همبسته‌اند که حاصل شبکه‌های استعاری شکل گرفته بر پایةیکیا چند استعارة اصلیِ مشترک یا فردی در آنهاست. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان‌دهندة چند نگاشت اصلی عشق انسان است، عشق قدرتمند است و عشق راه است در پنج متن مورد بررسی می‌باشد. این نگاشت‌ها در پیوندیا شبکه‌ای از کلان استعاره‌های عشق پدیده‌ای الهی است، عشق یگانه است، عشق بالا است، عشق الهی مقصد است، عشق زیبا است و مانند اینها بوده است. نگارنده در نهایت به این نکته رسیده که استعاره‌سازی عشق در این آثار در واقع نشان دهندة این همانی میان عشق و خدا و سه نگاشت استعاری عشق خدا است، خدا معشوق است، خدا عشق است، می‌باشد.