سابقه و هدف: تاکنون عوامل بسياری در ارتباط با شروع و گسترش بيماری سارکوييدوز مطرح شدهاند، اما اخيراً شواهدی مبنی بر وجود رابطه اين بيماری با لشمانيا مطرح و گزارش شده است. مواد و روشها: اين مطالعه يک مطالعه مقطعی بوده که به منظور جداسازی گونههای شايع لشمانيا از بافت پوستی بيماران مبتلا به گرانولوم سارکوييدی طراحی شده است. بدين منظور، 25 بلوک پارافينه از بيوپسی پوست بيمارانی که قبلاً تشخيص گرانولوم سارکوييدی برای آنها گذاشته شده بود، جمعآوری شده و مجدداً توسط يک پاتولوژيست بازخوانی و بررسی شدند. با استفاده از روشهای تشخيصی متعارف ورنگآميزيهای اختصاصی هيچ گونه عامل عفونی مشخصی در اين نمونهها يافت نشد. سپس به دنبال جداسازی DNA و با استفاده از روش PCR نمونهها از جهت وجود kDNA اختصاصی لشمانيا مورد بررسی قرار گرفتند. در اين بررسی تکثير يافتن قطعات bp620 نشانگر وجود لشمانيا ماژور و وقطعات bp830 حاکی از وجود لشمانيا تروپيکا بودند. يافتهها: پس از انجام آزمايش در 8 مورد (32%) از نمونهها، نتايج مطابق با باند رفرانس لشمانيا ماژور بود، درحالی که هيچکدام از نمونهها مطابقتی با لشمانيا تروپيکا نداشتند. سن و جنس ارتباطی با وجود مثبت انگل در نمونهها نداشت (4/0p<) نتيجهگيری: به نظر میرسد که وجود انگل لشمانيا در مبتلايان به گرانولوم سارکوييدی شايع باشد. لذا توصيه میشود که در تمامی ضايعات بالينی مشابه با سارکوييدوز و ضايعاتی با هيستوپاتولوژی سارکوييدال گرانولوما، تست PCR برای DNA اختصاصی لشمانيا روی نمونههای بيوپسی انجام گيرد.
کلید واژگان :لشمانيوز جلدی، لشمانيا L Major، واکنش زنجيرهای پليمراز، گرانولومای سارکوييدی، سارکوييدوز،
ارزش ریالی : 1200000 ریال
با پرداخت الکترونیک