در اين مقاله تلاش بر ارائه روشی مبتنی بر چهارچوب الگوريتم سه مرحلهای حلّ مسئله است تا بتواند، ابتدا اندازه-گيری بهره وری دانشکاران را در سطوح گوناگون سازمان براساس مدل کلاسيک خروجی به ورودی و مدل ويژه «دابليو.سی.اِم.» (خواستن، توانستن و امکان داشتن) نمايش دهد(تعيين وضع موجود)، دوم اينکه علّتهای ايجاد وضع موجود را براساس مدل ويژه ارائه شده شناسايی نموده و بر اساس روشهای تصميمگيری مناسب اولويّتبندی شوند. و بااستفاده از تحليلهای ديناميکی ميزان تأثيرشان بر بهرهوری دانشکاران مشخص شود (تعيين علتها)، در پايان بهرهوری دانشکاران را در دوره زمانی يکساله مبتنی بر تکنيکهای سریهای زمانی پيشبينی نموده و با توجّه به شرايط، از ميان گزينههای گوناگون بهترين گزينه را به عنوان راهکار برای بهبود بهرهوری دانشکاران ارائه دهد (ارائه راهکار). روش ياد شده در شرکت ايرانی آزمون شدهاست و مبتنی بر رويکرد اعتبارسنجی ساختاری اعتبارسنجی میشود.
کلید واژگان :كار دانشي، دانش كار، بهره وري، اندازه گيري، سري هاي زماني، مديريّت دانش، منابع انساني،
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک