ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ ...
ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ ...
ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺸﻒ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﺵ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ :
ﺍﺻﻞ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﯼ ﭘﺎﻭﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﯿﺸﺘﯿﻦ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ .
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ , ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ . ﻫﻤﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ؛ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﯼ :
*ﺳﻄﺢ ﺍﻧﺮﮊﯼ
*ﭼﺮﺧﺶ
*ﻣﺪﺍﺭ
ﮐﻪ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ , ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ .
@Drkhodaeei
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ .
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:
ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .
ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ " ﺍﺭﯾﮏ ...."
ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ 23 ﺑﺎﺷﺪ .
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ , ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ , ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷﺪ .
ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ , ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ , ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ . ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ 26 ﺑﻮﺩﻩ , ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ , ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ , ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ .
ﻭ ﺍﻣﺎ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮﯼ :
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ , ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ , ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ , ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻢ ...
ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ....
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ .
ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ , ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ .
ﻏﻢ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﻫﺸﯿﺎﺭﺗﺮ ﮐﻨﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ، ﺁﮔﺎﻩ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ . ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﻨﺪ .
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺭﻧﺞ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﮑﻨﯿﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﺑﯿﺪ ... ﭼﻮﻥ ﺭﻧﺞ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﺗﺮ ﺷﺪﻥ . ( ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻮﺩﺍ ) .
ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮﻡ :
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ , ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯾﺪ , ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﯾﺪ؛
ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮ , ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻳﺪ .
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ . ﭼﻮﻥ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ .
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﮔﯿﺮﯾﺪ .
ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﮕﺬﺭﯾﻢ .
ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ .
ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ .
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .
( ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﻮﻟﻮﮔﺮﺍﻓﯿﮏ ﺑﺎ ﺗﻠﺨﯿﺺ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺗﺼﺮﻑ ﺍﻧﺸﺎﺋﯽ )اثر مايكل تالبوت.
» مشاهده ادامه مطلب
چرا ایرانیها اهل مطالعه نیستند؟
چرا ایرانیها اهل مطالعه نیستند؟
رفیع افتخار درباره چرایی کمرغبتی مردم به مطالعه، بورس نبودن این پدیده در ایران را مطرح کرد.
این نویسنده به ایسنا گفت: این سؤال که چرا مردم ما نسبت به مطالعه کمرغبت هستند سؤال دردناکی است و من با شنیدن آن به یاد مرحوم آذریزدی افتادم که همیشه با حسرت میگفت دلم میخواست نوجوانیام را در خیابانها در حال خواندن کتاب میدیدم.
او افزود: بعضیها این مشکل را مربوط به معیشت و وضعیت نابسامان اقتصادی میبینند. البته شرایط اقتصادی را میتوان در این زمینه دخیل دانست، اما مگر مردم کشورهای دیگر با شرایط به مراتب بدتر به کتاب و مطالعه پشت کردهاند؟ و مگر آنهایی که پولدارند همیشه کتاب میخوانند و برای کتاب سر و دست میشکنند؟
افتخار در ادامه بیان کرد: منظور این است که در موضوع مطالعه اوضاع اقتصادی شرط لازم است ولی کافی نیست. امروزه در خیلی جاها مثل مترو و اتوبوس از پیر و جوان آدمهایی را میبینیم که مشغول تق تق کوبیدن روی دکمههای موبایل و سرگرم شدن با انواع و اقسام بازیهای کامپیوتری هستند. هزینههای همین کارها را حساب کنید سر به آسمان میزند. آنان حاضر به پرداخت اینگونه هزینهها و تلف کردن عمر و وقتشان هستند، اما حاضر به خرید یک کتاب و خواندن آن نیستند.
این نویسنده همچنین گفت: برخی مشکل کمبود مطالعه را در آموزش و پرورش و تعداد کم کتابخانهها میبینند. البته فرهنگسازی مهم است و ساختار آموزشی و پرورشی کشور نیازمند تغییراتی است، اما مگر ما هم در این سیستم درس نخواندهایم، مگر مدرسههای ما کتابخانه داشت؟ خودمان دنبال کتابها میرفتیم.
او تأکید کرد: به نظر میرسد نبود توجه و علاقه به فرهنگ مکتوب و کتابخانهیی در جامعه ما ریشهای تاریخی دارد؛ به عبارت دیگر در شرایطی که چیزی مثل فوتبال در خون ماست، چیزی مثل کتاب در خون ما نیست.
رفیع افتخار همچنین گفت: آقایی را میشناسم که دکترایش را در کانادا گذرانده. اصلا خود و خانوادهاش به ادبیات علاقه ندارند. برایم تعریف میکرد در سرمای منفی 20 از ساعت 5 صبح رفته است توی صف خرید کتاب «هری پاتر» تا «هری پاتر» به مبلغ 36 دلار را برای دخترش بگیرد. حالا سالهاست که آنها برگشتهاند ایران و به قول خودش از آن زمان یک کتاب هم نخواندهاند، به عبارتی موضوع این است: کتاب روی بورس نیست؛ همین!
» مشاهده ادامه مطلبکنفرانس ملی کارآفرینی و کسب و کارهای دانش بنیان
اهداف کنفرانس
بسترسازی تبیین و نقش زمینه های کارآفرینی، ارزش آفرینی، و خلق ثروت (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی) برای جامعه و مردم در راستای توسعه پایدار - بسترسازی تجاری کردن دستاوردهای علمی و تجربی دانشمندان و خبرگان در زمینه های مختلف دانش و فناوری - بسترسازی معرفی و تبیین اهداف و وظایف مراکز سه گانه کارآفرینی، رشد واحدهای فناوری دانش بنیان، و ارتباط بین دانشگاه و صنعت (جامعه) در راستای توسعه پایدار - معرفی و تبیین دانشگاه های نسل سوم (کارآفرین).
» مشاهده ادامه مطلب
سرقت علمی - ادبی
1-آشنايي با مفهوم سرقت علمی- ادبی (Plagiarism) و اهميت آن
1- 1- سرقت علمی- ادبی چيست ؟
سرقت علمی- ادبی استفاده از ايده ها و عبارات ديگران، به عنوان ايده و عبارات خويش و در واقع نوعي دستبرد فکري يا ايده دزدی است. سرقت علمی- ادبی مي تواند شامل طيف وسيعي از دستبردهای آگاهانه تا کپي کردن اتفاقي مطالب دیگران باشد. پس ضروری است پژوهشگران، آگاهي لازم جهت اجتناب از آن را داشته باشند. با اينکه سرقت علمی- ادبی سابقه تاريخي دارد، در سالهاي اخير به علت به وجود آمدن شکلهای مختلف تکنولوژي اطلاعات ، اين موضوع مجدداً مورد بحث قرار گرفته است.
2-1- چرا نیازمند شناخت سرقت علمی- ادبی هستیم؟
به عنوان عضوي از جامعه علمي، از ما انتظار مي رود مسائل اخلاقي را در اين جامعه رعايت کنيم که يکي از آنها، ذکر ايده ها، عبارات و مفاهيمي است که آگاهانه از ديگران وام گرفته ايم. واضح است که شما بدون وام گرفتن از عبارات و يا ايده هاي ديگران نمي توانيد متن علمي بنويسيد ولي مهم است که بدانيد چقدر از متون قديمي يا جديد استفاده کرده ايد .
بخشي از اين مهم با "شناخت منابع" انجام مي شود که مي تواند به شکل نقل قول در متن ، پاورقي يا نوشته هاي پاياني باشد و عامل افتراق متون علمي از ساير متون است و در واقع به عنوان بخشي از قدرت تحقيقات علمي محسوب می گردد .
3-1 - چرا سرقت علمي- ادبي غير اخلاقي است ؟
سرقت علمی- ادبی، حداقل به 3 دلیلي که در پي آمده، غير اخلاقي است:
- نوعي دستبرد است، چرا که شما ايده ها و عبارات ديگران را که بخشي از دارايي عقلاني آنهاست مي دزديد و به اسم خودتان عرضه مي کنيد .
- زيرا فردی که اقدام به سرقت علمی- ادبی می نماید از اين عمل خویش سود مي برد.
- مدرک تحصيلي، نشاني از توانايي و دانش صاحب آن است، اگر فرد با تکيه به اين مدرک و بدون احراز شرايط واقعي علمي در جايي استخدام شود، مي تواند براي ديگران خطرناک باشد.
شکي نيست که بعضي دانشجويان از دسترنج علمي ديگران استفاده مي کنند تا براي خودشان اعتبار بيافرينند ولي اغلب اين سرقت هاي علمی- ادبی اتفاقي است و اگر دانشجويان بيشتر مراقب نوشته ها و تحقيقات خود باشند قابل پيشگيري است .
مطالب ارائه شده عينا برگرفته از سايت به آدرس زير مي باشد:
http://med.sums.ac.ir/deputies/research/researchp/plagiarism
براي دريافت سايت اصلي (به زبان انگليسي) به سايت به آدرس زير مراجعه کنيد:
http://www.lc.unsw.edu.au/plagiarism/index.html
» مشاهده ادامه مطلب