آدرس وبلاگ: elmafarin20.blogfa.com dokhtarroyayi.blogfa.com

فرشته فردید فرشته فردید
1394/12/04 20:56:50
حرفهای کهنه

تا به حال شده است که با یک پرسش نا مربوط از دهان یک آشنای دورو یا حتی نزدیک .... انقدر غمگین شوی که نتوانی تا چند دقیقه خودت را جمع و جور کنی ....
راستی چرا مردم از هم این همه سئوال می پرسند....
 
چرا مثلا می پرسند :روی صورتت جوش در آورده ای؟...
چرا این همه لاغر شده ای؟
رنگت چرا این همه پریده ؟؟؟
 
اینها سئوال های تلخ خالی کننده ای هستند.....
و بدتر از این ها اینکه بپرسی
فلانی کجاست؟ چند تا بچه داری؟چرا بچه دار نشدی؟ چرا بچه ات اینهمه چاق است؟ چرا خانه ات این همه قدیمی است...خانه ی قدیمت بهتر نبود؟
 
چرا سئوال هایی می کنیم از یکدیگر که ممکن است هم را مجروح کنیم ...
 
چرا از هم نمی پرسیم که این روسری چه قدر به تو می آید از کجا خریدی اش....
یا چرا به هم نمی گوییم چه قدر چشمانت برق می زند..
چه قدر این رنگ مو به تو می آید ..
چه قدر در کنارت از گذشته آرام ترم....
چه قدر دلتنگ بوده ام و چه خوب که بعد از این همه وقت دوباره دیدمت....
 
به موهای سفیدی که از حاشیه روسری دوستمان بیرون آمده چه کار داریم...
اگر بخواهد خودش درباره اش با ما حرف می زند..... ..به لکی که پیشانی اش بر داشته...
به لایه های چربی ای که ممکن است بر بدنش افزوده شده باشد....
یا به چین و چروک های صورتش....
 
این عبارت، چه قدر عبارت بی رحمانه ایست و بی رحمانه تر اینکه از زبان یک دوست شنیده شود:
چه قدر خراب شده ای.....
خراب شده ای یعنی چه...
یعنی اتفاقی ناگوار یا خستگی هایی بیشمار بر پشت و شانه های دوستمان ,آشنایمان یا عزیزمان وارد آمده است و حالا که ما بعد مدت ها او را دیده ایم با گفتن این عبارت باید حتما به او بفهمانیم که تو خراب شده ای و من این را از پوستت... از صورتت...از لاغری ات و از گود پای چشمانت فهمیده ام.... و من پتک محکم تری بر سرت فرو خواهم آورد تا تو خراب تر ازین که هستی شوی...
 
اصلا چرا از هم سئوال می کنیم.... چرا می پرسیم : این مدت که نبودی کجا بودی؟
 
یا چرا با طعنه می گوییم این همه مدت با کی بودی که یاد ما نمی کردی....
 
چرا کلمات و جملاتمان را نمی سنجیم... ممکن است واقعا کسی با یک جمله ی ساده ی ما زخمی تر از آنچه هست شود.....
 
اصلا به ما چه مربوط که دوستمان چرا ماشینش را فروخته... چرا بچه هایش را به فلان مدرسه گذاشته.... چرا خانه اش را عوض کرده.... چرا از کارش بیرون آمده است؟...
 
مگر نه اینکه اگرخودش بخواهد به ما خواهد گفت... کمی درنگ کنیم در ابتدای دیدارها و هم دیگر را با سئوالهای عجولانه نیازاریم.....
 
بگذاریم دوستمان نفسی تازه کند....
بگذاریم آشنایمان در کنارمان یک فنجان چای بنوشد بدون نگرانی...بدون دلهره... بدون اندوه.....
او را به یاد لکه های صورتش...
کج بودن قدم هایش ....
و خالی های اطرافش نیاندازیم....
 
قطعا چیزهایی از زندگی اش کاسته شده است که حالا سعی می کند با ارتباط...با سلام های دوباره آنها را التیام دهد.....
 
از کسی سراغ کسی از متعلقات غایبش را نپرسیم...
اگر باشد...
اگر هنوز در محدوده ی زندگی اش حاضر باشد...خودش یا نامش به میان خواهد آمد ....
کمی صبور باشیم....کمی صبور باشیم در ابتدای دیدارها و هم دیگر را با سئوالهای تاریک و غمگین کننده نیازاریم....

می پسندم (18) دیدگاه (1) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فرشته فردید فرشته فردید
1394/07/03 10:50:13
بی کفایتی تا جنون

و باز هم سقوط و نفرت و ننگ

آل سغوط جنایت تا کی؟؟؟

حیف خانه خدا در تووو!

ننگ باد بر دوستی خاله خرسه ها

مرگ سعادت میخواهد از جنس خدا 

(شهادت مظلومانه جمع کثیری از مسلمانان جهان را در حادثه منا به همه پژوهشگران عزیز تسلیت میگم)

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

صلوااات 

الهّم صلی علی محّمد و آله محمد 

 

می پسندم (8) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فرشته فردید فرشته فردید
1394/06/27 12:15:42
تلنگر

شلوار لــــــی را برایمان فرستادند..
اول زیاد هم بــــد نبود!!!
بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا!!!
پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد!!!
و...
دخترانه اش از پایین!!!
چادر شــد...
مانتو های بلند...
مانتو ها ذره ذره آب رفت!!!
حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوز نامید!!!
چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنــــــل شده!!!
یا آنقــــــدر نازک که...
بودنش طعنه ایست به نبودنش!!!
حالا که دیگر شلـــــوار جایش را به ساپـــورت داده!!!
روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته!!!

مانده ام فردا فرزندان این نســــــل هنوز هم...
"مـــــــــــــــــادر" را...
اسوه پاکی...
و...
"پــــــــــــــــــــدر" را...
مظهر مردانگی میدانند!!!

کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند...
و...
زنان شوکت زن بودنشان را...
کاش مردان همیشه مرد باشند...
و...
زنان همیشه زن...
آنگاه... نه روز "زن " داریم!!! و نه...روز "مرد "!!!بلکه هر روز...روز " انسانیت "
در تعجبم؟ !!!!!!!! 
از مردی که از ترس خط و خش ؛ 
ماشینش را چادر میپوشاند اما دختر و همسرشو رهامیکند

 

(فردید)

می پسندم (11) دیدگاه (1) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فرشته فردید فرشته فردید
1394/02/15 21:13:05
کنفرانس بین المللی

کنفرانس بین المللی مدیریت - فنی و مهندسی 1394

 

آدرس سایت:

http://www.emapplied.ir/fa/poster.php

 

می پسندم (6) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فرشته فردید فرشته فردید
1394/02/03 12:33:08
آرامش دریا....

 

فقط  چند لحظه آرامش...( به ادامه مطلب بروید و اگر خوشتون اومد لایک کنید)

برف و باران 10 عکس های متحرک از بارش برف و باران

 

 

 

 

 
 
 

 

می پسندم (42) دیدگاه (25) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فرشته فردید فرشته فردید
1394/01/31 21:29:49
محورهای جلسه نخبگان و استعداد درخشان چهرهای برتر در استان کرمان با حضور دکتر زارع 94/1/29

میزان 13 % بودجه اختصاصی به باشگاه پژوهشگران کرمان اختصاص داده شده است. 

احمد زوعیر برنده صلح نوبل علمی در جهان است.

تعداد مقالات در مجلات SCOPUS :  شیمی  16/26  و  مهندسی  15/27 است. 

تیم خورشیدی ایران مقام سوم جهان را در سال 2014 بنام خود ثبت کرده است.

پربیننده ترین مقاله در سال 2013 (اشپرینگر) توسط جوان کرمانی به ثبت رسیده است.این مقاله مقام سوم را بدست آورده است.

حضور فعال ایرانیان در همایش بین المللی بالی-اندونزی در سال 2014 میلادی

*تعداد اعضا باشگاه پژوهشگران جوان و نخبه ایران :

{329} زن

{554} مرد

{883} جمع کل

می پسندم (14) دیدگاه (3) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فرشته فردید فرشته فردید
1394/01/22 14:45:47
دانستنی جالب...

ـ جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود. 

ـ اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است. 

ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
 
ـ ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد. 

ـ ظروف پلاستیکی تقریباً ۵۰۰۰۰سال در برابر تجزیه مقاومند. 

ـ تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است.surprise

می پسندم (24) دیدگاه (5) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی