اسرائیل کی ازمیان میرود؟
بنام خدا
اخیرا در باره نابودی اسرائیل مقالاتی وکتابهائی منتشر شده است و بین حداقل 5 تا 25 سال پیش بینی کرده اند ودر روز قدس برخی بیلبوردها آنرا نمایش میدادند. اینکه این محاسبات تا چه حدی درست باشد بنده فرض را بر صحت این پیشگوئی ها میگذارم ومطلب خودم را می نویسم .
هر پروژه ای زمان بندی دارد زمانیکه استعمارگران برنامه خودرا می نوشتند برای پایان آن نیز زمان قرار دادند . در پروژه ایجاداسرائیل نیز برندگان جنگ جهانی برای غارت منابع خاورمیانه یک برنامه ای را تنظیم نمودند که درزمان پایان منافعشان با انتقال ماموران خود از اسرائیل به آمریکا واروپا سرزمینی سوخته همراه با یهودیانی سرگردان تحویل ملتهای منطقه بدهند.
آنان میتوانند زمینه پایانی برنامه خودرا ازطریق رسانه ها درمیان مردم جا بیاندازندو خود مسیر سقوط را با کارگردانی خود پیش برند.امروز شاهد سقوط داعش در سرزمین سوریه هستیم وخبرها حاکی است که رهبران داعش با هواپیما به جای دیگر ازجمله افغانستان منتقل میشوند.اما آنچه برای ملت سوریه ماند سرزمینی سوخته است .قبلا در لیبی وعراق ویمن واینک سوریه و در مورد اسرائیل و فلسطین نیز چنین خواهد بود.
پرسش مهم اینستکه آیا ما ناآگاهانه خود درمسیر اقدامات قدرت های جهانی نیستیم؟ وآنانرا یاری نمی کنیم؟ ممکن است بهنگام فرار سردمداران صهیونیست کلیه سلاح های مخوف نیزخارج گردد ویا آنها را برسر مردم منطقه خالی وبگریزند؟
آیا بجای نگاه به روز نابودی اسرائیل بهتر نیست به ساختار کشورمان بیاندیشیم ؟ کشوری آباد ونمونه در منطقه ویا سرزمینی سوخته را تحویل بگیریم؟
مباحثات را خاتمه دهید تکلیف مردم مشخص است؟
بنام خدا
کشتی سیاست ایران بدل به طنابی شده که برخی یک طرف آنرا گرفته وبقیه طرف دیگر طناب را ومدام آنرا بسوی خود می کشند . اخیرا مباحث گوناگونی پس از انتخابات ازسوی بزرگان مطرح گردیده که تنها اثرآن ازبین رفتن انرژی های مردم است .ازجمله این اختلافات بحث درباره مشروعیت ومقبولیت حاکم اسلامی است . اگر در گذشته اختلاف میان تعهد وتخصص حل شده بود این هم میتواند حل شود .درست مانند اینکه اول مرغ بود یا تخم مرغ وبلاتکلیفی کسانیکه باید جواب دهند. سخنانی ازسوی رئیس جمهور در باره ارزش رای مردم مطرح شد وبرخی از بزرگان موضع گرفتند که این امر نمیتواند مشروعیت به حاکم اسلامی بدهد . بنده عرض میکنم که اولا اینگونه اختلافات باید در محیط دانشگاه وحوزه بررسی شود نه درمیان مردم عادی ثانیا الان قانون اساسی کشور پاسخ اینگونه سوالات را داده است . اگر در انتخابات دو چهره روحانی از حوزه یکی برگزیده شده است این بمعنای گزینش شیوه اندیشه آن منتخب است ودیگری مقبول نیافتاده است .مهم نیست که اندیشه کدامیک به حقیقت نزدیکتر است .دو اندیشه در باره شیوه حکومت در حوزه ها رائج است وهریک طرفدارانی دارد برخی از رهبران روحانی یک طرف را برگزیده اند وبرخی دیگر طرف دیگررا .اینک ملت ما با اکثریت قاطع یکی از آن دودیدگاه را انتخاب نموده است . با این اقدام دیگر جای بحثی نمیماند .اینگونه مباحث اولا باید در جوزه ها مطرح شود وثانیا تا پیش از انتخابات تا مردم تصمیم بگیرند .پس از تصمیم ملت دیگر مباحثات خاتمه می یاید و تکلیف مردم مشخص میگردد
برجام مولود مشروعی است اشکال جای دیگری است؟!
بنام خدا
اخیرا سنای آمریکا تحریمات موشکی ایران را تمدید نموده واحتمالا موارد تحریم را گسترش داده است. بدنبال این امر برخی رسانه ها ومسوولان خارج ازگود تیغ انتقادرا متوجه برجام وقصور دولت منتخب مردم نموده اند.گرچه این انتقادها بی ریشه است معذلک برای یادآوری گذشته اندکی به گذشته برگردیم.
در دولت پایداری تحریمات سازمان ملل پی درپی برایران وارد میشد دلایل عمده آن رفتار سیاسی دولت وقت نا کارآمدی مسوول مذاکره با غرب و عملیات پنهان مسوولان نظامی بود. البته درکنار تحریمات سازمان ملل دولت آمریکا نیز خود تحریماتی در زمینه موشکی وغیره برقرار کرده بود. این بود محصول اقدامات دولت گذشته ومسوولان پیگیری امر مذاکره هم که راهی را برمفر پیدا نمیکردند جز اینکه به اقدام های غیر قانونی وخارج ارعرف برای حل مشکلات اقتصادی کشوربزنند.
دولت تدبیر وامید وارد میدان شد و تنهاراه را برای برون رفت پیگیری جدی مذاکره دانست ورهبری نرمش قهرمانانه را پیش کشیدند .قرار شد تنها مشکلات موجود با سازمان ملل وآژانس پیگیری شود نه آمریکا . دولت کاررا جدی پیگیری نمود وسرانجام به برجام رسید ومشکلات تحریم سازمان ملل وآژانس حل شد .بجای تقدیر از این امر مهم انتقادات پشت سرهم سرازیر شد و تحریمات دولت آمریکا دستاویز این انتقادات بود. خوب دولت که کار خودرا بخوبی انجام داد وریش این ملت راکه قبلا بوسیله گذشتگان لای چرخ سازمان های جهانی گیر کرده بود آزاد نمود .چرا بجای سپاس از دولت منتخب مدام برجام را نقد میکنید؟ آن هم به بهانه تحریمات آمریکا ؟ مگر قرار بود با آمریکا مذاکره داشته باشیم؟ مشکلات موجود محصول بی توجهی های گذشتگان است نه این دولت . اینک اگر احساس میکنید نمیتوانید تحریمات آمریکارا تحمل کنید شجاعانه از دولت منتخب بخواهید تا مذاکره با آمریکارا پی بگیرد .آنگاه ببینید که در این مذاکره هم دولت موفق بیرون خواهد آمد .آقای رئیس جمهور درآغاز سال به برجام های دیگر اشاره کردند اما گوشها همه کر بود .برای نجات یک ملت باید شجاع بود واز گذشته درس گرفت وراه مدارا را پیش گرفت . لجاجت واصرار بر نادرستی راه بجائی نمیبرد .ایران پرچمدار صلح در طول تاریخ بوده است .این پرچم را برافراشته نگاه داریم.
پایان یک دوئل وآغاز تقابلات
بنام خدا
سرانجام شورای نگهبان نتیجه قطعی آراء ماخوذه درباره ریاست جمهوری را اعلام نمود وروحانی رئیس جمهور دوره دوم شد وخداراشکر که این انتخابات هم بخوبی پایان یافت. اما بررسی دقیق این رویداد نتایج دیگری را هم دربردارد یکی ازآنها دوپارگی ملت ایران میان دوجناح است .البته این دوپارگی در اغلب کشورهای اروپائی ودموکرات وجوددارد منتها فرق است میان این وآن .
درآنجا همه مردم بدنبال معیشت خود هستند وهر حزبی بیشترین آراء را بیاورد قدرت را بدست میگیرد.اما درکشور ما چنین نیست. ممکن است درظاهر اینگونه نشان دهند اما نوعی مبارزه برای بودن ونبودن است .برای دینداری وبی دینی .غربگرائی وشرقگرائی
پیروی ازولایت وخروج ازآن واز این دست اختلافات .بهمین خاطر یک طرف دیگری را به بی دینی ونفاق وغربگرائی ودشمنی با اسلام متهم میکند ودیگری آنهارا رد نموده وآنانرا به فریب وریا متهم میسازد . این اختلاف ریشه ای است وبنیاد کشوررا سست میکند . گاه میشود گفت که انتخابات نوعی همه پرسی برای پذیرش این نظام یا رد آنست . اگر چنین باشد باید بدانیم که بیش ازنیمی ازمردم از نظام بریده اند چرا که نامزدی با حمایت همه جانبه روحانیت را پس زده اند. خوب این نتیجه خوبی نیست . نباید درانتخابات بعدی چنین امری روی دهد زیرا همه تلاشها بی ثمر خواهد بود . در یکی از رسانه ها دیدم که یکی بدنبال محمدبخارائی میگردد تا رزم آرای خیالی خودرا ترور کند . پیشنهاد بنده اینستکه یا بساط انتخابات برچیده شود وکلیه مسوولیتهای اجرائی بعهده رهبری قرار گیرد ویا اینکه انتخابات برای تعیین فردی جهت معیشت مردم باشد نه پیروی از ولایت ودین چرا که این شروط را قبلا شورای نگهبان بررسی کرده است .در نتیجه روحانیت بهیچ وجه نباید درانتخابات طرف کسی را بگیرد واگر چنین شود ممکن است برای همیشه روحانیت بدست خود ازمیان برود .
هدیه قوه قضائیه به ملت ایران
بنام خدا
حضور چشمگیر ملت ایران در انتخابات جاری موجب سربلندی کشورمان درجهان شد ورهبری با تمام قد از این اقدام بزرگ مردم ایران به نیکی یاد کردند. اینک قوه قضائیه میتواند نقش خودرا در جهت حمایت ازمردم ویاری به قوه مجریه ایفا کند .
هم اکنون شاید درسراسر کشور حدود 100 نفر زندانی داریم که تحت عنوان جرائم سیاسی یا امنیتی در زندانها هستند .زنان ومردان جوانان روحانیون دو تابعیتی ها ویا اتباع خارجی وبرخی نیز محصور وممنوعیت فعالیت سیاسی دارند.اینان بجرم عقیده یا مرام خود ویا احتمالا اهانت به رهبری ویا جاسوسی ومسایل امنیتی گرفتار شده اند .برخی در اعتصاب غذا هستند برخی فرزندانشان در خارج منتظر ونگرانند حل این موارد میتواند هم درسطح بین المللی گشایش ایجاد کند هم کمکی به قوای دیگر باشد وهم خود قوه قضائیه نفسی تازه کند وبسراغ سایر جرائم میرود .
قوه قضائیه طی درخواستی از رهبری جمهوری اسلامی در خواست عفو آنان را بنماید.ملت ما منتظر این هدیه بزرگ ازسوی قوه قضائیه هستند قطعا بخشی از این اقدام متوجه آقای دکتر رئیسی است که دادستان محترم دادگاه روحانیت اند. یا علی مدد.
انتخاب میان خوب وخوبتر؟
بنام خدا
برخی گمان میکنند که انتخابات ریاست جمهوری گزینشی میان بد وخوب ویا بد وبدتر است. این ظن نادرستی است چه اگر نظام ما شرعی وقانونی است وشورای نگهبان صلاحیت همه نامزدان را تائید کرده است دیگر انتخاب میان بد وبدتر ویا بد وخوب معنا ندارد.
اگر به شورای نگهبان ورهبری اعتماد نداریم آن مقوله دیگری است . کسانی که انتخاب میان دو نامزد آقایان رئیسی وروحانی را اینگونه تحلیل میکنند بیراهه رفته اند. بجای تخریب هریک ازنامزدان شایسته است محسنات آنهارا بیان نمود چه موارد بدیها وفسادها قبلا توسط شورای نگهبان بررسی شده است وقرار نیست که رسانه ها واشخاص یکبار دیگر بررسی کنند .بنابراین انتخاب میان دو خوب وخوبتر است . کدام راه خوبتر است راه تعامل با همه دنیا یا تعامل با بخشی از دنیا ؟ اقتصاد آزاد خوبتر است؟ یا اقتصاد اشتراکی؟ این امر بسته به نظر اکثریت مردم است .مردم لایق همان حکومتی هستند که برمیگزینند. پس باید آگاهی خودرا بیافزایند.
در انتها انتخاب ما انتخاب میان حسن وحسین است یکی راه حسنی را برمیگزیند ودیگری راه حسینی را برخی بیشتر به کربلا می اندیشند وبعضی به مصالحه امام حسن .هردو خوب است اما کدامیک برای شرایط موجود کشورمان مناسبتر ؟ یا علی مدد!
تنها دو شیوه راه وجوددارد کدامیک را برمی گزینید؟
بنام خدا
انتخابات به مراحل نهائی نزدیک میشود وبا استعفای برخی دوچهره از حوزه ودانشگاه دربرابر هم قرار میگیرند. هردو روحانی ومتخصص در فقه وحقوق با بیش از سی سال خدمات در قوای مجریه وقضائیه. هردو فرزندان این کشورند اما هریک راهی را برای آینده کشور ارائه داده اند.
یکی برای برون رفت از مشکلات تعامل با جهان را انتخاب کرده است او از دشمن تراشی وستیز بیزار است او راه را در دوستی می یابد با حفظ عزت ملت ایران .اودراین مسیر برجام را درکارنامه خوددارد او دکتر روحانی است.
دیگری برای برون رفت از مشکلات برخی کشورهارا مستثنی میکند وادعا دارد که میتواند کشوررا بدون تعامل با همه پیش برد او در جهان برای خود دوست ودشمن دارد ومیان آنها خط کشیده است. او دکتر رئیسی است.
در امور داخلی یکی روشش در رفع مشکلات اقتصادی ایجاد شغل ودادن استقلال به افراد جامعه است .او معتقد است که همه دولتند وباید هریک روزی خودرا خود بدست آورد بجز کسانیکه ناتوانند.این فرد دکتر روحانی است.
اما دیگری رفع فقر را ازطریق دادن اعانه یارانه وکمک میخواهد حل کند و تنها بیک دولت معتقد است که دولت امام زمان است وهمه روزی خوار آن این فرد دکتر رئیسی است.
ملت ایران در انتخابات باید یکی از این دوراه را برگزیند . هرکس خودش بیاندیشد وببیند اگر مایل است با همه جهان آشتی کند وبرای روزی خود متکی به اعانه ویارانه نباشد دکتر روحانی را برمیگزیند واگر مایل است درجهان خطی میان دشمن ودوست بکشد وروزی خودرا ازطریق کمک دولتی بدست آورد دکتر رئیسی را برمیگزیند
تنها نکته ای که بنده یادآوری میکنم اینستکه در انتخابات مساله انتخاب دین یا مذهب یا موافقت با قانون اساسی ویا رهبری نیست. اینها در هردو نامزد ازسوی شورای نگهبان مشخص شده است . ودیگر اینکه حمایت دوجامعه روحانی از یکی از نامزدان بمعنای خروج دیگری از دین نیست بلکه اقدام روحانیت امری صنفی است ومنافع خودرا میجویند .تنها گزینش یک راه برای ادامه زندگی در کشور اسلامی ایران است.
چرا روحانی باید رئیس جمهور باشد؟
بنام خدا
6 نامزد معرفی شده شورای نگهبان که صلاحیت آنان تائید شده است فرزندان این کشورند که از آغاز جوانی در انقلاب ما همراه امام بوده ودر کنار رهبری مشغول خدمت بوده اند در هر سه قوه ویا نهاد رهبری. آنان تحصیل کرده همین دورانند وکم وبیش مانند هم اند .آنان نه جاسوسند نه نفوذی نه وابسته به غربند ونه شرق .اگر وابستگی درمیان است در بالای سیستم باید نگریست والا اینان وابسته به نظامند .بنابراین باید ازمیان اینان آنکه اصلح است برگزیده شود.
چه کسی در کارنامه او بیشترین موارد از تائید صلاحیت وجوددارد؟
چه کسی در کارنامه اش یک اقدام چشمگیر وتاریخی وجوددارد؟
چه کسی دارای سابقه مدیریت کلان کشوری در سابقه اوست؟
پاسخ بدین موارد اصلح را نمایان میکند. آقای روحانی 4 سال رئیس جمهور بوده اند و5 بار توسط شورای نگهبان تائید صلاحیت شده اند وحل بزرگترین اختلاف سازمان ملل علیه ایران در کارنامه خوددارند .اما یک نکته مهم!؟
شما میدانید که در یک جابجائی منزل چه خساراتی وارد میشود حال ببینید در انتقال ریاست به فردی جدید مدت 3 ماه این جابجائی طول میکشد وخسارات وارده بمردم وارد میشود. این نقل انتقال هر8 سال الزامی است آیا دیوانگی نیست که 4 ساله این اقدام صورت پذیرد . این ریاست بر آقای روحانی ابدی نیست و4 سال دیگر برای همیشه تمام میشود .اما با دستان خود بزیان خود عمل نکنیم وبگذاریم هر امری بطور طبیعی سیر خودرا بکند.
ضمنا اگر مواردی ازتخلف در میان باشد این درعهده قوه قضائیه است نه من وشما
شروط نامزد اصلح چیست؟
بنام خدا
متاسفانه در جامعه ما آنقدر بی اخلاقی شیوع پیدا کرده است که پیدا کردن راه درست بسیار دشوار شده است .میگویند حل هر مشکلی آسان است بشرط آنکه مشکل را از زبان انسان فهیم بشنویم . الان همه بدنبال کشف فرد اصلح اند. این امر کاملا روشن وقابل یافت است اما نامزدان با بی اخلاقی آنچنان عرصه را بر مردم تنگ گرفته اند که همه گیج وویج اند. یکی ازآیات قرآن کمک میگیرد دیگری به روایات می پردازد .برخی مدام از سخنان رهبری ومراجع کمک میگیرند که چه بشود تا انتخاب شوند.
اما مگر قبلا شورای نگهبان افراد صالح را مشخص نکرده است؟ زحمت این کار با آن شورا بوده است پس همه نامزدان انسانهای صالح بنظر آن شورا هستند . بنابراین هرگونه اتهام وپیش کشیدن سوابق نادرست است چون قبلا این امر بررسی شده است .مردم را گمراه نکنید این وجیزه دنیوی آنقدر ارزش ندارد. برای اینکه از میان این 6 نامزد اصلح انتخاب شود باید دید کدامیک صلاحیت بیشتری در امر اداره کشور دارند؟ همان فرد اصلح است چه همه آنان تعهد وتدین دارند اما در تخصص باید آنکه بیشتر تجربه دارد وارد میدان شود بهمین سادگی .آقای روحانی 4 سال است که مدیریت کلان کشوررا برعهده دارد وبقیه چنین شرطی را ندارند پس اصلح ایشانند. بنابراین تمامی اظهار نظرات بزرگان آنهم در جملات مبهم ودرپرده دردی دوا نمیکند حل مشکل ساده است .
حجم دولت باید کوچک شود
بنام خدا
هزینه های جاری یکی از معضلات دولت جمهوری اسلامی است .البته فعلا سخن از قوه مجریه است نه نهادهای دیگر .در گذشته تعداد 22 وزارتخانه وجودداشت که سرانجام به 18 وزارت کاهش یافت .البته برخی با هم ادغام شدند . بنظر بنده 4 وزارتخانه دیگررا میتوان کلا برچید وتعداد را به 14 وزارت کاهش دارد .این وزارتخانه ها عبارتند از: دادگستری- دفاع- اطلاعات وارشاد.
علت اصلی این پیشنهاد اینستکه در زمینه امور دفاع دادگستری اطلاعات وارشاد دوباره کاری در میان است . در تمامی کشورها وزیر دادگستری رئیس قوه قضائیه است . در تمامی کشورها ارتش زیر نظر قوه مجریه است .در تمامی کشورها دستگاه امنیتی واحدو زیر نظر قوه مجریه است وبلاخره امور ارشاد نیز در قوه مجریه چندین هزینه را با خود همراه دارد.
با حذف وزارت دادگستری تنها ارتباط بین رئیس قوه مجریه ورئیس قوه قضائیه برقرار میگردد وتنها یک نماینده کافی است نه یک وزارتخانه.
با حذف وزارت دفاع امور اجرائی ارتش وسپاه بوسیله نماینده مشترک فیمابین نهاد رهبری ونیروهای مسلح و دولت پیگیری میشود.
با وجود نهاد امنیتی سپاه پاسداران که حتی بر وزارت اطلاعات نیز اشراف دارد دیگر نیازی به وزارت اطلاعات نمیباشد.
وبلاخره با توجه باینکه بیش از چندین موسسه فرهنگی وارشادی مستقر درحوزه ها از بودجه دولت بهره میبرند با حذف وزارت ارشاد اسلامی اینگونه امور به بخش روحانیت واگذار گردد.
اگر چنین شود علاوه برحذف هزینه های غیرضرور وتکراری تحرک بیشتر در امور دفاع ارشاد اطلاعات وقضائی بوجود میاید ضمن اینکه برخی اصطکاکات نیز از میان میرود . اگر در تولید مشکل داریم در حذف هزینه های غیر لازم مشکلی درکار نیست
ضمنا همانگونه که صدا وسیما در دولت نماینده دارد نیروهای مسلح روحانیت اطلاعات سپاه وقوه قضائیه بدون حق رای در دولت حضور یابند.
ان شاء الله دولت آینده بدین مورد توجه بفرمایند.