اين پژوهش با هدف بررسي تحليل روابط بين خودكارآمدي، انگيزش، اميد و تنشگرها با سازگاري تحصيلي در ميان دانشجويان كارشناسي دانشگاه اروميه انجام شد. روش پژوهش توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري پژوهش كلية دانشجويان دورة روزانة مقطع كارشناسي دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه اروميه بودند (900 نفر) كه با استناد به جدول مورگان و با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي ساده، تعداد 220 نفر از اين افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهاي گردآوري دادهها 5 پرسشنامة استاندارد شامل پرسشنامة اميد (اسنايدر، 1991)، خودكارآمدي تحصيلي (مورگان و جينكز، 1999)، انگيزش تحصيلي هارتر، 1981)، تنشگر تحصيلي (گادزلا و بالوگلو، 2001) و سازگاري تحصيلي بيكر و سيرياک، 1986) بودند كه روايي آنها با استناد به ديدگاههاي صاحبنظران و پايايي آنها بر اساس ضريب آلفاي كرونباخ بررسي و تأييد شد. براي تجزيه و تحليل دادهها نيز از آزمون همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چندگانه به شيوة همزمان و تحليل مسير استفاده شد. نتايج حاكي از آن بود كه خودكارآمدي، انگيزش، اميد و تنشگرهاي تحصيلي و سازگاري تحصيلي، روابط معناداري با يكديگر دارند. در ادامه نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان داد كه هر يک از متغيرهاي خودكارآمدي، انگيزش، اميد و تنشگرهاي تحصيلي به تنهايي تأثير معناداري بر سازگاري تحصيلي دارند. نهايتاً نتايج حاصل از تحليل مسير نيز نشان داد كه اميد تحصيلي و تنشگرهاي تحصيلي ميتوانند در افزايش ارتباط خودكارآمدي تحصيلي و سازگاري تحصيلي نقش ميانجي را ايفا كنند، اما نقش ميانجي آنها در ارتباط بين انگيزش و سازگاري تحصيلي تأييد نشد.
کلید واژگان :خودکارآمدی، انگیزش، امید، تنشگرها، سازگاری تحصیلی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک