هدف از اين پژوهش شناسايي شايستگيهاي كليدي مورد نياز براي توسعه سرمايه انساني كشور در افق 1410 و تحولات ضروري در رويكردهاي آموزشي براي پاسخگويي به آن بود. روش پژوهش از نوع مطالعات كيفي در حوزه آينده پژوهي با بهرهگيري از روشهاي سناريوپردازي، تحليل محتوا و تحليل روند با رويكرد «ريكمن» بود. در اين مطالعه اعضاي هيئتعلمي گروههاي مديريت (كليه گرايشها) در دانشگاههاي دولتي تهران و مراكز استانها بهعنوان صاحبنظر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود. زيرسناريوهاي محتمل بر اساس تحليل پاسخهاي دريافتي از مشاركتكنندگان و سناريو نهايي با استناد به نظر خبرگان (از طريق مصاحبه) اعتبارسنجي و تدوين شدند. طبق يك سناريو غالب سرمايه انساني كشور در افق 1410 بايد علاوه بر شايستگيهاي مورد تاكيد امروز، از توانمنديهاي كليدي ديگر برخوردار باشند. مهمترين اين موارد بدينشرح شناسايي شدند: تفكر برتر (تفكر غالب بهجاي تفكر خنثي يا مغلوب)، توان بالا در تشخيص صحيح مسائل (قوه مسئله بيني) و توان بالا در برقراري ارتباطات و كارِگروهي در ابعاد فراسازماني. همچنين مشخص شد كه توسعه اين توانمنديها در عموم تحصيلكردگان در كنار توسعه آنها در نخبگان اهميت ويژهاي دارد. صرفنظر از ضرورت اصلاحات و تحولات ساختاري و محتوايي در دانشگاهها، ميتوان با اتخاذ برخي از رويكردهاي آموزشي در خصوص تامين هر چه بيشتر شايستگيهاي مورد نياز نسلهاي آتي گامهايي برداشت. سوق دادن شيوههايآموزش دانشگاهي به سمت مسئله محوري و سوق دادن تكاليف، پروژهها و امتحانات برخي از دروس از حالت انفرادي به گروهي از توصيههاي مشخص اين پژوهش بهشمار ميرود.
کلید واژگان :آينده پژوهي، آموزش عالي، سرمايه انساني
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک