چکیده :

مقدمه: آموزش پزشکی جامعه نگر که از توصیه های گردهمایی جهانی ادینبورگ 1988 و 1993می باشد، در کشور ما گام های اساسی را برداشته است. علیرغم موفقیت های چشمگیر در این زمینه باید اذعان نمود که هنوز تا اجرای کامل پزشکی جامعه نگر بخصوص در دانشگاه های نوپا، راهی طولانی وجود دارد و دلیل این مشکل، وجود موانعی نظیر کمبود بودجه، کمبود واحدهای مناسب و.... می باشد. از آنجا که اولین گام در حل مشکل، شناسایی دقیق آن است، لذا پژوهشگران در این مطالعه به تأثیر این موانع در اجرای آموزش پزشکی جامعه نگر پرداخته اند. روش ها: مطالعه به صورت توصیفی و با استفاده از پرسش نامه ای دو قسمتی صورت گرفت. قسمت اول پرسش نامه مشتمل بر مشخصات دموگرافیک، شرکت یا عدم شرکت در کارگاه آموزش پزشکی جامعه نگر و نگرش نسبت به ضرورت اجرای این آموزش بود. در قسمت دوم بیست مورد از موانع مختلف در اجرای آموزش پزشکی جامعه نگر ذکر شده بود و دیدگاه نمونه ها در باره تأثیر هر کدام از آنها خواسته شد.اطلاعات توسط نرم افزارSPSS و با آزمون مجذور کای (استقلال) تحلیل شد. نتایج: با توجه به داده های موجود در 63 پرسش نامه تکمیل شده، تأثیر منفی همه موارد طرح شده در پرسش نامه از قبیل عدم آگاهی کافی اعضای هیأت علمی از اصول و برنامه های آموزش پزشکی جامعه نگر، کمبود اعضای هیأت علمی متخصص جهت حضور در مراکز آموزش پزشکی جامعه نگر و....... در اجرای آموزش پزشکی جامعه نگر به غیر از بومی بودن گزینش دانشجو تأیید شد. همچنین تفاوت معنی داری بین نگرش و شرکت در کارگاه آموزشی و نگرش و محل خدمت با پاسخ به برخی از موارد مطروحه در پرسش نامه نشان داده شد. بحث: عدم تناسب موضوعات آموزشی با مسایل جامعه فیزیکی از موانع اجرای آموزش پزشکی جامعه نگر می باشد. به همین جهت برطرف کردن این موانع نیازمند هماهنگی های هر چه بیشتر حوزه معاونت آموزشی و بهداشتی، برگزاری کارگاه های مقدماتی و پیشرفته آموزش پزشکی جامعه نگر برای اعضای هیأت علمی، دانشجویان و مدیران و پرسنل شاغل در عرصه بطور مستمر، اختصاص بودجه کافی و برنامه ریزی جهت مشارکت جامعه می باشد. در مورد عدم تأثیر بومی بودن دانشجویان(بر خلاف مطالعات قبلی) می توان غیر بومی بودن اکثریت پرسنل واحدهای دانشگاه را عامل دانست.

کلید واژگان :

آموزش پزشکی، جامعه نگر، هیأت علمی، یاسوج



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک