هدف این پژوهش بررسی اثرات تفکر سیستمی بر استقرار مدیریت دانش شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی است. این پژوهش استقرار مدیریت دانش را در متن موضوع تفکر سیستمی بررسی کرده، طوری که عاملهای مؤثر بر موفقیت یا شکست آن میتواند بهتر درک و شناخته شود. جهت سنجش تفکر سیستمی از مدل گلدمن شامل سلسله مراتب سازمانی، چند پایانی، وابستگی اجزاء مبهم، ارتباط محیطی و کلنگری استفاده شده است. برای سنجش این ابعاد از پرسشنامۀ گلدمن بهره گرفته شده است و برای سنجش مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته از Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010) استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش کارشناسان، مدیران میانی و مدیران عالی شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی در داخل کشور میباشند که از این جامعۀ آماری ۲۹۱ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای پژوهش از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL استفاده شده است. نتایج شاخصهای مطلوبیت برازش مانند RMSEA، GFI و AGFI نشاندهندۀ برازش خوب مدل و قابل استفاده بودن نتایج است. بر این اساس نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ابعاد تفکر سیستمی دارای اثری معنادار و مستقیم بر مدیریت دانش میباشند. نهایتاً اینکه پیشنهادهایی در پایان پژوهش ارائه شده است.
کلید واژگان :مدیریت دانش؛ تفکر سیستمی؛ شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی؛ مدلیابی معادلات ساختاری.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک