چکیده :

امروزه ما شاهد اجرای پژوهش های متعدد به منظور بررسی نقش اعتقاد به مبانی دینی در راستای بهبود وضعیت روانی افراد و رفع مشکلات روحی افراد هستیم، لیکن صرفا تعداد محدودی از مطالعات یاد شده به ارزیابی ارتباط بین هوش عاطفی و میزان اعتقادات افراد به مبانی دینی پرداخته اند. هوش عاطفی تعیین می کند که شخص در زندگی چگونه عمل کند. در واقع برخورداری از هوش عاطفی، سازگاری عاطفی فرد را با موقعیت ها که شامل کنترل عواطف، ابراز هیجان های متناسب با موفقیت های ناخوشایند است را افزایش می دهد. بر این اساس در این پژوهش، به بررسی ارتباط بین هوش عاطفی کارکنان دانشگاه یزد با میزان اعتقاد به مبانی دینی پرداخته شده است. روش جمع آوري اطلاعات این پژوهش از نوع همبستگي بوده است و نمونه هاي آماري شامل 112 نفر از كاركنان دانشگاه در سطوح مديريتي، كارشناسي و كارمندي بوده اند. ابزار پژوهش نیز شامل پرسش‌نامه های عمل به باورهای دینی و پرسش‌نامه بار- اون بوده است. نتایج حاصل حاکی است که بین دو متغیر یاد شده رابطه ای مثبت، مستقیم و معنی دار وجود دارد. لذا به منظور بهبود سطح هوش عاطفی در بین کارکنان می توان بر روی ارتقای سطح اعتقادات دینی آنان سرمایه گذاری بیشتری نمود.

کلید واژگان :

مبانی دینی، هوش عاطفی، کارکنان دانشگاه یزد



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک