چکیده :

دورۀ مشروطیت ، یکی از خواندنی ترین فصول تاریخی جامعۀ ایران از حیث تأثیر و تأثر حوزه های فکری سنتی و مدرن به شمار می رود . انقلاب مشروطیت ، در عین حالی که پاسخی به نیاز ها و شرایط حاکم بر ایران بود ، نتیجۀ فرآیند تحولات فکری رو به رشدی بود که از جهان غرب وارد ایران شد و در قالبی ساختارشکنانه ، منطق نوینی را بر مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایران حاکم گردانید . نسبت اندیشۀ دینی شیعی با نظام و اندیشۀ سیاسی جدید که بر شاخص هایی چون عقل گرایی ، علم ، قانون و حقوق اساسی و غیره تأکید می ورزید ، از جمله پرسش های مهمی بود که فراروی اندیشمندان دینی قرار گرفت . تأمل در این پرسش و مانند آن ، دوره ای از نواندیشی فکری و به نوعی بازآفرینی دینی را به وجود آورد . طیف وسیع ای از علمای شیعه کوشیدند که راهی برای تبیین و توضیح فقهی حکومت مشروطه بیابند ؛ علامه میرزای نایینی یکی از برجسته ترین آنان بود که در اثر مشهور خود کوشید به پرسش های مختلف پیرامون مشروطیت در قالبی استدلالی پاسخ دهد . در این میان ، یکی از پرسش های مهم موضوع قانون و قانونگذاری توسط مجلس و نسبت آن با شریعت بود . مقالۀ حاضر سعی دارد این موضوع را از دیدگاه علامه نایینی بحث و بررسی کند .

کلید واژگان :

مشروطیت ، علامه نایینی ، قانون ، شریعت ، مجلس شورا



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک