چکیده :

منطقه گرايي در معماري، رویکردی است كه درآن تعامل با فرهنگ و بستر فرهنگي دارای اهمیت ویژه‌ای است و بر لزوم توجه به ويژگي‌هاي فرهنگي، جغرافيايي، اقليمي يك منطقه خاص تأكيد مي‌كند. اين توجه به ویژگی های بومی، به معماري حال و هوا بخشيده و حس مكان را در مواجهه با فضاها تقويت مي‌كند. این شیوه معماری با دیدگاه تحلیلی انتقادی خود بر حفظ خصوصیات خاص مکان تاکید می‌کند و نوعی فلسفه ارجاعی در برقرارنمودن هماهنگی میان مردم و دست یافته‌های آن‌ها و طبیعت به شمار می‌رود. مي‌توان گفت كه معماري منطقه‌گرا در مقیاس زمينه‌گرا به ضرورت توجه به اقليم در اثر معماري تاكيد دارد و بر اين باور است كه توازن ميان معماري ومحيط مي‌تواند هم براي خود موثر و هم براي زمينه، عاملي موثر و تقويت كننده باشد. پس زمينه‌گرايي اقليمي الگويي است براي خلق محيط مطلوب‌تر، لذا شناخت وآگاهي بيشتر و دركي عميق‌تر نسبت به زمينه، محيط و اقليم براي معماران وطراحان امري ضروري و اجتناب ناپذير است. روش تحقيق در اين نوشتار بر مبناي روش تحليلي– توصيفي است و از شيوه‌ي اسنادي استفاده شده است. در این پژوهش سعی شده در ابتدا با معرفی نمونه‌ها و مصادیق مربوطه، به شرح تئوری منطقه‌گرایی پرداخته و از نتایج حاصل از آن در راستای دستیابی به شناخت معماری منطقه‌گرا و معماری بومی همت گمارده شود و با بررسی نمونه موردی روستای کنگ با رویکرد منطقه‌گرایی به ارایه راهکار‌هایی جهت طراحی پایدار سکونت‌گاه‌های این منطقه و حتی مناطق شهری همت گمارده شود.

کلید واژگان :

واژه‌هاي كليدي: منطقه‌گرایی- فرهنگ بومی- اقلیم- مکان.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک