چکیده :

سیاست خارجی آمریکا ازآغاز استقلال این کشورتا کنون جلوه های متفاوتی داشته است؛ اما در دوران جدید وبویژه ازحادثه11سپتامبر تا کنون ابعاد جدیدی از سیاست خارجی جلوه گر شده است که ازنظر برخی چرخش بزرگی درسیاست خارجی این کشور محسوب می شود.از جمله مهم ترین بعد از ابعاد سیاست خارجی این کشور خصوصا در دوران پساجنگ سرد توجه به سیاست های لیبرال دموکراتیک و تقویت آن با عناوینی همچون نظم نوین جهانی بوده است که به شکل یکی از اساسی ترین بخش های سیاست خارجی آمریکا در دوران جدید درآمده و در قالب سیاست دولت سازی به منظور کمک به کشورهایی که دارای دولت فرومانده هستند در صدر سیاست های آمریکا قرار گرفته و یا گاه به عنوان مکملی برای سیاست های نظامی این کشور درآمده است از این رو سوال این پژوهش این است که: الگو و روند حاکم بر سیاست های آمریکا در دوران بعد از11سپتامبر در غرب آسیا و خصوصاً در افغانستان چگونه بوده است؟ بر این اساس فرضیه این پژوهش عبارت است ازاین که: به نظر می رسد در سیاست های آمریکا بعداز11سپتامبر دکترین لیبرال-دموکراسی در تعیین الگوی حاکم بر سیاست خارجی این کشور نقش اساسی داشته است که نمود آن را در تلاش برای ایجاد الگوی دموکراتیک در افغانستان می توان دید.از این رودر پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده ازروش تحلیلی-توصیفی به سوال مذکور پاسخ داده شود که حیطه زمانی این تحقیق شامل دوران بوش و دوره نخست اوباما می باشد.

کلید واژگان :

آمریکا، افغانستان، 11سپتامبر، سیاست خارجی، لیبرال-دموکراسی، الگو و روندها.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک