چکیده :

بقا در فضای رقابتی امروز نیازمند درک زیرکانه از شرایط پیچیده تولید می‌باشد و موفقیت در تولید بستگی به تدوین و اجرای سناریو‌های متعدد و به هم پیوسته به منظور بهبود کیفیت دارد. موج شدید تغییرات، نقش کیفیت را در سازمان‌ها به خوبی روشن کرده است. بسیاری از تحقیقات گذشته نشان می-دهد که بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد سازمان رابطه معنی داری وجود دارد که معنی داری این رابطه توسط واسطه‌هایی گسترش می‌یابد. این واسطه‌ها تکنیک‌های عمومی هستند که از جمله می‌توان به کنترل آماری فرآیند، تولید ناب، نگهداری و تعمیرات فراگیر و شش سیگما اشاره کرد. هدف از این مقاله بیان رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد سازمان با واسطه‌های مذکور در گستره مبتنی بر مرور ادبیات می‌باشد. متاسفانه تاکنون مدلی جامع که بتواند گویای این روابط و اولویت بندی اجرای آن‌ها باشد ارائه نشده است. لذا در این مقاله روابط بین مدیریت کیفیت جامع، نگهداری و تعمیرات فراگیر، کنترل آماری فرآیند، تولید ناب، شش سیگما و عملکرد سازمان شناسایی و در قالب یک مدل مفهومی ارائه خواهد شد. این مدل به درک بهتر رابطه بین این واسطه‌ها، پیاده سازی گام به گام و اتخاذ استراتژی‌های موثر به منظور بهبود مداوم سازمان کمک خواهد کرد.

کلید واژگان :

واژگان كليدي: تولید ناب، شش سیگما، کنترل آماری فرآیند، مدیریت کیفیت جامع، نگهداری و تعمیرات فراگیر



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک