چکیده :

همواره آموزش رویدادها و پدیده¬های گوناگون محیطی به نابینایان در دوران تحصیلی، از پیچیدگی¬های روان‌شناختی و نیز زبان¬شناختی گسترده¬ای برخوردار بوده است. این مهم در خصوص درک و بیان آن دسته از تجربیات دیداری (نظیر رنگ¬ها) که صرفاً تجلی بصری دارند، به گونه¬ای است که علی¬رغم به¬کارگیری روش¬های مختلف آموزشی، نتوانسته است به طور مؤثر مربیان مربوطه را در رسیدن به اصل یادگیری معنادار یاری نماید. از این رو، پژوهش حاضر می¬کوشد ضمن تشریح مفاهیم پایه در زبان¬شناسی شناختی که مبتنی بر زبان جسمیت‌یافته است، به ارائۀ بازتعریفی نو از مفهوم «تصویرسازی ذهنی» که پیش از این، به عنوان اصلی¬ترین شیوۀ ادراکی در نابینایان معرفی شده است، بپردازد. در پژوهش حاضر، شیوه¬های درک رنگ¬¬ در 20 دانشجو و دانش¬آموز دختر و پسر نابینای مادرزاد شهر شیراز به صورت میدانی ثبت گردیده است. سپس با توجه به داده¬های جمع¬آموری شده، تلاش شد روند معناسازی مفاهیم روان – زبان¬شناختی در نابینایان (مادرزاد)، از نقطه نظر شیوۀ درک رنگ‌ها تبیین گردد. یافته‌های این پژوهش نشان می¬دهد که استفاده از اصطلاح «مفهوم¬سازی و یا طرح‌واره سازی» می¬تواند جایگزین مناسب¬تری برای عبارت «تصویرسازی ذهنی» باشد که در رابطه با نحوۀ درک مفاهیم در نابینایان به¬کار می¬رود. علاوه¬بر¬این، می‌توان با تدوین برنامه¬ای جامع مبتنی بر تجربیات اجتماعی و فرهنگی مشترک در سطح جامعه، و آمایش هدف¬مند تجربیات فیزیکی و روان-شناختی فردی در حین فراگیری مسائل آموزشی، به مجموعه ادراکاتی یکسان دست یافت که نابینایان را در برداشت‌هایی مشترک از پدیده¬ای واحد یاری نماید.

کلید واژگان :

آموزش نابینایان، زبان شناسی شناختی، درک مفاهیم نابینایان، تصویرسازی ذهنی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک