دکتر مهدی احمدی دکتر مهدی احمدی
1393/08/29 11:43:44
کنکاشی در ضریب تاثیر مجلات

کنکاشی در ضریب تاثیر مجلات
 
یکی از مشغله های فکری جوامع علمی و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی کسب اعتبار و رتبه در میان سایر مراکز و جوامع است به همین دلیل کوششهای فراوانی به عمل آمده و هزینه های زیادی را بر خود تحمیل می کنند از آن جمله انتشار مجلات علمی و کمک به انجام طرحهای پژوهشی و حمایت از پژوهشگران است .اما شاخصها و معیارهای اندازه گیری که به مدد آنها رتبه مراکز علمی و دانشگاهی سنجیده و مقاسیه می شود از جمله مواردی هستند که توسط برخی موسسات و نهادها ارایه می شوند که تناسب چندانی با تلاشها و هزینه ها و حمایتهای انجام شده توسط جوامع علمی و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی ندارد.آنها باید قبل از هر اقدامی با این شاخصها و معیارهای اندازه گیری آشنا شوند و تلاشهای خود را با آنها همسو کنند.
ارزیابی های کیفی ارزش علمی مجلات و مقالات بطور گسترده برای ارزیابی و مقایسه پژوهشگران و موسسات مورد استفاده قرار می گیرد.رایجترین مقیاسی که امروز مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تاثیر دو ساله مجلات است که منعکس کننده تعداد دفعاتی است که هر مقاله در یک مجله در دو سال گذشته مورد استناد واقع شده است. البه باید دانست که استفاده از این معیار با محدو دیت هائی همراه است ،ضریب تاثیر نشان دهنده کیفیت مجله است نه کیفیت مقالات و در طول زمان نیز تغییر می کند و همچنین رابطه ضعیفی با اعتبار درک شده از آن دارد .همچنین مقایسه ساده ضریب تاثیر در تخصصهای مختلف گمراه کننده است.ونه تنها چراغ راه نخواهد بود بلکه سبب تاریکی راه شده به نا کجا آباد هدایت می کند.همانطور که اشاره شد رایجترین مقیاسی که امروز برای مقایسه اعتبار علمی موسسات و حتی پژوهشگران مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تاثیر دو ساله مجلات است.استفاده از ضریب تاثیر به اینصورت و به این منظور القاء کننده نوعی سوء استفاده است.لذا باید بسیار با احتیاط و آگاهانه عمل نمود.و باید توجه نمود که در حال حاضر ضریب تاثیر حکم پول رایج برای اندازه گیری ارزش علمی است.در نتیجه درک صحیح نفاط قوت و همچنین محدودیتهای آن برای کسانی که در کار انتشار مقالات هستند و همچنین کسانی که از این معیار بعنوان شاخص جایگزین کیفیت استفاده می کنند از اهمیت ویژه ای برخورداراست.در هر حال باید هشیار بود که ضریب تاثیر مجلات محدودیتهای خود را دارد،اعتقاد بر این است که در خصوص چگونگی و توانائی سنجش کیفیت مجلات بوسیله ضریب تاثیر قبل از استفاده گسترده از آن بعنوان یک شاخص کمی باید بررسیهای بیشتری انجام پذیرد.با این وجود یافته ها نشان می دهدکه علی رغم برخی نارسائی ها ،ضریب تاثیر می تواند یک شاخص معتبر کیفی برای مجلات مورد استفاده قرار گیرد.همچنین استفاده از آن بعنوان ابزاری کمکی برای کتابداران در گزینش مجلات کتابخانه ها قابل توجیه است.
ضریب تاثیر عددی جادویی است که می تواند مربیان را استادیار کند،سردبیران مجلات را به وجد آورد تا فریاد شادی سر دهند ،اغنیا را فقیر و گروههای آموزشی مرده را احیاِ کند.اما جنبه های تاریکی هم دارد و آن اینکه مبتنی بر زمان است و همواره دقیق نیست و با مشکلات و نواقصی همراه است.استفاده از آن همانند شمشیر دولبه است .
● ضریب تاثیر چیست؟
ضریب تاثیر مجلات در سال ۱۹۵۵ توسط متخصص علوم اطلاع رسانی یوجین گارفیلد ابداع و سپس برای ارزیابی موسسات آموزشی ،گروههای آموزشی دانشگاهی و مجلات علمی از اهمیت ویژه ای برخوردار گردید.با استفاده از آن تعداد دفعاتی که مقالات علمی در یک مجله بخصوص توسط گروه وسیعی از مجلات مورد استناد قرار گرفته اند اندازه گیری می شود.تصور بر این است هر مقاله ای که مورد استناد واقع می شود ارزشمند است.مثلا ضریب تاثیر سالیانه یک مجله برای سال ۲۰۰۶ به روش زیر محاسبه می شود:
تعداد استنادها در سال ۲۰۰۶ به مقالات منتشر شده در سالهای ۲۰۰۴ و۲۰۰۵
تعداد مقالات قابل استناد منتشر شده در سالهای ۲۰۰۴و۲۰۰۵
ضریب تاثیر توسط موسسه تامسون علمی واقع در فیلادلفیا ایالت پنسیلوانیا با استفاده از بانک اطلاعاتی مجلات محاسبه می شود. ضریب تاثیر مجلات مبتنی بر اطلاعات استخراج شده از نمایه های استنادی است .رایج ترین نمایه ای که مورد استفاده قرار می گیرد نمایه استنادی علوم است که توسط موسسه انتشارات علمی )اکنون موسسه تامسون علمی خوانده می شود) ایجاد و از سال ۱۹۶۳ منتشر می شود.کلیه مقالات اصلی ،نکات تکنیکی و فنی و مرورها (به غیر از نامه به سردبیر و چکیده ها)که در مجموعه ای از مجلات هسته منتشر می شوند پویش شده و تمامی انتشاراتی که بعنوان مرجع به آنها استناد شده است ثبت می شوند.فرض بر این است که معیار سنجش اهمیت یک مقاله تعداد دفعاتی است که آن مقاله در یک دوره زمانی بخصوص مورد استناد قرار گرفته است.اگرچه امکان تعیین ضریب تاثیر هریک از مقالات وجود دارد اما معمولا به علت مشکلات پشتیبانی معیارهای دیگری به کار گرفته می شوند.رایج ترین معیار سنجش ،ضریب تاثیر مجلا ت است که نرخ استناد به مقالات در یک مجله را ارزیابی می کند نه ضریب تاثیر یک مقاله را.ضریب تاثیر را می توان برای هر دوره زمانی محاسبه کرد اما معمولا دوره زمانی دو ساله رایج است.بنابراین وقتی می گوییم ضریب تاثیر یک مجله در سال ۱۹۹۹ برابر با ۱۰ است یعنی به مقالات منتشر شده از این مجله در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ ده مرتبه استناد شده است.
همانگونه که پیشتر ذکر شد یوجین گارفیلد برای نخستین بار موضوع ضریب تاثیر مجلات را در مجله ساینس در سال ۱۹۵۵ مطرح نمود و سپس با حمایت مالی موسسه ملی سلامت امریکا نمایه استنادی ژنتیک در سال ۱۹۶۱ منتشر گردید که منجر به انتشار نمایه استنادی علوم گردید.گارفیلد و ایروینگ اچ شر اذعان نموده اند که به منظور کمک به انتخاب مجلات در کتابخانه ها و موسسات علمی و پژوهشی ضریب تاثیر مجلات را ایجاد نمودند.و استفاده ابزاری از آن برای مقایسه و ارزیابی کیفی موسسات،دانشگاهها و افراد را توصیه نمی کنند.
عوامل تاثیر گذار بر ضریب تاثیر مجله:
عوامل فراوانی بر ضریب تاثیر مجلات موثر هستند که از دقت و جامعیت آن می کاهند .باید هنگام هرگونه بررسی و قضاوت در مورد برونداد علمی موسسات و افراد این نکات مد نظر قرار گیرد:
۱) مجلات علمی از نظر رتبه بندی از مجلات کلینیکی بالاتر هستند.
۲) مجلات انگلیسی زبان نسبت به مجلاتی با سایر زبانها نمره بالاتری دارند.
۳) ضریب تاثیر مجلات امریکائی از مجلات اروپائی بیشتر است.
۴) مجلاتی که مقالات مروری را منتشر می کنند نسبت به مجلاتی که حاوی مقالات اصلی هستند از ضریب تاثیر بیشتری برخوردار هستند.
۵) نمره مقالات مروری نسبت به مقالاتی که خود به آنها استناد می کنند بیشتر است.
۶) مجلات بسیار معتبر در تخصصهای مختلف علمی ممکن است ضرایب تاثیر بسیار متفاوت داشته باشند.
۷) نمره مقالات روش شناختی از مقالاتی که فقط داده های جدید را ارائه می کنند بیشتر است.
۸) دسترسی آزاد الکترونیکی به مجلات ضریب تاثیر آنها را افزایش می دهد.
● محدودیتهای ضریب تاثیر بعنوان شاخص اعتبار علمی:
مشکل بنیادین دیگر در رابطه با ضریب تاثیر مجلات هنگامی پیش می آید که بخواهیم عملکرد گروههای آموزشی و افراد را بر اساس ضریب تاثیر مجلاتی که مقالات خود را در آنها منتشر کرده اند مقایسه کنیم،امری که بطور معمول اتفاق می افتد و مشغله فکری جامعه علمی شده است.هیچ رابطه ای بین تاثیر یا استنادهای یک مقاله و ضریب تاثیر مجله ای که در آن منتشر شده است وجود ندارد و اگر رابطه ای وجود داشته باشد این رابطه بسیار ضعیف است.زیرا ضریب تاثیر مجله حاصل تعداد اندکی مقاله است که زیاد مورد استناد قرار گرفته اند.نشان داده شده است که ۸۹ % استنادها به مجله Nature مربوط به ۲۵% از مقالات آن است،یک مقاله بیشتر از ۱۰۰۰مرتبه مورد استناد قرار گرفته در حالیکه به اغلب مقالات آن کمتر از ۲۰ بار استناد شده بود .در بررسی که گارفیلد انجام داد از ۳۸ میلیون مقاله منتشر شده بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ فقط ۵/۰ درصد از آنها بیش از ۲۰۰ مرتبه مورد استناد قرار گرفته بودند و به نیمی از آنها هیچگونه استنادی صورت نگرفته بود.بنابراین استفاده از ضریب تاثیر مجله بعنوان جایگزین ضریب تاثیر یک مقاله عملی کاملا غیر علمی و بر خلاف اصول ریاضیات است،کاری که هنوز بصورت معمول و روزمره انجام می گیرد. مشکل دیگر ضریب تاثیر در تعریف مقالات قابل استناد نهفته است.بسیاری از سردبیران مجلات دریافته اند که ساده ترین و سریعترین راه برای افزایش ضریب تاثیر مجله خود راضی کردن مسئولین موسسه تامسون علمی برای کاهش تعداد مقالاتی است که بعنوان قابل استناد شناخته می شوند در نتیجه با کاهش حجم مخرج کسر هنگام محاسبه ضریب تاثیر افزایش می یابد.
تعریف عملیاتی برای آن چیزی که قابل استناد است وجود ندارد و وجود نخواهد داشت،زیرا مجلات گستره وسیعی از مطالب را منتشر می کنند(مقالات پژوهشی،نامه ها،مرورها،نامه به سردبیر،مشاهدات، اخبار و...).تیم سردبیری مجله Public library of Science Medicine چگونگی تغییر ضریب تاثیر مجله خود بین ۳ و ۱۱ را پس از مجادله با مسئولین موسسه تامسون علمی در خصوص آن چیزی که قابل استناد است را بیان می کنند آنها نوشته اند که "فرایند تعیین ضریب تاثیر مجلات غیر علمی و دلبخواهی است، و ما نتیجه می گیریم که هم اکنون علم بوسیله فرایندی رتبه بندی می شود که خود غیر علمی،ذهنی و مرموز است."
علی رغم مشکلاتی که در رابطه با ضریب تاثیر مطرح گردید،به نظر می رسد اهمیت ضریب تاثیر برای ارزیابی علم افزایش یافته و اصلی ترین مشغله فکری بسیاری از سردبیران مجلات افزایش ضریب تاثیر مجلاتشان می باشد.آنها با این سیستم به طرق مختلف بازی می کنند ازجمله:با مطالعه مقالات بسیار پر استناد،با انتشار بیشتر مقالات علوم پایه اگر چه برای خوانندگانشان غیر قابل درک باشند،با صرف نظر کردن از مقالاتی که خوب مورد استناد قرار نمی گیرند ولی برای خوانندگان با اهمیت هستند،با افزایش نرخ رد کردن مقالات ارسالی،با انتشار موارد بیشتر مانند چکیده ها که در صورت کسر ظاهر شده و هنگام محاسبه ضریب تاثیر را افزایش می دهند ،با تشویق و حتی مجبور کردن مولفین مقالات به استناد به مقالات مجله در مقالات خودشان و حتی با پرواز به فیلادلفیا و نهیب زدن به مسئولین موسسه تامسون علمی برای هرچه کمتر کردن مقالات قابل استناد.متاسفانه نتیجه کار این خواهد شد آنگونه که مالکوم چیسویک سردبیر پیشین مجله Archives of Diseases in Childhood توصیف کرده است،"مجلات تحت تاثیر قرار گرفته" که با مقالات بسیار پر استناد دچار خشکی و یبوست شده و بیشتر مورد علاقه پژوهشگران هستند تا خوانندگان، زیرا ضریب تاثیر مجله توسط پژوهشگران هدایت می شود نه خوانندگان.بنابراین سردبیران مجلات بالینی که مجلات آنها بیشتر مورد استفاده پزشکان قرار می گیرد تا پژوهشگران اگر بخواهند در مسیر افزایش ضریب تاثیر مجله تلاش کنند نرخ مطالعه مجله را کاهش خواهند داد.
بطور کلی موارد ذکرشده در بالا و مواردی که در ذیل خواهد آمد دلالت بر نواقص،معایب و مشکلات ضریب تاثیر مجلات دارد بخصوص هنگامی که از آن بعنوان ابزار سنجش رتبه علمی و کیفیت علمی افراد و موسسات استفاده شود:
▪ ضریب تاثیر منعکس کننده وضعیت مجلات است نه مقالات.فرض این نکته که تمامی مقالات موجود در یک مجله از کیفیت مشابهی برخوردار هستند بسیار اشتباه است.در حقیقت توزیع ضریب تاثیر مقالات در مجلات بسیار متغیر است .بعنوان مثال یک گزارش موردی که اهمیت آن ممکن است بیشتر از یک مشاهده بالینی نباشد امکان دارد از نظر ضریب تاثیر با یک مطالعه درمانی عمده و یک مطالعه مروری که ممکن است شامل اطلاعات جدیدنباشد بعنوان بخشی از یک اثر دارای ضریب تاثیر مشابهی خواهند شد.تالیف یک مقاله مروری منعکس کننده تجربه و موقعیت مولف است اما این نمی تواند با یک ابداع جدید علمی مقایسه گردد.
▪ نمره محض و رتبه ضریب تاثیر مجلات در طول زمان تغییر می کند.در اینخصوص مناقشه ای وجود دارد مبنی بر اینکه در یک رشته موضوعی خاص رتبه مجلات نسبت به نمره محض بهتر منعکس کننده کیفیت مجلات است.
▪ تغییر در موضوعات بالینی ممکن است ضریب تاثیر را تحت تاثیر قرار دهد.مثلا رابطه بین هلیکو باکتر پیلوری و زخم اثنی عشر و تاثیر آن بر درمان رقم ضریب تاثیر مجلات رشته داخلی –گوارش را افزایش خواهد داد.
▪ ضریب تاثیر چیزی در باره مشکل بودن فرایند مطالعات مروری محض بازگو نمی کند.
▪ سردبیر مجله که عملکرد وی با توجه به تغییرات ضریب تاثیر مجله مورد قضاوت قرار می گیرد ممکن است با توجه به نرخ استناد به مقالات ارسال شده نسبت به پذیرش و انتشار آنها اقدام نماید.
▪ امکان دستکاری ضریب تاثیر توسط مولفین و سردبیران وجود دارد.آنطور که مشاهده شده است استناد به خود بر افزایش ضریب تاثیر مجله موثر است.همچنین راههای دیگری برای افزایش ضریب تاثیر مجلات وجود دارد مثلا مرورهای کوچک ، می تواند استنادهای زیادی را فراهم کند وهمچنین نامه های پژوهشی و چکیده ها را می توان بعنوان صورت کسر به حساب آورد.بعنوان مثال اگر چکیده های منتشر شده در مجله FASEB Journal را که در سال ۱۹۸۸ بعنوان عناصر غیر منبع دسته بندی شده بودند برای محاسبه ضریب تاثیر آن مجله به حساب آورده شود ضریب تاثیر آن در که سال ۱۹۸۸ برابر با ۲۴/۰ بود درسال ۱۹۸۹ به ۳/۱۸ ارتقاء یافت.
▪ استفاده فزاینده از موتورهای جستجوی علوم پزشکی با کیفت بسیار بالا (مانند پاب مد و اوید )به این معنی است که پژوهشگران به اطلاعات بسیار زیادی دسترسی دارند.که این لزوما به این معنی نیست که منابع مناسب(مانند مشاهدات اولیه بالینی و اثبات یک مفهوم علمی) مورد استناد قرار خواهند گرفت .در هر صورت دسترسی بیشتر به مجله ضریب تاثیر آن را افزایش خواهد داد.(زیرا شانس استناد به مقالات آن توسط پژوهشگران بیشتر می شود.)
▪ مقاله ای که ابتدا نادیده گرفته شده است ممکن است بعدا مورد استناد قرار گیرد و به مقدار بسیار ناچیز بر اعتبار مجله بیافزاید.
▪ شیوه های استناد با یکدیگر مغایر ت دارند.مقالات علمی بیشتر به مقالات علمی استناد می کنند در حالیکه مقالات بالینی به هر دو نوع مقالات علمی و بالینی استناد می نمایند(که این سبب افزایش ضریب تاثیر مجلات علمی می گردد) و این در حالی است که ضریب تاثیر مجلات علمی با مجلات بالینی با یکدیگر مقایسه می شود.
▪ دوره زمانی دو ساله برای محاسبه ضریب تاثیر مجلات امری دلخواهی است و مبتنی بر پایه ای قوی از اطلاعات انتشار نیست و بندرت مولفین از این قضیه آگاه هستند.
به موازات اگاهی یافتن تعداد فراوانی از مردم از مشکلات ضریب تاثیر تلاشهایی برای ایجاد یک جایگزین در حال انجام است که یکی از آنها استفاده از نفوذ است نه استناد.اما تا کنون هیچ یک از آنها به اقتدار ضریب تاثیر خللی وارد نکرده و به نظر می رسد نفوذ ضریب تاثیر همچنان مستدام باشد.اکنون بهترین راهبرد برای دانشگاهیان ،سردبیران و خوانندگان تشخیص اهمیت ضریب تاثیر همراه با علم به نواقص آن است و نباید تمامی مشغله فکری آنان باشد.در هر حال باید پذیرفت که ضریب تاثیر برای ایجاد مقایسه عینی بین مجلات ساخته شده است و با وجود این محدودیتها باز هم خوب و مطلوب عمل می کنند همانند تمامی معیارهای دیگر گذر از سنجش های کیفی به کمی به نتایج نادرست می انجامد. اگر کسانی که ضریب تاثیر را بکار می برند نقاط قوت و ضعف آن را بدانند و به تفسیرهای نادرست اطلاعات در تجزیه و تحلیل های خود مبادرت نکنند مشکلی بوجود نخواهد آمد، هنگامی که از اطلاعات سوء استفاده گردد اشتباه اجتناب ناپذیذ است.
 

نوشته شده توسط: مسعود رسول آ بادی


منابع:
۱. Smith R.Beware the tyranny of impact factors Bone Joint Surg(Br)۲۰۰۸,۹۰-B:۱۲۵-۶
۲. Saha S.Impact factor :a valid measure of journal quality? Journal of Medical Library Association ۹۱(۱) Jan. ۲۰۰۳, pp: ۴۲-۴۶.
۳. Eugene Garfield,The history and Meaning of the Journal Impact Factor.JAMA,۲۰۰۶:۲۹۵:۹۰-۹۳.
۴. James Neuberger,Christopher Counsel.Impact Factor:uses and abuses.European Journal of Gastroenterology &Hepatology,۲۰۰۲:۱۴:۲۰۹-۲۱۱.
۵-جانقربانی،محسن.عامل اثر گذار(Impact Factor):عامل اثر گذار چیست؟مجله پژوهشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی،سال ۲۹،شماره۲،صص:۱۱۷-۱۲۱(تابستان ۸۴).

می پسندم (13) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی