دولت آمریکارا بهتر بشناسیم
مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا پس از بازگشت از گفتگو در باره برنامه اتمی کره شمالی، روز یکشنبه در توکیو واکنش تند کره شمالی را رد کرد و گفت Kمن دقیقا از آنچه روی داد با خبر هستم. وقتی ما در باره حدود و ثغور خلع سلاح اتمی کره شمالی صحبت کردیم مخالفتی صورت نگرفت».
وزارت خارجه کره شمالی، روز شنبه نماینده امریکا را به داشتن "تفکری گانگستر گونه" متهم ساخت و گفت و گو ها را "نگران کننده" توصیف کرد.
روز شنبه مذاکره کننده امریکائی، جمهوری دموکراتیک خلق ویتنام را تحت فشار یک جانبه قرارداد تا آن را به خلع سلاح اتمی مجبور سازد. رفتار نمایندگان امریکا تاسف برانگیز بود.
مایک پمپئو در توکیو تاکید کرد که اگر طرح چنین خواست هائی گانگستر مابانه باشد پس تمام جهان گانگستر است، مصوبه شورای امنیت سازمان ملل که با اتفاق آرا به تصویب رسیده هدف را مشخص ساخته است.
پرفسور میکل خوسودوفسکی در نشریه گلوبال ریسرچ تفسیری بر این خبر نوشته که ما با اندکی اختصار نکات اساسی آن را منعکس می کنیم:
پیونگ یانگ با وزیر خارجه امریکا مذاکره می کند (کسی که قبلا رئیس سیا بوده است). کسی که ضمن صحبت در حاشیه ( البته با رعایت احترام) اعلام کرده که کیم یونگ –اون در فهرست سیا از جمله کسانی بوده که باید ترور شوند.
جای شگفتی نیست که پیونگ یانگ دولت ترامپ را پس از رفتن پمپئو متهم ساخت به طرح خواست های یک جانبه و گانگستر ماب برای خلع سلاح اتمی کره شمالی. که البته توصیفی است بسیار ملایمتر از واقعیت.
به احتمال زیاد اطلاعیه جمهوری دموکراتیک خلق کره واکنشی است در برابر خواست هائی که مایک پمپئو هنگام حضور در پیونگ یانگ، پشت در های بسته، مطرح کرده است. آنچه وزارت خارجه جمهوری دموکراتیک خلق کره اعلام کرده چنین است:
ایالات متحده امریکا به روح حاکم بر نشست ماه گذشته میان رئیس جمهور دونالد ترامپ و رهبر کره شمالی کیم جونگ یون خیانت کرد و خواست های یک جانبه ای را مطرح ساخت که کره شمالی خلع سلاح کامل اتمی، اثبات قابل آزمون و بازگشت ناپذیر آن را بپذیرد.
«انتظار ما آن بود که نماینده امریکا با اقداماتی مثبت برای اعتماد سازی و هماهنک با روح حاکم بر مذاکرات کره شمالی – امریکا برای مذاکره بیاید. در پی ملاقات سران (ما) در این اندیشه بودیم چیزی عرضه کنیم که با آن هماهنگ باشد».
کوتاه ترین راه برای خلع سلاح اتمی شبه جزیره کره دور شدن دلیرانه از شیوه های ناکارآمد گذشته ، جستجوی رویکردهای نوین برای حل مشکلات و حل مسائل بر پایه اعتماد همزمان ومرحله به مرحله است.
پمپئو ضمن صحبت اشاره داشت به این که کره شمالی برای داشتن مناسبات بهتر با امریکا میبایستی مدل" معجزه ویتنام" را انتخاب کند.
" گلوبال ریسرچ " می نویسد برای آن که رویدادها را فراموش نکنیم یاد آوری این نکات ضروری است در سال 1993 هانوی برای آن که امریکا به محاصره اقتصادی آن کشور پایان دهد تبدیل شد به کشور تازه ای برای تامین نیروی کار ارزان برای اقتصاد جهانی، مقروض و فقیر، بگذریم از " تغییر رژیم" و انعقاد یک قرار داد همکاری نظامی با امریکا علیه چین (تحقیقات میدانی نویسنده در سال 1991 و سال 1994):
ویتنام هیچگاه از امریکا برای بمباران های وسیع و سنگین، برای قربانیان بی شمار و ویرانی ها ببار آمده از امریکا خسارت جنگی در یافت نکرد، ولی در توافقی که در سال 1993 در پاریس صورت گرفت هانوی ملزم به پرداخت بدهی های رژیم ساقط شدۀ ژنرال تیو در سایگون شد، یعنی پرداخت هزینه های جنگی واشنگتن را بعهده گرفت.
افزون بر این ها پیش شرط لغو تحریم های اقتصادی ایالات متحده امریکا تصویب اصلاحات جامع اقتصاد کلان ویتنام تحت نظارت موسسات برتون وودز بود.
این اصلاحات بازار آزاد اکنون دکترین رسمی حزب کمونیست را تشکیل می دهد. با عادی سازی روابط دیپلماتیک با واشنگتن در سال 1994، اشاره به نقش وحشیانه آمریکا در جنگ ویتنام دیگر منسوخ و نامناسب است و روز به روز بیشتر بر کهنه شدن آن تکیه می شود.
از عامل نارنجی، بمب های خوشه ای، بمب های ناپالم، بمب های شیمیائی مسموم کننده دیگرسخنی در میان نیست: مرحله تازه ای از تخریب اقتصادی و اجتماعی آغاز شده است.
دست آوردهای مبارزات پیشین و تلاش های یک ملت با یک چرخش قلم محو می شود و همچنین مقررات مربوط به بدهی ها و تعدیل های ساختاری طلبکارهای بین المللی پس از جنگ ویتنام و شکلهای بازگشت بی خشنونت به استعمار و فقر که برمعیشت میلیون ها نفر تاثیر می گذارد تثبیت می شود.(پیک نت)
نبرد پیل با مورچه
بنام خدا
روزی پیلی تصمیم گرفت با مورچه بجنگد زیرا که مورچه گهگاه خواب اورا آشفته میکرد. همه اهالی جنگل نگران شدند چرا که مورچه چگونه ازخود دفاع میکند ؟ پیل اورا زیر پا له می کند .
اما مورچه بی دغدغه دربرابر پیل ایستاده بود. بهرحال زمان مبارزه نزدیک بود وهمه نگران سرنوشت مورچه بودند. کلاغ که زیرک تر ازبقیه بود فریاد زد چرا نگرانید .در جنگل این بهترین فرصت است که ما یک مبارزه تاریخی را شاهد باشیم .آنگاه با فریاد خود اهالی جنگل را صدا کرد تا روز مبارزه حضور پیدا کنند وبقیه ماجرا....
داستان تهدیدات آمریکا علیه ملت ایران حکایت آن پیل و مورچه است اگرچه نه آمریکا پیل است ونه ایران مورچه. برای من که یک ایرانی هستم جالب است این مبارزه را تا آخر خط تماشا کنم.
فارغ از جنبه های سیاسی ونتایجی که پیش میاید خود این امر جذابیت دارد آمریکا آن پیل وغول سرمایه داری ازآن طرف کره خاکی ایران مارا دراین طرف کره زمین تهدید میکند والبته چند جوجه قدرت مانند اسرائیل وشیوخ هم اورا همراهی میکنند .اما بقیه اهالی دنیا نظاره گرند وهمانند فینال جام جهانی فوتبال مایلند ببینند که آن پیل چه میکند؟ واین مورچه چه خواهد کرد؟ شاید مبارزه ای که در طول تاریخ گذشته وآینده نظیر نداشته ونخواهد داشت .
قرآن کریم میفرماید (کم من فئه قلیل غلبت فئه کثیره) چه بسیار گروه اندک که برگروه کثیری چیره میشوندالبته بشرط ایمان واتحاد.
آیا مسوولان نظام ما ایمان واتحاد لازم را برای پیروزی بر ابرقدرت موجوددارند؟ اگر دارند حتما پیروز میشوند . آمریکا طبل تو خالی است وامام راحل فرمودند این قرن قرن سقوط ابرقدرتهاست که البته شرقی آنرا دیدیم وحالا نوبت غربی آن است .
قوه قضائیه اینقدرمردم را درگیر پرونده دردادگستری نکند قوه مجریه ثروت ملی رابوسیله عناصر نالایق تاراج نکند .قوه مقننه درخواستهای ملی را صریحا برهبری بنویسند ورهبری برای یکبار هم که شده خواسته ای ملی را جامه عمل بپوشاند وهمه مردم را زیر چتر ولایت امام علی بگیرد آنگاه در این مبارزه پیل یا فرار میکند ویا دربرابر مورچه سر فرود میاورد وما شاهد بزرگترین پیروزی درقرن حاضر خواهیم بود.ان شاء الله
کاری که ازدستمان برمی آید
بنام خدا
با خروج آمریکا ازبرجام وتهدید بازگشت تحریمات آن کشورنظام ما وارد فاز دیگری از حیات خود شده است. ابرقدرت آمریکا با تمام قد دربرابر ما قرار گرفته است. البته کاملا قابل درک هست که چرا چنین شده است؟ 4 دهه دشمنی آشکارما باآن ابرقدرت و حل نشدن این مشکل باید منتظر چنین روزهائی میبودیم . بهرحال آن رویداد پیش آمد والخیر فیما وقع. شاید به تعبیر بزرگان ما وارد شعب ابوطالب شده ایم .بسیار خوب اگر قرار نیست برای حل این مشکل اقدام شود که چنین هم بنظرمیرسد
پس باید کمربندهارا محکم بسته وپاشنه گیوه هاراور کشید وآماده مقابله شد .البته منظورم مقابله اقتصادی اجتماعی وسیاسی والا هیچ حرکت نظامی بجز دفاع قابل پذیرش نیست.
اما چه باید کرد ؟ طبیعی است مجلس بجای وقت گذراندن برای مقابله با دولت باید تدابیر قانونی را بکار گیرد وقوه قضائیه بجای بازداشت حصر و زندان کردن رهبران سیاسی دینی ومذهبی ومردم عادی بخاطر برخی جرائم درهارا بروی آنان باز نمود تا ملت ما در مسیر مقابله با دشمن متحد گردند.نظام مساله حصر آقایان موسوی وکروبی وخانم رهنورد را پایان دهد .محدودیت آقایان خاتمی واحمدی نژاد را برچینند .حصر رهبر دراویش برداشته شده ومبتکر عرفان حلقه وموارد مشابه آزاد گردند .روحانیونی که بسبب نشر نظرات خود درگیر آن قوه شده اند آزاد گردند. چهره های سیاسی وکلای گرفتار ودانشجویان رها شوند . برخی ازاعدامیان بهر طریقی مشکلشان حل گردد. فرصت لازم وقانونی برای بیان اعتراضات مردمی فراهم شود ومواردی دیگر که موثر در روحیه جامعه است مانند ممنوعیت خروج ازکشور ویا ورود برخی بکشور .
اگر خواهان این هستیم که کشور دربرابر دشمن محکم بایستد اول باید مردم را از گرفتاری ها آزاد نمود وزندان هارا از زندانیان درگیر با نظام خالی نمود واز این طریق احساس امنیت درمردم برقرار نمود. آنگاه خواهیم دید که دشمن عقب نشینی میکند وآنگونه که توپش پر است خالی میشود واحتمالا آماده مذاکره میگردد وآن زمان است که ما درشرایط بهتر میتوانیم تصمیم بگیریم که چه کنیم؟
این دولت تا آخرین روز عمر خود می ماند
بنام خدا
بیاد دارم در دوره دوم ریاست جمهوری دولت سابق رهبری نظام اشاره نمودند به اینکه سنت درمورد دولتها این بوده که هر رئیس جمهوری دوره خودرا به پایان برساند وتا کنون هم چنین بوده است ولذا براساس همین سنت حسنه دوره ریاست جمهوری آقای روحانی تا پایان ادامه خواهد داشت و حسرت کناره گیری یا استعفا بردل مخالفان خواهد ماند. البته مجلس حق قانونی خودرا دارد وهیچ ربطی به تظاهرات مردم ندارد.
بارها مخالفان موفقیت برجامی این دولت را زیر سوال برده اند وسال گذشته از استان رضوی حرکتی در مسیر سقوط دولت آغاز شد و مردمی را که دسترنجشان طعمه سرمایه داران شده بود بسوی خیابانها کشید اما با درایت دولت این غائله خوابید . بار دیگر در خصوص ارزبازار دچار تلاطم شد وعده ای حملات خودرا به دولت آغاز کردند که باز با تصمیماتی این مرحله هم پایان یافت باردیگر این بار بخشی ازبازار در رابطه با محدودیت هائی که دولت برقرار نمود اعتصاب کردند که رئیس جمهور صریحا اعلام داشت این مشکلات هم ریشه بیرونی دارد که میتوان حل کرد وهم ریشه درونی که چاره ای جز اتحاد نیست ولی درهرحال دولت وی همچنان تا پایان عمر قانونی خود خواهد ایستاد .
البته این دولت همانند دولتهای گذشته نه نماینده واقعی مردم بوده وهستند ونه بدون نقص اما نباید پس از4 دهه ازانقلاب همه ایرادات را در دولتها دید ولی همچنان سیاستهای کلی پابرجا باشد . اگر مخالفت با آمریکا سیاست کلی نظام است دولت چاره ای ندارد این سیاست را پی بگیرد و مشکلات را تحمل کند همانند دوران جنگ تحمیلی ولی سرانجام شاید راه تغییر درسیاستها باشد که آن هم درمسوولیت دولتها نیست. این وظیفه نمایندگان مردمند که تلاش کنند سیاست درست جایگزین گردد.
دیروز اعلام شد رئیس جمهور راس ساعت 15/19ازشبکه خبر سخنانی برای مردم ما دارد اما هرچه منتظر ماندیم خبری نشد واخبار ورزشی وآب و هوا پخش میگردید تا اینکه در ساعت 30/19 اعلام شد که به سخنان رئیس جمهور گوش فرا میدهیم که مدتی از پخش آن گذشته بود .این امر چه دلیلی جز مخالفت با رئیس جمهور میتواند باشد (دم خروس ازلای عبا آشکار است)
» مشاهده ادامه مطلبدهه اول انقلاب الگوی رفتاری ما
بنام خدا
مشکلات اقتصادی وسیاسی واجتماعی در جامعه رو به افزونی است و همه در صدد پیدا کردن راه حل هستند . بنده براین باورم که دهه اول انقلاب که برهبری امام راحل سپری شد میتواند بهترین الگوی رفتاری ما باشد. درزیر بمواردی از اقدامات امام راحل اشاره میگردد:
1-امام راحل فرماندهی کل قوارابه رئیس جمهور وقت اعطا نمودند. واین نشانه اقتدار شخص رئیس جمهور بود تا مشکلات جنگ را حل کنند
2-امام راحل حل معضل گروگان های آمریکائی را کتبا به مجلس شورای اسلامی محول کردند که بخوبی فیصله یافت وامروزمیتوانیم مشکل خودرا با بیگانگان به عهده نمایندگان مردم قرار دهیم واعتبار مجلس را بالا بریم
3-امام راحل بنابر توصیه نخست وزیر وقت که خزانه دولت را خالی اعلام داشت قطعنامه را پذیرفتند .اینک نیز همین مشکل میتواند بطریق یادشده حل گردد.
4- امام راحل تشکیلات بنیادهارا به نخست وزیر وقت محول کردند تا بخشی ازمشکلات دولت حل گردد.
5-حق رئیس جمهور دراصل 113 احیا گردد تا بتواند قوای دیگررا در باره اعمال حقوق شهروندی وقانون اساسی زیر سوال ببرد
6-امام راحل شورای نگهبان را از دخالت در انتخابات آزاد مردم بازداشتند واین امر میتواند الگوی رفتاری ما نیز باشد
7-امام راحل صریحا اعضای خانواده خودرا از دخالت در امور قوا وپذیرش مسوولیت منع کردند.
» مشاهده ادامه مطلبانتخابات بله اما کدام انتخاب؟
بنام خدا
انتخابات بله اما کدام انتخاب؟
برخی بدنبال انتخابات زودرس هستند وگاهی سخن از برکناری ویا استعفای رئیس جمهور میکنند.
البته قانونا این امکان وجوددارد ولی تغییر رئیس جمهور دردی دوا نمیکند .فرض بگیریم که بجای آقای روحانی آقایان رئیسی ویا احمدی نژاد برسر کارآید چه کاری میتوان کرد؟ اگر اقدامی درجهت رهائی ملت ازمشکلات وجوددارد میتوان ازطریق حکم حکومتی ویا مصوبه مجلس اقدام نمود وقوه مجریه مسوول اجراست .اساسا ریشه همه مشکلات در این قوه نیست .
اگر دوستانی طالب انتخابات هستند بیایند ریشه ای مشکل را حل کنند .مثلا تصور کنند سال 1358 است ابتدا یک همه پرسی انجام دهند ببینیم مردم با این قانون اساسی موافقند؟ وبعد انتخابات مجلس خبرگان رهبری انجام شود تا روح جدیدی درکالبد نظام وارد شود وآنگاه انتخابا ت مجلس وریاست جمهوری برقرارگردد. درست مانند آنچه درکشور ترکیه انجام شده ومیشود .نه اینکه فرض بگیریم همه مشکلات ازاین دولت است واین دولت هم با زور وارعاب کنار رود . نتیجه این کار دولتی بدتر ازاین خواهد بود . یا مسیر قانونی طی شود ویا اینکه همه چیز دگرگون گردد.
» مشاهده ادامه مطلبوحدت یا انشقاق ملت
بنام خدا
در دوره اول انقلاب اولین شکاف میان ملت ازدرون رهبران روحانی آغاز شد وگروهی بنام روحانیت مبارز وگروه دیگری بنام روحانیون مبارز شکل گرفت. این جدائی تاآنجا پیش رفت که مراجع تقلید را نیز دوپاره کرد برخی بحمایت ازآن وبعضی به پشتیبانی ازاین وارد میدان شدند.
در دوره دوم انقلاب با طرح تقسیم ملت به خودی وغیر خودی پیکره ملت بدونیم شد و مسوولیت اجرای این تقسیم برعهده شورای نگهبان قرار گرفت تا با نظارت استصوابی مانع ازحضور برخی از مردم در قوای مقننه ومجریه ومجلس خبرگان شوند.
این دو پدیده شکاف محصول حوزه ها وروحانیت کشور بود نه سیاستمداران وبمرور زمان چهره هائی در سیاست ایران جا خوش کردند وتثبیت شدند وچون طالب کنار رفتن نیستند تلاش کرده اند که فرزندان خودرا در همین مسیر پرورش داده وجایگزین کنند وبمرور تشکیلات نظام در اختیار آنان قرار گیرد .اما نتیجه این انشقاق ها چه شده است؟
با حذف غیر خودیها عملا 30 درصد جامعه کلا بکنار زده شده اند وبقیه بدونیم تقسیم گردیده ودر هر انتخاباتی عملا 60 درصد جامعه مشارکت نموده وقوا دراختیار 30 درصد مردم قرار میگیرد یعنی دولت ومجلس وقوای 30 درصدی برای همه ملت .با این محاسبه چه توقعی میرود که بتوان اولا ملت را یکپارچه ومتحد نمود؟ وثانیا دولت ومجلس ودیگر قوای 30 درصدی کجا میتواند دردهای جامعه را درمان کند .تنها موجب شده که طبقه ای تحت عنوان نجبا شیرازه امور را تا ابد در اختیار داشته باشندوعموم مردم سختی هارا تحمل کنند.
خود شکن آئینه شکستن خطاست
بنام خدا
مدتهاست مردم گرفتار مشکلات اقتصادی اند وبازار ارز وسکه بساط همه چیررا بهم ریخته است.
ودرهرگوشه وکنار پرونده ای جنائی وامنیتی تشکیل میگردد وکشورمارا با عکس العملهای جهانی روبرو میکند. اعتراضات درداخل ویا خارج سکه روز شده است وهمه قوا زیر ذره بین مردم قرار گرفته است برخی بگونه ای تنها دولت را هدف قرار داده تا خودرا از تیرهای زهر آگین مردم رها سازند .بیاد بیاورند که دردوره دولت سابق رهبری فرمودند که سنت براین است که هر دولتی دوره خودرا طی کند وچنان هم شد اما این آویزه را ازگوش بیرون کرده اند وبرطبل ضدیت با دولت میکوبند. اینک که کشور در آستانه خطر قرار گرفته است هم ازجهت امنیتی وهم اقتصادی وهم قضائی .بجاست آنانکه بیش ازسی سال چنین سیاستهائی را دنبال کرده اند بجای شکستن آئینه خودرا بشکنند چرا که دولت بهر تقدیر آئینه یک ملت است و آئینه شکستن خطاست .باید خودرا شکست که دیگر چنان دولتهائی در جمهوری اسلامی پدیدار نگردند.
طرح جایگزین چیست؟
بنام خدا
مدتی است برخی ازگروه ها واشخاص سخن از برکناری یا استعفای رئیس جمهور میزنند واحتمال دارد این امر جنبه روانی داشته ویا جدی باشد . مساله برکناری یا استعفای رئیس جمهور در این شرایط نه تنها به نفع کشور نیست بلکه بشدت زیان آور است .معذلک این حق نمایندگان مجلس است که اقدام کنند ویا رئیس جمهور استعفا دهد .آنچه مهم است اینستکه طرح جایگزین چیست؟
رفتن رئیس جمهور دردی را دوا نمیکند درمان دردها چیست؟ کسانیکه این برنامه را پی گرفته اند اول برای مردم روشن کنند که دنبال چه هستند؟ طرح اصلاحات آنان چیست؟ آیا طرح جایگزین دارند؟ اینکه دولت درامور اقتصادی موفق نبوده درست است اما مگر این دولت مسبب همه این امور بوده است؟ آیا طرح جایگزین قصد دارد کشوررا بسوی تک صدائی ببرد؟ اینکه تاکنون بوده وعلاجی نداشته است. پس اگر چنین تصمیمی درمیان است اول برای مردم صریحا اعلام کنید که می خواهید چه کنید؟ ازبرجام بیرون بیائید؟ درگیر شویم؟یا مذاکره کنیم؟ در مورد اخیر بهترین دولت برای مصالحه همین دولت است .بهرحال بیهوده وقت مردم را تلف نکنید وبا مردم از آنچه دردل دارید بگوئید.
وحدت یا انشقاق ملت
بنام خدا
در دوره اول انقلاب اولین شکاف میان ملت ازدرون رهبران روحانی آغاز شد وگروهی بنام روحانیت مبارز وگروه دیگری بنام روحانیون مبارز شکل گرفت. این جدائی تاآنجا پیش رفت که مراجع تقلید را نیز دوپاره کرد برخی بحمایت ازآن وبعضی به پشتیبانی ازاین وارد میدان شدند.
در دوره دوم انقلاب با طرح تقسیم ملت به خودی وغیر خودی پیکره ملت بدونیم شد و مسوولیت اجرای این تقسیم برعهده شورای نگهبان قرار گرفت تا با نظارت استصوابی مانع ازحضور برخی از مردم در قوای مقننه ومجریه ومجلس خبرگان شوند.
این دو پدیده شکاف محصول حوزه ها وروحانیت کشور بود نه سیاستمداران وبمرور زمان چهره هائی در سیاست ایران جا خوش کردند وتثبیت شدند وچون طالب کنار رفتن نیستند تلاش کرده اند که فرزندان خودرا در همین مسیر پرورش داده وجایگزین کنند وبمرور تشکیلات نظام در اختیار آنان قرار گیرد .اما نتیجه این انشقاق ها چه شده است؟
با حذف غیر خودیها عملا 30 درصد جامعه کلا بکنار زده شده اند وبقیه بدونیم تقسیم گردیده ودر هر انتخاباتی عملا 60 درصد جامعه مشارکت نموده وقوا دراختیار 30 درصد مردم قرار میگیرد یعنی دولت ومجلس وقوای 30 درصدی برای همه ملت .با این محاسبه چه توقعی میرود که بتوان اولا ملت را یکپارچه ومتحد نمود؟ وثانیا دولت ومجلس ودیگر قوای 30 درصدی کجا میتواند دردهای جامعه را درمان کند .تنها موجب شده که طبقه ای تحت عنوان نجبا شیرازه امور را تا ابد در اختیار داشته باشندوعموم مردم سختی هارا تحمل کنند.