آی دا دانش آی دا دانش
1393/10/15 15:12:26
دوستان گرامی

با سلام و وقت بخیر

دوستان عزیز و سروران گرامی که بنده رو مورد لطف قرار داده و ارسال پیام فرموده اند. متاسفانه لیمیت پیام های ارسالی ام به پایان رسیده، و عدم پاسخ گویی به پیام ها را حمل بر بی توجهی قرار ندهید.

از حسن توجه شما عزیزان، کمال امتنان و تشکر را دارم.

آی دا دانش

می پسندم (52) دیدگاه (4) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
آی دا دانش آی دا دانش
1393/10/15 14:46:55
استراتژی هاي ارزش آفرینی در شركت هاي هلدینگ

استراتژی هاي ارزش آفرینی در شركت هاي هلدینگ:

1-
اثرگذاري مستقل Stand-alone:
در اين روش مدير شركت مادر می تواند تا جزئی ترین مسائل شرکت ها دخالت کرده و اعمال نظر کرده و یا پیشنهاد می دهد. این دخالت ها می تواند به صورت رسمی (تصویب یا رد طرح و غیره) یا غیر رسمی (در جلسات مدیریت) باشد

2- اثرگذاري به صورت اتصال یا ارتباط Linkage influence:
ارتباط بین کسب و کارها با هدف ایجاد فرآیندها، ساختارها، سیستم ها، راهنمایی کلی در خصوص مکانیسم قیمت گذاری، مکانیسم های مدیریت منابع انسانی، حقوق و دستمزد و سیستم های تشویقی بین کسب و کارهای مختلف، ارزش آفرینی می شود.

3- اثرگذاري به صورت ارائه خدمات سرویس Functional and Services influence:
در اين روش شركت مادر علاوه بر تاثير در تصميمات شركتها به منظور استفاده از مزيت عملكرد در مقياس ، گستره وسیعی از خدمات و سرویس های مشترک مورد نیاز را نيز به شركت ها ارائه می دهند.

4- اثرگذاری به صورت توسعه فعالیت های هلدینگ Corporate Development activities: شركت مادر با تغییر تركيب سبد دارائيها ارزش آفرینی می نماید که آن را توسعه پورتفولیو می نامیم. در اين روش با طراحی مجدد کسب و کار، خرید شرکت جدید و یا حذف شرکت غیر کارآمد از شرکت های تابعه خود ايجاد ارزش مي نمايد.

می پسندم (35) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
آی دا دانش آی دا دانش
1393/10/15 14:46:04
استراتژي‌ هاي اصلی در شركت هاي هلدينگ Holding (مادر تخصصی)

استراتژي‌ هاي اصلی در شركت هاي هلدينگ Holding (مادر تخصصی)

شركت‌هاي سرمايه‌گذار مادرتخصصی Holding Company سازمان‌هاي مالي مي‌باشنـد كه سهام شركت‌هاي تحت‌پوشش خود را جهت اعمال كنترل بر تصميم‌گيري اين شركت‌ها در اختيار داشته و آن ها را مديريت مي‌نمايند.
تفاوت اصلي اين گونه شركت هاي مالي با شركت‌هاي مالي واسطه‌اي Mutual Fund در امكان دخالت در تصميم‌گيري شركت‌هاي تحت پوشش است. شركت‌هاي سرمايه‌گذار مادر بر خلاف شركت‌هاي مالي واسطه‌اي در تصميم سازي، برنامه‌ريزي و كنترل داخلي شركت‌هاي زيردست نيز فعال مي‌باشند.

بنابر این منظور از Corporate Strategy آن است که شركت مادر براي خود چه برنامه اي داشته باشد، و منظور از Business Strategy این است که شركت های تحت پوشش چه برنامه اي داشته باشند. ایده ها از Business های مختلف به شركت مادر ارائه می شوند و شركت مادر فقط تصمیم گیری می کند، ولی اجرا در Business است.
فلسفه به وجود آمدن هلدینگ ها "شركتهاي مادر تخصصی" در تعریف، هدف از شكل گيري شركت مادر، ايجاد ارزشي بيش از ارزش افزوده يكايك شركت‌ها مي‌باشد. اين شركت عملاً مي‌تواند با تدوين راهبردهاي مناسب، بر شركت‌ها اثر گذاشته و عملكرد كل گروه را تقويت نمايد. توجيه وجود شركت‌هاي مادر در گرو ارزش آفريني يا خلق هم‌افزايي‌در مجموعه شركت‌هاي وابسته است و سود شركت مادر متأثر از رشد سودآوري شركت‌ها خواهد بود.

 

 


استراتژی هلدینگ ها براساس دو سؤال اولیه زير به وجود مي آيد:

  • الف- هلدینگ باید در کدام کسب و کار و شرکت ها سرمایه گذاری کند و این سرمایه گذاری چگونه باید باشد ؟
  • هلدینگ با شركت هاي زير مجموعه و تحت كنترل خود چگونه باید ارتباط داشته باشد ؟ شركت مادر با مشتری ارتباط ندارند بلکه واسطه ای می باشند بین شركتهاي فعال و سهامداران. یکی از وظایف شركت مادر این است که از هر کسب وکاری Business که در آن فعالیت می کند ارزش بیشتری را در مقایسه با دیگر رقبایی که به تنهایی فعالیت می کنند، به دست آورد.

این کار عموماً با ایجاد مزیت های رقابتی در آن کسب و کار حاصل می شود، لذا شركت مادر برای دستیابی به این نتیجه باید با آگاهی از مشخصات خود و کسب و کار مورد نظر، ارتباط درستی بین خود و شرکت ها تعریف نموده باشد تا بتواند در آن کسب و کار با ایجاد وجه تمایز، مزیت استراتژیک و در نهایت ارزش آفرینی کند.
با توجه به اینکه محیط همواره در حال تغییر است، مشخصه های کسب و کار نيز همواره در حال تغییرند بنابراین شركت مادر برای ایجاد مزیت استراتژیک در کسب و کار همواره باید خودش را با کسب و کار و مشخصه های کلیدی آن به روز کند. تغییرات محیط، علاوه بر تأثیر بر روی کسب و کارها، بر مشخصه های داخلی شركت مادر از جمله سازمان، سیاست ها و استراتژی های آن نیز تأثیر می گذارد، که به تبع آن بر تصمیم گیری هاي هلدينگ نيز اثرگذار خواهد بود.

با لحاظ کردن اثرگذاری محیط بر کل هلدینگ معمولا سه استراتژی جهت ارتباط مناسب شركت مادر با هر کدام از کسب و کارها پیشنهاد می شود:

الف- برنامه ریزی استراتژیک
ب- کنترل استراتژیک
ج- کنترل مالی


در حالت اول، شامل برنامه ریزی استراتژیک در شركت مادر و در هر یک از کسب و کارهای زیر مجموعه با تأکید بر اهداف طولانی مدت و توسعه مزیت های استراتژیک کسب و کارهاست که در شركت مادر تدوین می شود و کسب و کارها مسئول اجرای آن هستند.
در حالت سوم استراتژی ها کلاً به زیر مجموعه ها و کسب و کارها واگذار می شوند و در شركت مادر، بیشتر کنترل های دقیق در خصوص ارزش آفرینی کوتاه مدت و سوددهی کوتاه مدت با دیدگاه کنترل عملکرد مالی و تحقق EPS آنها مدنظر هستند.
و حالت دوم بین حالت اول و سوم است، تدوین استراتژی ها به زیر مجموعه واگذار می شود ولی کسب و کارها پس از تدوین استراتژی طولانی مدت و با تأیید شركت مادر اجرا و در زمان اجرای استراتژی ها از طریق شركت مادر کنترل می شوند. نمی توان گفت کدام روش بهترین حالت است، اکثر شرکت هایی که اهداف آن ها مشخص تر بوده اند بهتر توانسته اند از این استراتژی ها بهره برداري نمايند.
 

می پسندم (38) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
آی دا دانش آی دا دانش
1393/10/15 14:44:30
استراتژی چماق و هویج

"استراتژی چماق و هویج"mail

 

در گذشته برای آنکه حیوانات باربر بهتر و سریع تر راه بروند هویجی را در برابر چشم حیوان از چوبی آویزان می کردند و حیوان برای رسیدن به آن به جلو می رفت اما هویج هم جلوتر می رفت و به این ترتیب حیوان باز هم به جلو می رفت و...

هر گاه نیز که حیوان از تعقیب هویج خسته می شد با چماق یا همان تازیانه حیوان را می زدند تا نایستد.
در علم سیاست و روابط بین الملل، سیاست هویج و چماق زمانی به کار می رود که به کشوری هم پیشنهادهای تشویقی ارائه دهند و هم او را از برخی مجازاتها بترسانند.

چماق و هویج به انگلیسی:( Carrot and stick )در اصطلاح به سیاست ارائه تشویق برای رفتار خوب و ارائه تنبیه برای رفتار بد است. یا به عبارتی به معنی سیاست تهدید و تحبیب به کار می‌رود.

تعریف در دیکشنری اصطلاحات سنتی امریکایی: پاداش و تنبیه به عنوان اقدامات تشویقی استفاده می شود. به طوری که در مدیریت، هویج همان ترفیع را قبل از چماق به عنوان تنبیه آویزان می کند. این عبارت اشاره دارد به فریب اسب یا الاغ که به سمت هویج آویزان شده حرکت می کنند، در همان حال، با ضربه چماق به سمت جلو حرکت می کند.

استراتژی هویج و چماق در محیط کاری: در منابع انسانی، هویج اشاره دارد به انگیزه یا وعده انگیزه به کارمندان و چماق اشاره به ترس و تهدید دارد. معمولاً کارمندان بعد از انجام کار، خواستار دریافت وعده داده شده می شوند که در مقابل آن از کار اخراج می شدند یا خودشان ترک کار می کردند.

یکی از نقاط ضعف مدیریت علمی نظریه چماق و هویج است: كاركنان را مطيع نظام كار قرار داده و جنبه انجام كار را از برنامه‌ريزي و كنترل جدا كرد. بدین صورت که، ارتباط مستقيم بين دستمزد و نتيجه كار موجب ترويج نظريه چماق و هويج در انگيزش كاركنان شد.

 

 اخیراً استفاده از این اصطلاح تغییر کرده‌است. پیش‌تر، معنی آن «ارائه مشوق برای پیشبردن به سوی هدف» بود. اصل این استعاره از هویج آویزان بر سر چوب به عنوان انگیزه حیوان برای انجام کار بود.

 

 

 

فیلم کارتونی آنسوی پرچین نمونه داستانی برای استراتژی هویج و چماق :

داستان فیلم از این قرار است که آرجی که یک حیوان موزی شرور و در عین حال بسیار زیرک است دست به سرقت خوراکیهایی می زند که یک خرس با زحمت از انسانها دزدیده وذخیره کرده و به خواب زمستانی فرو رفته است خوب همه را جمع می کند اما به خاطر یک طمع بی جا موجب می شود خرس بیدار شود و در حالی که خرس بیدار شده همه خوراکیها و وسایل سرقت شده از بالای کوه در جاده سقوط می کند و همه اش از بین می رود خرس که همه داراییش از بین رفته می خواهد انتقام بگیرد و آرجی را بکشد اما آرجی به او می گوید اگر مرا بکشی غذا هایت را دیگر نمی بینی و لی اگر زنده ام بگذاری من برای تو همه را دوباره تهیه می کنم قرار میشود که آرجی ظرف دو هفته غذاها و وسایل خرس را برگرداند آرجی اما نا امید از تهیه آذوقه یکباره به عده ای جنگلی بر می خورد که تازه از خواب زمستانی بیدار شده اند و یکباره با شهری مواجه می شوند که جنگل ٱنها و درختانی که منبع تغذیه آنها بوده را نابود کرده است و به عبارت دیگر جنگل آنها را به باغچه ای کوچک در میان جنگلی بزرگ تبدیل شده است آرجی با نگاهی با سادگی و بی اطلاعی جنگلی ها به فکر می افتد از آنها برای رسیدن به هدف خود بهره گیرد اما یک مانع بر سر راه او وجود دارد آن هم لاکپشت دانا و روشن فکری است که در جمع حیوانات جنگلی وجود دارد خوب آرجی که کار خود را بلد است سعی می کند از جاذبه های دنیای انسانها برای جذب و وادار کردن این شبه خانواده به فرمانبرداری و استفاده کند که البته بعد از ناکامی هایی موفق می شود که جمع را مطیع خود کند ظاهرا همه چیز خوب پیش می رود چون به سرعت همه لیست وسایل و آذوقه های خرس فراهم می شود ولی در پشت پرده اتفاقات دیگری در جریان است و آن هم این است که جامعه انسانی از دست این حیوانات به خشم آمده و آرام آرام طیف خشن و بی رحم انسانها به فکر نابود کردن حیوانات می افتند روشن فکر جمع این موضوع را می فهمد و در صدد جبران قضی برمی آید ولی کار به جایی نمی رسد بلکه خراب تر می شود وهمه آنچه اندوخته بودند دوباره در اندک زمانی نابود می شود خوب جنگلی ها از دست لاکپشت ناراحت می شوند و به او پشت می کنند چون آنها را احمق دانسته است و غذای آنها را نابود کرده در ادامه لاکپشت هم که تنها مانده به ایت نتیجه می رسد که باید به آرجی و جماعت احمق ملحق شود و روی باور خود پا بگذارد درآخر فیلم گروه به همراه لاک پشت که به آنها ملحق شده با یک نقشه حساب شده به خانه تند رو ترین دشمن حیوانات یعنی خانم مدیر مجتمع مسکونی حمله می کنند و سرقت را انجام می دهند ولی در آخر کار گرفتار شکارچی حیوانات میشوند ولی آرجی که به مقصود خود رسیده با آذوقه فرار می کند تا آن را به خرس برساند و بعد از آن متنبه می شود و باعث می شود که حیوانات نجات پیدا کنند خرس وحشی راهی باغ وحش می شود و مدیر مجتمع و شکارچی غیر قانونی هم دستگیر و زندانی می شوند.منظور از حیوانات، ملتهای جهان سومی هستند .
وقتی در فیلم عنوان می شود که جنگلی ها خوب بودند و یکباره بیدار شدند و خود را در حصار پرچینی در میان شهری بزرگ یافتند من به یاد سخن یکی از متفکران مسلمان افتادم که به حق می گفت ما (عالم اسلام) سیصد سال را در خواب تاریخی( به علت وجود حاکمان ظالم و بی کفایت و ملت های غافل) بودیم که معلوم نبود حقیقتا عالم اسلام اگر نهضت و انقلاب امام خمینی نبود کی قصد بیدار شدن را داشت خوب بالاخره بیدار شده حالا وظیفه چیست خوب دوستان هالیوودی تکلیف را برای ما مشخص کرده اند و می گویند آقا جان شما مثل حیوان هستید که فقط می توانید مصرف کننده باشید شما که بلد نیستید تکنولوژی داشته باشید شما که ماهواره نمی توانید به فضا بفرستید شده شما که نمی توانید انرژی هسته ای داشته باشید شما بهترین کارری که می توانید بکنید این است که بدون اینکه نظم نوین جهانی را بر هم بزنید خود را تسلیم کند و مصرف کنندگان خوبی برای محصولات ما باشید (پس کودکان عزیز جهان سومی وقتی بزرگ شدید بدانید شما مثل حیوانات هستید و فقط باید در خدمت ما باشید)
در جامعه انسانی که در فیلم به نمایش گذاشته می شود شخصیت ها متفاوتند بی رحم و با رحم خوب من را به خوب من از این ماجرا یادم آمد اظهارات یکی از مقامات اتحادیه اروپا را که می گفت شما در مساله فلسطین به ما که میانه رو تر از آمریکا و اسراییل هستیم بیشتر میدان بدهید در این صورت ما بهتر برای شما کار می کنیم به عبارت دیگر این فیلم در مقام نفی این گزاره است که سگ زرد برادر شغال است وبه اصطلاح سیاسی این بخش از فیلم در پی نهادینه کردن استراتژی چماق و هویج در ذهن هاست.

 

نتیجه گیری:

استراتژِی چماق و هویج دیگردر سازمانها کارایی ندارند پاداش و تنبیه، درمان بی انگیزگی کارکنان نیست.

می پسندم (63) دیدگاه (16) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی