چکیده :

جهان شناسی به معنای درک حقیقت پدیده های جهان، یکی از مباحثِ مهمِ فلسفی به شمار می¬آید. با وجودی که بسیاری از محقّقان، ناصرخسرو را فیلسوف نمی¬دانند، اما آثار او سرشار از اندیشه هایی است که به چرایی هستی و نوع تلقّیِ او نسبت به آفرینش و رستاخیز اشاره دارد. این رویکرد بیش از پیش تحت تأثیر علوم و معارف و آیین هایی است که در عصر وی رواج داشته و ناصرخسرو نیز، از آن ها در جهت تثبیت نظام اندیشگی خویش سود جسته است. یکی از آیین هایی که در عصر زندگی وی، بارقه هایی از آن وجود داشته و او، برخی از مبانی جهان¬شناسی خویش را از آن اخذ کرده است، آیین مانی است. دستاورد این پژوهش حاکی از آن است که گرچه جهان بینی فکریِ ناصرخسرو توحیدی است و در مقابل، آیین مانی بر پایه ثنویت بنا شده است، اما جهان شناسی ناصرخسرو در پاره ای موارد مانند: آفرینش جهان، اسارت روح در کالبد تن، چرایی هستی و راه رستگاری انسان و به ویژه بدبینی و بیزاری از دنیا، تحت تأثیر آموزه های مانی و به ویژه جهان شناسی او بوده است.

کلید واژگان :

جهان شناسی، قصاید ناصرخسرو، آیین مانوی، اسماعیلیه، سنّت گنوسی.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک