چکیده :

نظریه ی انسان شناسانه «آبراهام مزلو» که به نظریه «انگیزه های انسانی» معروف است اثر بخشی ویژه ای در حوزه های نظری و کاربردی این علم داشته است. هر چند که این نظریه در حال حاضر در عرصه های مختلف روانشناسی صنعتی و سازمانی، مدیریت و تجارت، آموزش و پرورش، مشاوره توانبخشی و مراقبت از سلامتی کاربرد داشته و تدریس می شود اما هیچ گاه پژوهشی در ارتباط با توافق و انطباق پذیری یا تضاد این نظریه با فرهنگ بومی و ایرانی- اسلامی، صورت نگرفته است از این جهت پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و تحلیلی- کتابخانه ای انجام شده ، اقدامی نوین در این زمینه می باشد. پژوهش حاضر درصدد است تا نظریه مذکور را در ابتدا از دیدگاه روانشناسی غربی و سپس از نگاه درون دینی و فرهنگی مورد نقد و بررسی قرار دهد آنگاه با استناد به پژوهش های مختلف در سطح ملی و بین المللی و همچنین مرور متون دینی (آیات و روایات اسلامی) نقاط قوت و ضعف آن را در ارتباط با ماهیت انسان و کمال انسانی تبیین نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بخش هایی از این نظریه نه تنها مورد تایید مکتب اسلام نیست بلکه پژوهش های انجام شده در جوامع لیبرال نیز آن را مردود می شمارد. البته این به معنای رد کامل نظریه نیست چرا که در برخی موارد با فرهنگ و دین ما اشتراکاتی دارد ولی هرگز هم عرض با آن نیست، امتیاز خاصی که قرآن کریم برای کمال بشریت ذکر کرده، در هیچ نظریه ی بشری نیامده و آن عبارت است از امکان دستیابی به کمال مطلق و ضرورت آن به منظور نیل به آرامش حقیقی و سعادت نهایی.

کلید واژگان :

نیازها، انگیزش، خودشکوفایی، مزلو و مذهب. نظریه های بومی



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک